سلامت نیوز:در روزهای آینده در صحن علنی مجلس به بررسی بودجه پیشنهادی دولت برای سال 97 پرداخته می شود. امسال نیز مانند سال های گذشته، بودجه آموزش و پرورش مورد توجه معلمان قرار گرفته است. در لایحه بودجه سال 97 سهم آموزش و پرورش نزدیک به36 هزار میلیارد تومان پیشنهاد شده که 12 درصد افزایش را نشان میدهد.
به گزارش سلامت نیوز، قانون نوشت: بیگمان این افزایش نمیتواند گره بسیاری از دشواریهای کنونی و البته ریشه دارآموزش و پرورش را باز کند و همچنان باید چشم بهراه ادامه کسری بودجه 5 تا 10 هزار میلیاردی، گلایههای معلمان از کمی دریافتی و دیرکرد مطالبات بر زمین مانده چندین ساله، نرسیدن سرانه مدرسهها و افت بیشتر کیفیت آموزشی و ... بود. برای نمونه کاهش باور نکردنی بودجه عمرانی از 800 میلیارد تومان به 66میلیارد تومان، نبود ردیفی ویژه برای اجرای مرحله دوم رتبه بندی و ... جدا از نقدها و گلایههای بسیاری فرهنگیان و کارشناسان بر کل بودجه نهاد آموزش، در ریز بودجه سال 97 نسبت به بودجه سالهای گذشته تغییراتی صورت گرفته است. گمانی نیست که این تغییرات تازه و تعجب انگیز میتواند بر ناکارآمدی بودجه آموزش و پرورش بیش از گذشته تاثیر داشته باشد. نگرانی از این تغییرات را به شکل چند پرسش با تنی چند از کارشناسان فرهنگی و آموزشی در میان گذاشتیم که پاسخها را در ادامه با یكدیگر می خوانیم.
با توجه به شرایط فعلی کشور و بروز زلزلههای اخیر و آمار اعلام شده از مدارس آسیب دیده در مناطق زلزله زده و یا مناطق نیازمند به توسعه، تجهیز و یا نوسازی، آیا کاهش بودجه در این بخش را معقول می دانید؟ آیا در سال قبل فعالیت چشمگیری در این زمینه انجام شده است که در بودجه امسال سهم آن را از 800 میلیارد به 66 میلیارد کاهش دادهایم؟
محمدرضا نیک نژاد: شوربختانه سهم سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدرسه ها در بودجه 97 بسیارکاهش یافته است. گویا این کاهش در راستای بودجه مقاومتی و کاهش بودجه عمرانی کل کشور بوده است. این کاهش برای مدرسه ها بسیار آسیبزاست و با در نظر گرفتن یک سوم مدرسه های ناامن کشور، این کاهش هیچ توجیهی ندارد. گرچه در سال های گذشته نیز دولت بار این وظیفه مهم را بر گُرده خیرین میگذاشت اما این بودجه تا اندازهای میتوانست دست کم بخشی از بی شمار گرههای مشكلات مدرسههای فرسوده را باز کند. این کاهش باور نکردنی افزون بر خطرهای برآمده از آن میتواند بیش از پیش مدرسهها را به جیب خانوادهها وابسته کرده ودوباره به عدالت آموزشی ضربههای کاریای بزند.
مهدی بهلولی: تا جایی که من به یاد دارم، بودجه سازمان نوسازی مدارس کشور، به شدت و به شکل باور نکردنی کاهش پیدا کرده که من نمی توانم دلیل آن را درک کنم. چند وقت پیش، مطلبی درباره زمین لرزه ۲۰۱۵ نپال میخواندم که با کمک مالی کشور استرالیا، مقاوم سازی شده و در برابر زمین لرزه هشت ریشتری مقاومت كردند. آیا ما نمی توانیم از این تجربهها درس بگیریم؟
زهرا علی اکبری: مقاومتی رفتاركردن تا كجا؟! در نوسازی مدارس كاهش بودجه اما در حوزههای دیگر افزایش بودجه داریم؛ حوزههایی كه معلوم نیست چه میكنند و چه هدفی دارند. آیا اولویتی مهمتر از جان دانشآموزان، یعنی جگرگوشه های خود و مردم داریم!؟
حفیظا... مشهور: پاسخ این سوال ناگفته پیداست. زمانی کاهش بودجه در این بخش معقول به نظر می رسد که توانسته باشیم بخش اعظمی از مشکلات را در این حوزه مرتفع کرده باشیم. در حالی که حتی بدون درنظر گرفتن مدارس تخریب شده در زلزله اخیر دوباره منابع بیشتری برای حذف مدارش خشتی و گلی، مدارس کپری و مدارس فرسوده مورد نیاز بود و هست. با وجود نیاز شدید مناطق زلزله زده به احداث مدارس جدید، کاهش بودجه این بخش غیرمنطقی بهنظر می رسد.
