بر اساس آمارهای رسمی در سال گذشته 86درصد از کودک آزاری ها توسط والدین صورت گرفته است که 60 درصد از این آزارها توسط پدران به وقوع پیوسته است.همین آمار، اعداد و ارقام در سال 96 کافی است برای آنکه بدانیم صدای فاطمه، ام البنین و علی اکبر خیلی دیر به گوش مسئولان و جامعه رسیده است. فاجعه عمیق است ،حالا تیغ برنده خشونت خیابان‌ها و کوچه‌ها را پشت سر گذاشته و به خانواده یعنی اولین و تنها مامن کودکان رسیده است.

جان کودکان اولویت نمایندگان نیست

سلامت نیوز:بر اساس آمارهای رسمی در سال گذشته 86درصد از کودک آزاری ها توسط والدین صورت گرفته است که 60 درصد از این آزارها توسط پدران به وقوع پیوسته است.همین آمار، اعداد و ارقام در سال 96 کافی است برای آنکه بدانیم صدای فاطمه، ام البنین و علی اکبر خیلی دیر به گوش مسئولان و جامعه رسیده است. فاجعه عمیق است ،حالا تیغ برنده خشونت خیابان‌ها و کوچه‌ها را پشت سر گذاشته و به خانواده یعنی اولین و تنها مامن کودکان رسیده است.


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون نوشت: دختری سفیدروی باموهایی طلایی، زیبا و شیرین‌زبان،نامش را سلاله گذاشته بودند و پنج سال داشت.كودكی پنج ساله كه به دست مردی 40 ساله به قتل رسید تا زندگی‌اش در دستان زمخت مردی معتاد كه به شرارت نیز معروف بود، پایان پر دردی داشته باشد. قاتل پس از ربودن سلاله، او را به یکی از انبارهای منطقه منتقل کرد و دست و پایش را بست و سلاله به دلیل خفگی، جانش را از دست داد.

پدر بزرگ سلاله ‌با اشاره به جزییات پیدا شدن جسد نوه‌اش، گفته است: قاتل سلاله سابقه شرارت داشت و مردم روستا از دستش عاصی بودند.عبدالناصر گری توضیح داده است: ساعت 11 و نیم صبح ‌روز پنج شنبه متوجه شدیم که سلاله گم شده و خبری از آن نیست. بلافاصله با در جریان گذاشتن پلیس و جست‌وجو کردن، فردی راکه به او مشکوک بودیم ، پس از چهار ساعت پیدا کردیم. پدربزرگ سلاله با اشاره به اینکه قاتل سابقه شرارت نیز داشته، تصریح کرده است: تمام افراد منطقه از دست این فرد عاصی بودند. ما سریع به فکر افتادیم که کار او باشد و این باعث شد تا به او شک کنیم.

فاطمه می‌گوید یك ماه با پارچه‌هایی من را به نردبان فلزی در حیاط می‌بست و با چسب حرارتی دهانم را به هم می‌دوخت تا نتوانم داد بزنم. آثار زخم‌‌های متعدد بر سر و بدن سه كودك، گویای روزگار سختی است كه بر آن‌ها گذشته، برآمدگی‌های روی سر پسرك خردسال، آثار ضربات چكش نامادری سنگدلی است كه قرار بود روزی نقش مادر این كودكان را ایفا كند . فاطمه، دختر بزرگ‌تر كه هنوز از مرور خاطرات گذشته، وحشت دارد با ترس و نگرانی در مورد حوادث تلخ گذشته حرف می‌زند، زخم‌های روی دست‌ها و پاهای خود را نشان می‌دهد و وقتی از او ‌پرسیده می‌شود كه دوست داری به مدرسه بروی، در جواب می‌گوید: نه، می‌ترسم ما را ببرند.

ستایش قریشی، دختر6 ساله افغانی كه برای خرید بستنی از خانه خارج می‌شود اما تنها 10 متر مانده به منزل، پسر 17 ساله همسایه وی را دزدیده و پس از آزار و اذیت شیطانی، به قتل رسانده و بعد هم جسدش را در اسید می‌سوزاند. دختری 6 ساله با هزاران امید و آرزو كه در رویاهای خود آینده‌ای زیبا ترسیم كرده بود اما تمام این رویاها با جنایت پسری 17 ساله، نتوانست رنگ واقعیت به خود بگیرد و با ستایش مدفون شدند.

آتنا، دختر هفت ساله پارس آبادی است كه مقابل چشمان پدربرای خوردن آب به مغازه رنگرزی كه دوست پدرش نیز بود می‌رود؛ فارغ از اینكه مرد رنگرز 40 ساله، نقشه شومی برای وی تدارك دیده و قربانی هوس‌بازی مردی دیو سیرت شده و به قتل می‌رسد.

داستان بعدی، كمی متفاوت و گویای ادامه تنبیه بدنی دانش آموزان در مدارس است. امیر حسین، دانش‌آموز 14 ساله اسلامشهری كه با سیلی معلم تشنج كرده و راهی بیمارستان می‌شود. پدر امیر حسین در این زمینه گفته است: پسرم سه روز در بیمارستان بستری بود و الان چشمش تار می‌بیند و مدام سردرد دارد.

این‌ها نمونه‌هایی از انواع مصیبت‌هایی است كه در این سال‌ها تعدادی از كودكان كشورما متحمل شده‌اند. گویا خبرها در مورد آزار و اذیت، شكنجه، تعرض و تجاوز به كودكان تمامی ندارد و هر چندوقت یك‌بار خبری مبنی بر كودك‌آزاری، لرزه بر اندام جامعه و افكار عمومی می‌اندازد. خبرهای ناگواری كه دل هر انسانی را ریش می‌كند و افراد را به تعمق وا می‌دارد كه چگونه انسانی كه به عنوان اشرف مخلوقات آفریده شده، می‌تواند چنین سنگدلانه با این فرشته‌های كوچك رفتار كند.

اراده‌ای برای تصویب لایحه حمایت از كودكان وجود ندارد

خبرهای تلخ در مورد كودكان در حالی منتشر می‌شود كه لایحه حمایت از كودكان سال‌هاست از این مجلس به مجلس بعدی ارسال می‌شود و بیش از هفت سال است كه در مجالس مختلف خاك می‌خورد و گویا عزم و اراده‌ای جدی برای تصویب آن وجود ندارد. به نظر می‌رسد نمایندگان كه با هزینه و رای ملت به مجلس راه‌یافته‌اند، اولویت‌های مهم‌تری از جمله امضای نامه علیه روزنامه‌ها یا تصویب برخی از لوایحی دارند كه هرگز به اجرا در نمی‌آیند. پس طبیعی است كه مشكلات مربوط به كودكان نمی‌تواند فوریت و اولویتی در مجالس داشته باشد. نكته مهم در این زمینه این است كه برخی افراد در سایه عدم قوانین حمایتی متقن و نگاه مهربانانه مسئولان به كودكان،گستاخ شده و فكر می‌كنند می‌توانند هر رفتاری با این فرشته‌های كوچك داشته باشند؛ هرچند كه مدت‌هاست حقوق‌دانان و فعالان حقوق كودكان به طرق مختلف از نمایندگان مجلس و مسئولان خواسته‌اند كه این لایحه را كه می‌تواند گامی بزرگ در جهت احیای حقوق مغفول مانده كودكان باشد به تصویب برسانند.

مظفر الوندی در مورد پیشینه لایحه حمایت ازكودكان و نوجوانان گفته است: این لایحه پیش از سال 90 از طریق قوه قضاییه، تهیه و به دولت تقدیم شد و دولت در سال 90 آن را به مجلس فرستاد. متن اولیه لایحه که توسط قوه‌قضاییه تهیه شده بود، مجموعه‌ای از حمایت‌های قضایی و حتی حمایت‌های غیرقضایی را شامل می‌شد و به نظر می‌رسید که با تصویب آن، بخشی از مشکلات کودکان حل شود. آن لایحه طبق روال عادی از طریق دولت به مجلس تقدیم و در مجلس به کمیسیون حقوقی و قضایی ارجاع شد.

مواد پیش‌بینی‌شده در لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان

اما در این لایحه چه حمایت‌هایی از كودكان به عمل آمده است؟ در این لایحه، به مواردی مانند سرپرستی، فرار از خانه، زندانی والدین، خشونت مستمر، عدم ثبت ولادت، سوءرفتار، بهره‌کشی، نادیده‌گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی کودکان، ممانعت از تحصیل آن‌ها، خرید و فروش کودکان و فعالیت مجرمانه به وسیله کودک اشاره و مقرر شد دفتری باعنوان «حمایت قضایی از کودکان و نوجوانان» تحت نظر دادستان پیش‌بینی شود و دستگاه‌هایی مانند سازمان بهزیستی، سازمان اقدامات تامین تربیتی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت کار و نیروی انتظامی، وظایفی را در این خصوص برعهده گیرند که این وظایف عبارتند از: شناسایی کودکان در معرض خطر، توانمندسازی، برقراری امنیت و معرفی به مراجع قضایی یا حمایتی برای برداشتن خطر از کودک.

