هویزه پس از جنگ به‌جز بنای یک امامزاده، کاملا تخریب شده بود و پس از جنگ خانه‌های خوب و محکمی هم برای مردم ساخته شد؛ اما مطابق با نیاز و معماری مدنظر مردم بومی این منطقه و فرهنگ سنتی آنها نبود.

شمشیر دولبه بازسازی

سلامت نیوز:هشتمین روز پس از وقوع زلزله در کرمانشاه است و بحث‌ها درباره بازسازی شهر و روستاهای آسیب‌دیده، داغ داغ؛ اما بازسازی این مناطق بر اساس چه الگو و شرایطی باید انجام شود؟  این پرسش را با سه کارشناس در زمینه‌های شهرسازی، نوسازی و بازسازی بافت‌های مسکونی و زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله مطرح کرده است. 


به گزارش سلامت نیوز، شرق نوشت: تجربه‌ها از زلزله و حوادث غیرمترقبه مخرب در روزها و هفته‌های بعد از آن زیاد است. بسیاری از آنچه باید در روزهای بعد از زلزله تا همه ماه‌هایی که قول داده شده اجرائی شوند، روی زمین می‌مانند و گاه از یاد می‌روند و این مردم آسیب‌دیده هستند که باید زندگی در شرایط جدید را با آوار غم بپذیرند. مردم آسیب‌دیده در اولین نیازهایی که طلب می‌کنند، دنبال سرپناهی مطمئن و گرم هستند؛ همان‌طور که در ورزقان و حالا کرمانشاه طلب می‌کنند؛ اما چقدر تجربه زلزله‌ها و اسکان موقت و دائم کارایی داشته است و به کار گرفته می‌شود؟ 


علی نوذرپور، معاون سابق شهرداری‌های وزارت کشور و شهردار امروز منطقه ٢٢ تهران که سابقه کاری و دانشگاهی در نوسازی و بازسازی بافت‌های مسکونی دارد، می‌گوید ورود دولت‌ها در ساخت منازل مردم معمولا تجربه‌ای بیرونی، درک‌نشده و در نهایت پراشکال است. او به تجربه ساخت‌وساز در هویزه پس از جنگ اشاره می‌کند و می‌گوید: هویزه پس از جنگ به‌جز بنای یک امامزاده، کاملا تخریب شده بود و پس از جنگ خانه‌های خوب و محکمی هم برای مردم ساخته شد؛ اما مطابق با نیاز و معماری مدنظر مردم بومی این منطقه و فرهنگ سنتی آنها نبود. به‌عنوان نمونه، مضیف که برای این فرهنگ و پذیرایی از میهمان بسیار مهم است، دیده نشده بود؛ یا مردم، خیابانی را برای تعاملات اجتماعی داشتند که بازسازی نشد و مردم همچنان به همان خیابان و بازار محلی قبلی خود می‌رفتند. در موارد دیگری شبیه به هویزه و زلزله‌های مشابه بسیاری دیدیم که برای دام روستاییان جایی را در نظر نگرفته بودند و بعدها روستاییان بخشی از اتاق‌ها را برای دام که باید در کنارشان باشد، اختصاص می‌دادند. 


نوذرپور می‌گوید: پس از جنگ استادان مختلفی به شکل آکادمیک روی موضوع بازسازی پس از تخریب طبیعی و غیرطبیعی مطالعات مفصلی داشته‌اند. او می‌گوید: در موارد متعددی، ورود بدون مطالعات کارشناسی برای مناطق زلزله‌زده مشکل شده است و به چهارمحل در زلزله رودبار و منجیل اشاره می‌کند و می‌گوید چهار روستا در میان روستاهای آسیب‌دیده را ادغام کردند که بعدها تبعات منفی زیادی داشت و تا مدت‌ها مشکلات فرهنگی و اجتماعی را در این منطقه به وجود آورد؛ چراکه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برای این ساخت‌وسازها انجام نشده بود. نوذرپور به موقعیت مکانی و جغرافیایی در زلزله کرمانشاه اشاره کرده و می‌گوید: مردم این منطقه مرزداران ما در غرب کشور بوده و هستند و حضور این جمعیت و زندگی در این روستاها برای ما مسئله بسیار مهمی است و به همین دلیل باید در اسکان دوباره مردم و بازگشت زندگی به این منطقه و جلوگیری از مهاجرت احتمالی، توجه جدی صورت گیرد. 


مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله،می‌گوید برخورد مکانیکی با آسیب‌دیدگان از زلزله و زندگی آنها، همواره بازتاب‌های اشتباهی را به همراه داشته و می‌افزاید: جا‌به‌جایی جمعیت انسانی بدون درنظرگرفتن شرایط فرهنگی و اجتماعی، تبعاتی منفی را به همراه دارد و تجربه برخوردهای مکانیکی با آسیب‌دید‌گان از زلزله در تجربه رودبار، منجیل، بم و ورزقان می‌تواند در اتفاقات جدید مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه در غیر‌ این ‌صورت باید منتظر اختلالات جدی در بین بازماندگان و تنش‌های اجتماعی و در نهایت نارضایتی عمومی در آن منطقه باشیم. زارع تأکید دارد: اسکان موقت و دائم باید با نظر خود مردم و بررسی‌های کارشناسی و مکان‌یابی مجدد و بررسی شرایط اجتماعی و اقتصادی به‌خصوص اشتغال صورت گیرد. او می‌گوید: معمولا بی‌توجهی به فاکتورهای مهم، زمینه اتلاف منابع و اعتبارات دولتی و مردمی را فراهم می‌کند و به‌عنوان نمونه، مردم در خانه‌های ساخته‌شده ساکن نمی‌شوند یا برای مصارف دیگر خود استفاده می‌کنند و بعضا زمینه اختلافات بازماندگان می‌شوند.


درعین‌حال جامعه دانشگاهی که می‌تواند مرجع چنین مطالعات مهمی در بازسازی پس از زلزله باشد، می‌گوید در این سال‌ها در معدود مواردی ازجمله در بم، از تجربیات علمی آنها استفاده شده است و در چنین حوادث مهمی از تجربه و مطالعات آنها استفاده‌ای نمی‌شود و کسی سراغشان را در عین اعلام آمادگی نمی‌گیرد. علیرضا فلاحی بیش از ٢٥ سال است که در دانشگاه شهید بهشتی گروه مجزایی به نام سوانح بازسازی دارد و درباره زلزله کرمانشاه هم برای همکاری اعلام آمادگی کرده است. او می‌گوید: اسکان موقت و دائم پس از زلزله، یک علم است که سال‌هاست در دانشگاه شهید بهشتی با بررسی موارد پیش‌آمده در کشور به شکلی تطبیقی بررسی می‌شود؛ اما در جریان برنامه‌های اجرائی پس از زلزله، از این مطالعات مفصل استفاده‌ای نمی‌شود. 