شهرام جمالی: پیش از این قرار بود یونسکو چهار میلیارد دلار به نوسازی مدارس اختصاص بدهد.دانش آشتیانی نیز در روزهای آخر وزارت خود، بودجه لازم را برای نوسازی مدارس ۱۲ هزار میلیارد تومان اعلام کرد که البته نصف آن را همیشه خیرین می دهند. با این همه خیلی کمبود وجود دارد. رییس سازمان نوسازی نیز یکی دو ماه قبل گفت اعتبارات ما حداقل باید رشدی هشت درصدی داشته باشد. با این حساب به نظر من، این کاهش هیچ توجیه و دلیل قانعکنندهای ندارد.
اما بخش دیگر بودجه که همواره بحث برانگیز بوده است، بودجه نهضت سواد آموزی است. با توجه به اینکه سواد آموزی و گسترش علمآموزی دارای اهمیت بسیاری است، آیا تخصیص ۳۵۸ میلیارد تومان از بودجه آموزش و پرورش را با توجه به برون داد این بخش لازم و ضروری می دانید؟ با توجه به اینکه این رقم حتی از کمک سرانه اختصاصی به تامین سرانه دانش آموزی نیز بیشتر است! (۲۸۶ میلیارد تومان).
علی اکبری: به نظرمی رسد در بخش سوادآموزی آنگونه كه باید و شاید موفقیت حاصل نشده است. در چند دهه گذشته، این حوزه تحول آنچنانی نداشته و شاید این یکی از دلایل عدم موفقیت آموزش بزرگسالان در این سالها باشد. بیتوجهی به نیازهای واقعی سوادآموزان، تمركز بیشتر فعالیتهای سوادآموزی در مناطق شهری، فساد اداری در این حوزه (كم كاریها) و توجه به ابعاد نمایشی سوادآموزی و... شاید بخشی از ریشههای ناکارآمدی نهضت سواد آموزی و توجیه نداشتن صرف این بودجه در این حوزه باشد. محدودیت منابع دولتی برای تامین هزینههای این آموزش، محدودیتهای قانونی در تامین هزینههای آموزشی از سوی خانوادهها و افرادو پایین بودن بهرهوری از منابع، در سازمان نهضت نیز وجود دارد. با توجه به عملكرد ضعیف نهضت باید به سمت جذب سرمایههای بخش خصوصی رفت و از فشار بر بودجه ملی در این مورد جلوگیری كرد، همچون مشاركتهای مردمی، پرداخت بخشی از هزینهها توسط فراگیران یا والدین آنها، تعهدات نهادهای منطقه ای و محلی و... .
ملک زاده : البته من فکر میکنم باید سیستم آموزش و پرورش در این زمینه با خود رو راست باشد. در سالیان دراز گذشته، دستاورد نهضت سوادآموزی چه بوده است؟ به نظر من تناسبی بین هزینههایی که از بودجه کشور و آموزشوپرورش در این بخش صورت گرفته با میزان افرادی که از این رهگذر باسواد شدهاند، وجود ندارد و شاید رسیدگی و سر و سامان دادن به این بخش مصداق بسیار خوبی برای عینیت بخشی به اقتصاد مقاومتی در آموزشوپرورش باشد.
نیک نژاد: به باور من این بخش از بودجه هدر میرود. با چشم پوشی بر چند سال نخستِ انقلاب، سواد آموزی در کشور کامیابی درخوری نداشته و به نوعی شکست خورده است. آمارها نشان میدهد که هم اکنون نزدیک 10 میلیون بیسواد کامل و 10 میلیون کم سواد در کشور وجود دارند و این یعنی 20 میلیون از شهروندان کشور که 25 درصد کل جمعیت کشور را شاملمیشوند؛این آمار بیگمان فاجعه آمیز و خجالت آور است! روند کنونی نشان می دهد که بودجه و برنامه های سواد آموزی نتواسته است گرهی از مشکل سواد آموزی کشور باز کند. نهضت سواد آموزی در کشور بهطورکامل شکست خورده است و باید بهفكرطرحی نو بود. پیش از این نیز گفته شده که باید سواد آموزی را از آموزشوپرورش جدا کنند و این سازمان، نهادی مستقل شود. در این صورت است که هم بار آموزش و پرورش کم میشود و هم با پایش بیشتر بر برنامهها و سیاست ها و ساختار اداری نهضت سواد آموزی، دست اندرکاران این سازمان پاسخگوتر خواهند شد.