كودكان می‌توانند اعلام شكایت كنند

همچنین در این لایحه پیش‌بینی شده است که کودکان نیز می‌توانند اعلام شکایت کنند و والدینی که مرتکب جرم کودک‌آزاری می‌شوند از سرپرستی کودک خود محروم خواهند شد. در این لایحه در راستای حمایت از اطفال، این سن با دقت تعریف و مرز میان کودکی و بزرگسالی تعیین شده است و در این خصوص سن 18 سال تمام، مرز میان کودکی و بزرگسالی یاد شده و افراد زیر این سن می‌توانند از حمایت‌های این قانون بهره‌مند شوند.

دغدغه ای كه وجود ندارد

اما نمایندگان و مسئولان كشور در حالی تصویب لایحه حمایت از كودكان و نوجوانان را اولویت مهمی نمی‌دانند كه سال‌هاست تعدادبسیاری از كودكان كشور درگیر انواع آسیب‌های اجتماعی شامل سوء‌استفاده جنسی، اعتیاد، خرده‌فروشی مواد مخدر، تکدی‌گری و بزهکاری کودکان و نوجوانان و... شده‌اند یا اینكه تعدادی از آن‌ها در خانواده مورد ضرب و شتم و كودك آزاری واقع می‌شوند یا كودكانی كه از دوران جنینی به‌واسطه اعتیاد مادر معتاد شده‌اندو از بدو تولد با درد خماری و نشئگی روزگار می‌گذرانند. سال‌هاست كه عدم توجه به كودكان به عنوان آینده‌سازان جامعه، برای‌شان بسیار گران تمام شده‌است، به‌گونه‌ای كه شاهد حضور گسترده كودكان كار در خیابان‌ها هستیم؛ كودكانی كه به واسطه حضور همیشگی‌شان در خیابان مورد سوءاستفاده، ‌بهره‌كشی،آزارجنسی و... قرار می‌گیرند و به دلیل عقده‌های حقارت و درونی خود می‌توانند در آینده مانند بمبی‌خطرناك، مشكلات بسیاری را برای جامعه ایجاد كنند.

اما فارغ از عدم توجه مسئولان به كودكان و نوجوانان، نباید ریشه‌های مشكلاتی راكه سبب تهدید سلامت كودكان در خانواده‌ها می‌شود نیز از نظر دور داشت. كودكانی كه ناخواسته در خانواده‌هایی متولد می‌شوند كه پدر، مادر یا هردو معتادند یا اینكه یكی از والدین دچار بیماری روانی هستند یا حتی خانواده‌هایی كه به‌واسطه فقر و مشكلات اقتصادی، تحمل را از كف داده و رفتارهای خشونت باری با كودكان خود دارند. متاسفانه ممكن است برخی از خانواده‌ها این‌گونه تصور كنند كه پدر، مادر یا سرپرست قانونی کودک که وظیفه نگهداری و تربیت کودک بر عهده او است، می‌تواند هر نوع رفتار را با كودك خود داشته باشد؛ این در حالی است كه طبق ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی، نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است. اما نگهداری طفل عبارت از به کاربردن وسایل لازم برای بقا ، نمو و بهداشت جسمی و روحی كودك مانندغذا دادن، پوشانیدن لباس، تمیز نگهداشتن طفل و... است.بنابراین فراهم آوردن تغذیه مناسب و مراقبت‌های بهداشتی از تکالیف ولی و سرپرست کودک به شمار می‌آید وجسم کودک علاوه بر اینکه باید از تغذیه و بهداشت مناسب برخوردار باشد، باید از هرگونه آزار و ایراد لطمه مصون باشد و والدین حق ندارند كودك خود را مورد آزار و اذیت قرار دهند و در تعالیم اخلاقی دین، آزار بدنی کودک مذموم دانسته شده است.

