سلامت نیوز:
در شرق اصفهان زندگی وابسته به کشاورزی است و هر کشاورز حقابهای مشخص دارد. داستان بحران آب در اصفهان اما از آنجایی آغاز شد که کشاورزی روزبهروز در استانی توسعه یافت که براساس تقسیمات اقلیمی در کمربندی خشک قرار دارد و تنها رودخانه فلات داخلی کشور یعنی زایندهرود که کم کم یک سد مخزنی و چندین سد انحرافی را بر روی خود داشت با اندک آبی که هر روز از آن کاسته میشد به تنهایی قادر تامین نیاز کشاورزان و شرب اصفهان نبود. آن زمان بود که تصمیم بر انتقال آب گرفته شد. با بهرهبرداری از آب کوهرنگ یک در سال 1332-1331 آب کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری در کنار آب زاینده رود در اختیار کشاورزان قرار گرفت و این روند تا بهره برداری از تونل دوم کوهرنگ در سال 1366-1365 به میزان حقابههایی که به کشاورزان اختصاص مییافت افزود.
در ورزنه چه گذشت؟
موج اعتراضات کشاورزان اما یک بار در سال 91 به شکستن خط لوله یزد منتهی شد و 5 سال بعد در آستانه نوروز 97 بار دیگر همان نتیجه را در برداشت. یکی از کشاوزان استان اصفهان درباره اعتراض کشاورزان شرق اصفهان در چند روز گذشته میگوید: «درگیریها از ورزنه آغاز شد. جمعیت زیادی از کل استان اصفهان به شهر ورزنه آمده بودند. ورزنه نزدیک به 10 کیلومتر تا خط لوله انتقال آب به یزد فاصله دارد. مردم پیاده و با چند لودر به سمت محل لولههای انتقال آب راه افتادند. نیروی انتظامی که میگفتند اکثرشان از استان یزد آمده بودند، نگذاشتند به لوله نزدیک شوند. لودرهایی که از شهرداری برده بودند جلو رفت و چند تیر برق که تامین کننده شبکه پمپاژ یزد بود را کند. خلاصه جمعیت با صحبت یکی از اعضای نیروی انتظامی خاتمه پیدا کرد اما دوباره درگیری به اژیه کشیده شد. مردم چند جرثقیل برده بودند تا خط لوله را بشکنند. موج اعتراضات اما حالا به سمت پل خواجو و روبهروی آب منطقهای کشیده شده است.»
12 طرح برای حل مشکل کشاورزان اصفهانی
حالا اما اعتراض کشاورزان قرار است از طریق 12 طرح حل شود. طرحهایی که محسن مهر علیزاده، استاندار اصفهان از آن خبر داده است. فرهنگسازی، تغییر الگوی کشت، نظارتهای برداشت آب، طرحهای اشتغالزایی و تسریع در تکمیل طرح سد و تونل کوهرنگ و بهشت آباد، کمک به معیشت مردم آسیب دیده از جمله این طرحها هستند. اما از میان این طرحها پروژههای انتقال آب آن چیزی است که این سوال را در ذهن به وجود میآورد که چرا باز هم تفکر انتقال آب برای حل و فصل و پایان دادن به این مشکل مطرح شده است؟محمد الموتی، دبیر شورای هماهنگی شبکههای استانی در حوزه سازمانهای غیردولتی محیط زیست و منابع طبیعی کشور در گفتوگو با «ابتکار» به این سوال پاسخ داده است.
او میگوید: «در 5 دهه گذشته به خصوص بعد از اصلاحات ارضی سرمایهگذاری کلانی انجام شد تا ایران وارد حوزه تولید کشاورزی شود و به یکی از تولیدکنندگان اصلی غذا حداقل برای مصرف داخلی و کشورهای حاشیه خلیج فارس که امکان تولید محصولات کشاورزی همانند اقلیم ایران را نداشتند، شود. بحران آب امروز بعد از 5 دهه نشان میدهد که این جهتگیری نادرست بوده و اساسا تبدیل شدن ایران به قطب کشاورزی با توجه به اقلیم و ظرفیتهای محدود و فرصتهای دیگری که در حوزه اشتغال و کارآفرینی وجود دارد رویکرد و سیاستگذاری اشتباهی بوده و هست. ما باید میدانستیم که در بخش عمدهای از کشورمان آب برای تولید در حوزه کشاورزی به اندازه کافی وجود ندارد و اگر این موضوع را میپذیرفتیم میتوانستیم خلاقیت و ابتکار عملی در زمینه اشتغال داشته باشیم.» الموتی اضافه میکند: «متاسفانه با این رویکرد اشتباه براساس آمارها بیشترین مصرف آب را در بخش کشاورزی داریم و عملا به این دلیل که این توقع را ایجاد کردهایم مجبور هستیم که پاسخگو باشیم. با یک مسئله دردآوری روبهرو هستیم که بدون توجه به مسائل کارشناسی تخصیصهای اعتباری ایجاد میکنیم. به این معنا که تخصیص آب در حوضه پایاب زایندهرود بر مبنای کار کارشناسی نیست و وقتی این تخصیص داده میشود و به قانون تبدیل میشود نهاد اجرایی موظف به تامین آن خواهد شد. بنابراین اشکال اصلی در این نیست که این آب چگونه انتقال داده میشود بلکه اشکال اصلی پیش از این است که چرا بدون کارشناسی میزان آبی را که وجود ندارد به یک حوضه دیگر تخصیص داده میشود. این ایرادات نیز به ساختار غیر شفاف تصمیمگیری و سیاستگذاری از بالا در کشور باز میگردد. این موضوع اما با فشارها و لابیهای نمایندگان مجلس برای رایآوری دوباره و پاسخ به وعده وعیدها به مردم شدت میگیرد.»
دبیر شورای هماهنگی شبکههای استانی در حوزه سازمانهای غیردولتی محیط زیست و منابع طبیعی کشور ادامه میدهد: «ما با هر نوع انتقال آب میان حوضهای مخالفیم چراکه این کار خلاف روند طبیعت و تمام سیاستگذاریهای کارشناسی کلان است که باید زمامدار یک سرزمین برای نسل حاضر و نسلهای آینده در نظر داشته باشد. به همین دلیل میبینید که با بارگذاریهای نامناسب، احداث صنایع در دل کویر و کشت محصولات آببر در مناطق کویری برای رسیدن به آمار اشتغال سالانه دست به انتقال آب میزنند و این انتقال آب بیش از آنکه به مبدا ضربه بزند به مقصدی که آب به آن منتقل میشود ضربه میزند چراکه انتقال آب در اصل باعث میشود که برنامهریزی در کشاورزی و صنعت را براساس منابعی طرح ریزی کنیم که کوچکترین اختلال در آن تبعات اجتماعی و فرهنگی را به دنبال دارد.»
سالها است که فریاد کارشناسان شنیده نمیشود
او میافزاید: «ساختار منابع آبی در کشور ساختار سازه محور است به این معنا که طرحهای عمرانی چون چرخه مالی عظیمی را در پیدارد و از طرف دیگر عقدههایی چند ساله افراد را در استانها پوشش میدهد، عملا قدرت و اثر پیدا میکنند و عموما این تفکر و نحله فکری در اکثر برنامههای توسعهای کار را پیش میبرند. از 40 سال پیش تا به امروز فریاد کارشناسان شنیده نشده است. شوربختانه زمانی که به مرحله بحرانی میرسیم کسانی که در این تصمیمگیریهای غلط حضور داشتند حاضر به پذیرش مسئولیت تصمیمگیری خود نیستند. ما فکر میکنیم که اگر پیش از اجرای هر پروژه حتی اگر بسیار ضرورت داشته باشد، پیوست محیط زیستی و اجتماعی تهیه شود میتوانیم با بسیاری از مسائل منطقیتر مواجه شویم.
خردهای به دولت دوازدهم وارد نیست
وضعیت اقتصادی کشور اما چنین چشم اندازی را نشان میدهد که دولت راهکاری جز توسعه و فربه کردن صنایع پیش روی خود نمیبیند و در این میان کشاورزان هستند که باید قربانی شوند. اما آیا این رویکرد دولت دوازدهم شعار محیط زیستی دولت روحانی را خدشه دار میکند؟ الموتی میگوید: «به شعار محیط زیستی دولت یازدهم اعتراضی وجود ندارد اما نمیتوان ادعای محیط زیستی بودن دولت دوازدهم را پذیرفت. هرچند که به نظر میرسد آن نیز ادعایی در این باره ندارد چون شعار دولت دوازدهم «تدبیر، توسعه و اشتغال» است. یعنی میدانیم که باید بین 900 هزار تا یک میلیون شغل در سال ایجاد شود. بنابراین مسئله اصلی این است که دولت یازدهم مسئلهای چون محیط زیست را در ذهن مردم جا انداخته است و مقداری از توجهها را به محیطزیست جلب کرد و تا این حد عملکرد دولت یازدهم قابل تقدیر است. اما در بحثهای تخصیصی میبینیم که تغییر رویکرد آنچنانی به وجود نیامده و هنوز هم مجوزهای پروژهها صادر میشود و همچنان اراضی با رانتهای خاص واگذار میشود. دولت در جمهوری اسلامی یا زمامداران خلاقیت خود را از دست دادهاند. بنابراین دولتی که خلاقیتی برای ایجاد اشتغال در کشور نداشته باشد مجبور است که همچنان به طبیعت دستاندازی کند و از جان طبیعت بکند تا اشتغال ایجاد کند. ممکن است که اشتغال عمدهای نیز ایجاد کند اما این برای محدوده زمانی خاص حداقل در 10 ساله است.