بهلولی : به نظر من ما نیاز به یک بررسی و آسیب شناسی جدی آموزش بزرگسالان داریم. الان چیزی حدود 10 میلیون بی سواد مطلق داریم. باید مشخص شود که چرا چنین است؟
آیا با توجه به این بودجه، به اجرایی شدن فاز دوم رتبهبندی امیدوار هستید؟
جمالی :بههیچ وجه. اینها برای پرداخت حقوق قطعی کارکنان نیز کفایت نمیکند.تهیهکنندگان بودجه آموزش وپرورش، حق التدریس و حقوق سرباز معلمان را نیز در بخشِ هزینههای غیرپرسنلی دیدند! با این وضع چگونه میتوان به اجرای فاز دوم رتبه بندی امیدوار بود.
علی اکبری : بنده كه با این بودجه و ریز تقسیمبندیهایش به هیچ حوزهای غیراز اقدامات انتحاری در بخش پرورشی، خوشبین نیستم؛ رتبه بندی كه جای خودش را دارد. با مشخص شدن نقاط ضعف مرحله نخست ، در اجرای مرحله بعدی طرح رتبهبندی و اصلاح آن، این مجلس و دولت هستند که باید مسیری هموار برای اصلاح آن و تخصیص اعتبار لازم فراهم کنند تا اهداف اجرای طرح در صحنه عمل محقق شود.
نیک نژاد: گویا برنامههایی در وزارتخانه وجوددارد که فاز نخست را نیز قانونمندتر کنند. برخی منتقدان، وزیر را تحت فشار قرار دادهاند که مرحله اول فقط بهانهای برای افزایش محبوبیت وزیر وقت بودهاست! برای همین در این زمینه امكان دارد بازگشتی به عقب داشته باشیم. گرچه به نظر من امکانپذیر نیست!
بهلولی: تا آنجا که من به لایحه پیشنهادی بودجه نگاه کردم، ردیف خاصی در این مورد نیست. با توجه به اجرای مرحله اول آن که حدود سه هزار میلیارد تومان بودجه به خود اختصاص داد، امسال نیز امیدی به اجرای مرحله دوم آن نیست.
مشهور: بنده در کارگروه اینترنتی بررسی سنجش صلاحیتهای حرفهای معلمان که از آن به عنوان پیش نیاز رتبهبندی یاد می شود، حضور داشتهام. حقیقت این است که این طرح نیز مانند بسیاری طرح های دیگر فقط بر روی کاغذ خوب ساخته و بهآن پرداخته میشود. آنچه به عنوان نتایج اجرای این طرح برای مشمولان رتبه بندی در کارگروه از آن یاد میشد، نیازمند بودجهای مناسب است. حال باید ببینیم آموزش و پرورش و دولت، برنامه ای برای تامین منابع مالی این طرح دارند یا قرار است مانند فاز اول دوباره یک رفع تکلیف صورت گیرد!؟
آیا با توجه به تدبیر بودجه ای دولت دوازدهم برای آموزشوپرورش، میتوان انتظار تحقق وعدههای مطرح شده در زمان انتخابات را در این حوزه داشت یا خیر؟
نیک نژاد: باید ببینیم چه انتظاری از دولت و وعدههایش داریم! به نظر من بودجه به طور مطلق پاسخگوی انتظارات نیست اما باید به همه جنبههای کار نگاه کرد و بعد دید که آیا میشود به وعده ها امیدوار بود یا خیر!
علی اکبری: وزیر در اولین روز كاری اش سه وعده داد كه سومینش این بود: بهعنوان نماینده یک میلیون و700 هزار معلم شاغل و بازنشسته فرهیخته در هیات دولت، همه همت و تلاش خود را برای ارتقای معیشت و منزلت آنها بهکار میگیرم. با توجه به پركردن چالههای بسیاری كه با بودجه مدنظر هست، امید كه بتوانند وعدههای خویش را عملی كنند.
جمالی: نحوه مواجهه حاکمیت با گروههای مختلف اجتماعی و صنفی در سیاست گذاریهای کلان یکسان نیست. بیشتر نمایندگان مجلس نیز براساس منافع شخصی تصمیم میگیرند، نه ملی و ... . در جلسه کمپین بودجه عادلانه با حضور اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، خانم سعیدی نماینده تهران و عضو کمیسیون آموزش گفت : « بروید اتاق فکر درست کنید و تلاش کنید تا آموزش و پرورش، اولویت بالاتری در برنامههای توسعه و اسناد بالادستی نظام پیدا کند تا ما نیز برای چانه زنیهای بیشتر در تخصیص بودجه دست بالاتری داشته باشیم». با این اوصاف بعید است در مجلس شاهد تغییر محسوسی در بودجه آموزش و پرورش و در نتیجه کارآمد کردن آن باشیم.
نظر شما