فلاحی تعمیم‌دادن مسئله بازسازی به یک مورد، آن‌هم بنای ساختمان‌ها را ساده‌انگاری در موضوع بازسازی می‌داند و اضافه می‌کند: تبدیل‌شدن هر منطقه به یک سکونتگاه قرن‌ها طول می‌کشد و لایه‌های مختلفی از زیرساخت، شریان‌های حیاتی، روابط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیست‌محیطی، اداری و سیاسی به‌جز کالبد بنا در این مورد دخیل هستند که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. او می‌گوید زلزله و موارد مشابه عوامل طبیعی یکباره تمام این لایه‌ها را به هم می‌ریزد؛ اما در زمان بازسازی عوامل اجرائی تنها به وجه بیرونی این اتفاق یعنی بنای ساختمان توجه دارند و همین یک فاکتور را دوباره بازسازی و ترمیم می‌کنند.  این استاد دانشگاه تأکید دارد که اگر بازسازی پس از زلزله را فقط در وجه خانه‌سازی ببینیم، اتفاقی اشتباه رقم می‌خورد و می‌افزاید: ما تنها مرکز تخصصی بازسازی پس از زلزله هستیم که به‌جز بخش‌هایی از بم در حوادث دیگر از ما نظر و کمک گرفته نشده است و دست‌اندرکاران اجرائی با ما ارتباطی ندارند و از این دانش استفاده‌ای نمی‌کنند.
او به تجربه بازسازی در بم با کمک شورای عالی معماری و شهرسازی که تشکیل شد، اشاره کرد و گفت: «در تجربه بم موفقیت‌ها کم نبود؛ چراکه مردم و خبرگان را به کار گرفتند و مشارکت دادند. باید گفت بازسازی در مناطق آسیب‌دیده پس از زلزله همانند رفوکردن یک فرش است و باید قبل از هر اقدامی طرح و نقش و رنگ‌ها به‌دقت ارزیابی شوند تا بتوان دوباره به آن فرش جان داد».


فلاحی با تأکید بر اینکه اسکان موقت و دائم باید در مناطق زلزله‌زده در راستای هم باشند تا از اتلاف هزینه‌ها جلوگیری شود، افزود: درباره مناطق حساس و پرچالشی مثل کرمانشاه که در نقاط مرزی است و قبل از زلزله از نظر برخی مؤلفه‌های اجتماعی مانند بی‌کاری آمار نگران‌کننده‌ای وجود داشته است، هر اقدام اجتماعی می‌تواند مانند شمشمیر دولبه اثر کند و مسئولان و افراد مشهوری که در این منطقه حضور دارند، باید در هر اقدام و قولی که می‌دهند، دقت کنند. 
این استاد دانشگاه تأکید کرد: «اسکان موقت و دائم را یک ارگان و هم‌راستا با هم انجام دهند و در این مسیر از کمک دانشگاه استفاده کنند و برای بازسازی نباید فقط از نیروهای شهرسازی استفاده شود؛ بلکه باید همه متخصصان معماری، زمین‌شناسی، محیط‌زیستی، روان‌شناس و جامعه‌شناس در کنار هم قرار گیرند و توجه شود که می‌توان از فرصت بازسازی این مناطق هم برای توسعه و هم برای انهدام استفاده کرد و این شمشیر دولبه‌ای است که باید به تبعات هر اقدام درباره آن دقت شود».
 در آخرین زلزله بزرگ و تکان‌دهنده قبل از زلزله کرمانشاه، یعنی زلزله ورزقان که اتفاقا با تجربه کمک‌های مستقیم مردمی همراه شد، بسیاری از روستاییان در مدت کوتاهی در کانکس‌هایی اسکان داده شدند و بنیاد مسکن و سایر ارگان‌های حمایتی شروع به ساخت خانه‌هایی یک‌شکل با سبک و معماری غیر از آنچه روستاییان تا آن زمان داشتند، کردند.


 خانه‌هایی سنگی و سیمانی و البته محکم که آشپزخانه‌هایی اپن داشت و جایی برای دام و لوازم روزانه یک زندگی روستایی داخل یا کنار آن دیده نشده بوده و مردم بعدها بسیاری از این کانکس‌ها و اتاق‌ها را با تغییراتی آماده زندگی کردند. تجربه نوسازی و بازسازی مناطق آسیب‌دیده از سال‌های بعد از جنگ تحمیلی در ارگان‌های حمایتی و حتی نظامی وجود داشته است اما آیا در این سال‌ها با توجه به اتفاقات متعدد طبیعی که رخ داده، توانسته‌ایم از این تجربیات به نفع شرایط بهتر زندگی مردم آسیب‌دیده استفاده کنیم؟ 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha