سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۲

درگیری دو پسر جوان به خاطر رابطه دوستی با زن آرایشگر با مرگ یكی از آنها پایان یافت.

قتل رقیب عشقی در دوئل خونین

سلامت نیوز: درگیری دو پسر جوان به خاطر رابطه دوستی با زن آرایشگر با مرگ یكی از آنها پایان یافت.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان، صبح دیروز كاركنان بیمارستان آیت‌الله كاشانی مرگ مشكوك پسر جوانی را به مأموران پلیس پایتخت خبر دادند.
لحظاتی بعد از اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی بیمارستان شدند. مأموران در بیمارستان با جسد خونین پسر 17‌ساله‌ای به نام اشكان روبه‌رو شدند كه با ضربه قمه به رانش به قتل رسیده بود.

نخستین بررسی‌ها نشان داد مقتول به دست رقیب عشقی‌اش به نام سروش به قتل رسیده است. مأموران دریافتند مقتول و یكی از دوستانش بامداد جمعه 24 فروردین‌ماه پسر جوانی با نام سروش در حوالی فلكه‌چهارم خزانه درگیر شده كه در جریان آن سروش، مقتول و دوستش را با قمه زخمی و فرار می‌كند. با اعلام خبر قتل پسر جوان تیمی از كارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران برای شناسایی و دستگیر عامل حادثه وارد عمل شدند. دوست زخمی مقتول در تحقیقات پلیسی گفت: مقتول چند سال قبل با زن جوانی به نام فتانه آشنا شد. آنها با هم رابطه دوستانه‌ای داشتند به طوریكه به هم علاقه پیدا كردند و قرار بود با هم ازدواج كنند. از طرفی هم سروش، رقیب عشقی اشكان بود و آنها چند باری با هم مشاجره لفظی هم كرده بودند. آن شب اشكان، فتانه را با موتور سیكلتش به در خانه‌اش رساند و من هم همراه او بودم كه سروش با قمه‌ای به من و اشكان حمله كرد و بعد از اینكه هر دوی ما را زخمی كرد از محل گریخت. مأموران در ادامه فتانه را شناسایی و از وی درباره حادثه تحقیق كردند.


وی در بازجویی‌ها گفت: لحظه حادثه من شاهد درگیری سروش با مقتول و دوستش بودم. او با قمه به آنها حمله كرد و هر دو را زخمی كرد و بعد هم فرار كرد. وی ادامه داد: من آرایشگر هستم و كارم كاشت ناخن است. سه‌سال قبل در حالی كه از شوهرم جدا شده بودم مغازه آرایشگری زدم. من برای تبلیغ كارم به دفتر چاپ آگهی رفتم و چند تراكت و آگهی سفارش دادم. آنجا با اشكان آشنا شدم. او برای چاپ تراكت و پخش آگهی‌های آرایشگاهم خیلی به من كمك كرد و همین موضوع باعث آشنایی بیشتر ما شد. رابطه دوستانه ما ادامه داشت تا اینكه به یكدیگر علاقه پیدا كردیم و قرار شد با هم ازدواج كنیم اما خانواده اشكان با ازدواج ما مخالف بودند. پس از این رابطه ما ادامه داشت و هر دو دنبال فرصتی بودیم تا شرایط ازدواجمان را فراهم كنیم. در این میان سروش هم كه بچه محل ما بود به من ابراز علاقه می‌كرد اما من به اشكان قول ازدواج داده بودم و علاقه به سروش نداشتم. شب حادثه اشكان و دوستش مرا با موتور سیكلت به در خانه‌ام رساند. وقتی از موتور سیكلت پیاده شدم، سروش راه اشكان و دوستش را سد كرد. آنها با هم مشاجره لفظی كردند كه سروش به خانه‌شان رفت و لحظاتی بعد با قمه‌ای به داخل كوچه آمد. آنها با هم درگیر شدند و من خیلی سعی كردم درگیری را پایان دهم، اما سروش هم با قمه هر دوی آنها را زخمی كرد و بعد از محل گریخت. پس از آن با داد و فریاد از همسایه‌ها درخواست كمك كردم كه یكی از همسایه‌ها با اورژانس تماس گرفت و دقایقی بعد هم آمبولانس به محل حادثه آمد و آنها را به بیمارستان منتقل كرد. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه كارآگاهان پلیس آگاهی در تلاشند تا قاتل فراری را دستگیر و زوایای پنهان این درگیری را بر ملا كنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha