سلامت نیوز:چیزی حدود 18 هزار میلیارد تومان بدهی چیزی است كه اجرای طرح تحول سلامت روی دست وزارت بهداشت و دولت گذاشته است و دلیل اصلی بالا آمدن این همه بدهی، برخلاف ادعای مسئولان وزارت بهداشت بیمه شدن 11 میلیون حاشیهنشین نیست كه اگر این بود حالا و با لغو بیمه رایگان و محدود شدن دارندگان بیمه سلامت به مراكز دولتی باید بخشی از مشكل حل میشد.
به گزارش سلامت نیوز، جوان نوشت: اساس ماجرای بدهیهای كلان طرح تحول در گام سوم و به اصطلاح اصلاح تعرفههای درمان كه با رشد 120 تا 300 درصدی دستمزد پزشكان و هزینههای درمانی همراه بود، رقم خورد و موجب شد تا تقاضاهای القایی برای درآمد بیشتر جای زیرمیزی را بگیرد. البته اگر بپذیریم كه افزایش تعرفهها توانسته است، آنچنان كه وزیر و مسئولان حوزه سلامت میگویند، جلوی زیرمیزیها را بگیرد؛ چراكه بهزعم برخی از چهرههای منتقد طرح تحول با وجود افزایش چند برابری تعرفهها زیرمیزی به سبك و سیاق سابقش همچنان پابرجاست، اما ماجرای تجویزهای غیرضروری آزمایش و خدمات پاراكلینیكی و كلینیكی و اصرار دولت دوازدهم به ادامه طرح تحول به هر قیمت و حتی در شرایط كنونی كه تنها نامی از این طرح باقی مانده است، موجب شده تا وزارت بهداشت كه حالا بیمه سلامت را هم در زیرمجموعه خود دارد، برای كنترل تقاضای القایی و صرفهجویی برای ادامه طرح تحول تصمیمات تازهای را اجرایی كند. یكی از این تصمیمات تعیین سقف برای دفترچههای بیمه سلامت است.
بر این اساس سیدحسن قاضیزاده هاشمی دفترچههای بیمه را به چكی سفید امضا تشبیه كرده كه در دست مردم است و هر كس هر قدر بخواهد، میتواند بهوسیله آنها برای نظام سلامت هزینه ایجاد كند! وزیر بهداشت پیشنهاد كرده تا برای دفترچههای بیمه سقفی سالانه تعیین شود. این در حالی است كه تعیین سقف برای دفترچههای بیمه تنها موجب محدود شدن بیماران برای مراجعه به پزشك و استفاده از خدمات پزشكی و درمانی است. به بیان دیگر دفترچههای بیمه چك سفید امضایی در دست پزشكان و مراكز درمانی است، نه در دست مردم! و پزشكان هرگونه كه بخواهند میتوانند این چكها را به نفع خود و مراكزی كه تحت قراردادشان هستند، خرج كنند.
حالا هم كه قرار است هزینههای طرح تحول هدفمند شود، فشار این هدفمندی بر دوش مردم خواهد افتاد نه پزشكان. در این میان مهمترین نكته میزان سقفی است كه بناست برای دفترچههای بیمه تعیین شود. پیش از این نیز هاشمی این مسئله را مطرح و مبلغ 2 میلیون تومان را برای سقف دفترچههای بیمه عنوان كرده بود؛ مبلغی كه به ازای یك امآرآی یا سیتیاسكن و چند آزمایش یا خدمت پاراكلینیكی دیگر به اتمام میرسد و بدیهی است برای افراد مسن یا بیمار چنین سقفی آنچنان نامعقول است كه اصل بیمه را زیرسؤال میبرد و عملاً بیمهها را از امروز هم ناكارآمدتر میكند. بنابراین اگر بنا به تعیین سقف برای دفترچههای بیمه است، باید این سقف متناسب با شرایط فرد بیمه شده باشد. از این مهمتر با اعمال سقف برای دفترچههای بیمه گرهی از كاهش تقاضاهای القایی كم نمیشود و تنها بار تجویزهای غیرضروری بر دوش مردم خواهد افتاد. در برابر این میتوان برای كنترل هزینههای طرح تحول و پیشگیری از تجویزهای غیرضروری مانند آنچه امروز در بسیاری از كشورهای دنیا معمول است، برای مراكز درمانی و پزشكان سقف تعیین كرد و با بررسی تجویزهای پزشكان با پزشكانی كه بیش از حد معقول تجویزهای نامرتبط و غیرمنطقی داشتهاند برخورد شود؛ چراكه دفترچههای بیمه بیماران چك سفیدی است در دست پزشكان!
نظر شما