آیا انتقال آب کوهرنگ به اعتراضات کشاورزان اصفهانی پایان میدهد؟
اما راه حل چیست؟ آیا انتقال آب میتواند راه حل درست باشد؟ دبیر شورای هماهنگی شبکههای استانی در حوزه سازمانهای غیردولتی محیط زیست و منابع طبیعی کشور میافزاید: «حکومت و دولت باید بپذیرید که وقتی در مقابل تغییر میایستد تغییر در جای دیگری خودنمایی میکند. وقتی جلو مطالبهگری قانونی را میگیریم مجبور هستیم در خیابانها با مردم مواجه شویم. وقتی نهادهای اجتماعی را تحقیر میکنیم و آنها را رقیب خود میدانیم و آنها از مشارکت نمیدهیم مجبور میشویم در خیابانها با افراد معترض مواجه شویم. اتفاقی که در ایران مدام تکرار میشود به این دلیل است که نخواستهاند ابتکار عمل برای ایجاد تغییرات عمده را به دست بگیرند. از مسئولان اصفهان این انتظار نمیرود که تفکر دیگری داشته باشند اما از یک جوان متخصص کاربلد که در مسند استانداری بنشیند این انتظار میرود که راه چاره دیگری را برای تامین آب و حوزه کشاورزی در نظر بگیرد. 99 درصد مسئولان ما مسئولان 4 دهه هستند که در تمام این سالها تصمیمات یک شکل گرفتهاند. مسئولان اگر میخواهند مشکل را به طور ریشهای حل کنند حتما باید به ایجاد اشتغال برای خانواده کشاورزان که به محصولات کشاورزی خود متکی هستند فکر کند، نه اینکه کشاورزی به طور کامل حذف شود اما کشاورزی مکانیزه که قرار است الگوی خاصی داشته باشد و مدیریت یک پارچه داشته باشد ممکن است دیگر جوابگوی مجموعه پر جمعیت کشاورزی در استانهای کشور نباشد. باید اجازه دهیم که ایدههای جدید ایجاد اشتغال پایدار کند.»
او ادامه میدهد: «چون ما در تمام زمینهها به مراحل بحرانی و ورشکستگی نزدیک شدهایم مجبور به اتخاذ تصمیمات آنی میشویم. مثلا بحث آب را امنیتی میکنیم و با هر کس که با انتقال آب مخالفت کند برخورد میکنیم و فضا را به سمت فضای غیر قابل گفتوگو پیش میبریم. تصمیماتی که امروز مسئولان در رابطه با آب میگیرند فراموش نمیشود بلکه در تاریخ ثبت خواهند شد. آقای مهرعلیزاده در بحرانیترین وضعیت آب دست به ترویج انتقال آب میزنند، آن هم انتقال آب به جایی مانند کارون که زمانی کشتیرانی در آن وجود داشته و امروز به سبب کاهش میزان ورود آب در پایاب رود کارون به دلیل ساخت سدهای متعدد نه تنها کشتیرانی امکان پذیر نیست بلکه در سطح کلان با پیشروی آب شور خلیج فارس مواجه شده و نخلستانها در استان خوزستان به دلیل شوری خاک خشک شدهاند. بنابراین همه کسانی که به آینده این سرزمین علاقه دارند باید با انتقال آب بین حوضهای مخالفت کنند و ستاد بحران سردمدار استانهای درگیر بحران زیست محیطی شوند، ضمن اینکه مسئولان به فکر ایجاد الگوهای جدید برای اشتغال در کشور باشند.
دومینوی اعتراضات ادامه دار کشاورزان با راه حلی به نام انتقال آب
دومینو اعتراضات در ایران ادامه خواهد داشت، اگر انتقال آبها ادامه داشته باشند. در چنین شرایطی مسئولان حرف از انتقال آب برای حل بحرانی میزنند که سالها است زنگ خطر آن به صدا در آمده است اما آیا هدفی پشت این تصمیمات وجود دارد؟ الموتی در این باره میگوید: «یکی از تحلیلها همین است که از اعتراضات کشاورزان بدون آنکه بدانند برای مشروعیت بخشیدن به این طرحها استفاده میشود. کشاورزان مطالبه به حقی دارند اما آنچه که در نهایت به عمل مینشیند این نیست که حرف کشاورز شنیده شود و مشکل کشاورزان حل شود. بلکه اعتراضات کشاورزان محملی برای به کرسی نشستن پروژههای خانهمانسوز و امنیتی شدن و بحرانی شدن مسئله میشود. انتقال آب انجام میشود و حجم قابل توجهی از آب برده میشود و برای آنکه کشاورزان چند سالی اعتراضی نداشته باشند مقداری آب به آنها داده میشود اما همه امروز آگاه هستند که آبهایی که استانهای دیگر منتقل میشود برای ایجاد قطبهای صنعتی صرف میشود. صنایعی که اکثرا جانمایی درستی ندارند.»
با این تفاسیر حال ما باید بپذیریم که آب یک نمونه از تدبیر و خرد جمعی مردمان سرزمین است. جهانیان امروز در حال رصد خرد جمعی ایرانیان درباره موضوع مانند آبی که 7 هزار سال به زیبایی آن را مدیریت کردهاند چه خواهد بود؟
نظر شما