در خاتمه با نگاهی كوتاه به اتفاقات سال‌های اخیر و حوادثی كه كودكان را تهدید می‌كند، نیاز است تا به كودكان به عنوان آینده‌سازان جامعه فردا نگریسته شود. نباید فراموش كنیم كه كودكی بزه‌كار،در آینده ممكن است به مجرمی خطرناك تبدیل شود و مخاطرات فراوانی برای جامعه به همراه داشته باشد. امروز جامعه ما درگیر هزاران كودك است كه به دلایل مختلف در خیابان‌ها به تكدی‌گری و كار مشغول هستند كه برخی از آن‌ها به‌واسطه نداشتن سرپرست،گرفتار باندهای خطرناكی می‌شوند كه در ازای جای خواب یا لقمه غذایی مجبورند از صبح تا شب در معرض انواع جرایم قرار گیرند. هر چند قانون اساسی مقررات صریحی پیرامون حمایت از کودکان و نوجوانان ندارد اما در قوانین دیگر مانند قانون مجازات اسلامی و قانون مدنی، قانون كار و... به كودكان نگاه ویژه‌ای داشته‌‌اند و برای مثال كار كودك را نوعی جرم تلقی كرده یا ازدواج كودكان قبل از سن بلوغ را غیرقانونی شمرده اند؛هرچند كه شاید بسیاری از تبصره‌ها یا بندهای قانونی، مسیر اجرای قانون را با مشكلاتی مواجه كرده و در عمل شاهد اقداماتی غیرقانونی هستیم كه در سایه بندها و تبصره ‌ها رنگ قانونی به خود می‌گیرند.پس ابتدا لازم است با توجه به قوانین بین‌المللی در مورد حقوق كودكان و با استفاده از تجارب كشورهای دیگر، قوانینی در مورد كودكان به تصویب برسد كه راه را بر هرگونه سوءاستفاده ببندند و اجرای آن‌ها بتواند حقوق كودكان را استیفا كند.

جراحت خشم و خشونت بر گلوی کودکان

هادی شریعتی/ حقوق‌دان و نایب رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان

 
بر اساس آمارهای رسمی در سال گذشته 86درصد از کودک آزاری ها توسط والدین صورت گرفته است که 60 درصد از این آزارها توسط پدران به وقوع پیوسته است.همین آمار، اعداد و ارقام در سال 96 کافی است برای آنکه بدانیم صدای فاطمه، ام البنین و علی اکبر خیلی دیر به گوش مسئولان و جامعه رسیده است. فاجعه عمیق است ،حالا تیغ برنده خشونت خیابان‌ها و کوچه‌ها را پشت سر گذاشته و به خانواده یعنی اولین و تنها مامن کودکان رسیده است.

اما سوال اینجاست؛ این خشونت چگونه شکل گرفت و چرا رشد کرد؟ بررسی‌ها نشان می‌دهد بروز خشونت علیه کودکان به عوامل متعددی وابسته است. اختلالات روانی و رفتاری والدین، وابستگی به الکل، سوء مصرف مواد ، عدم آگاهی و آموزش، فقر،بیکاری، وضع نابسامان اجتماعی و اقتصادی، عرف فرهنگی و ضعف در قوانین از جمله علل اصلی بروز خشونت علیه کودکان در خانواده است. حادثه دردناک کودک آزاری در ماهشهر نیز بدون شک نمی تواند جدا از این علل و عوامل بررسی شود. اما آنچه که در این حادثه پر رنگ‌تر از قبل دیده می‌شود، سه عامل ضعف در قوانین، عدم آگاهی و آموزش و وضعیت نابسامان اجتماعی و خانوادگی است که باعث شکل گیری خشونتی سیستماتیک و از بالا به پایین شده است و در این میان کودکان به دلیل عدم توانایی در دفاع از خود و فقدان سیستم حمایتی مناسب، اولین و اصلی‌ترین قربانیان آن شده‌اند. حمایت قضایی، یکی از اساسی‌ترین راه‌های پیشگیری از کودک آزاری در خانواده است؛ در حالی که لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان به‌عنوان ابزاری برای پیشگیری و پیگیری قضایی کودک آزاری همچنان بعد از گذشت هفت سال در مجلس شورای اسلامی در انتظار تصویب معطل مانده و قوانین مربوط به حضانت نیز برای حمایت از کودکان طلاق با بن بست مواجه شده است. همچنین وجود قوانین جرم زایی مانند ماده 1179 قانون مدنی که تنبیه را به عنوان حق ابوین شناخته نیز، مزید بر علت است. از سوی دیگر بی‌توجهی به مشاوره‌های قبل از ازدواج ، نادیده گرفتن آموزش‌های قبل از بارداری و غفلت از آموزش مهارت‌های زندگی باعث شده والدینی مضطرب و خشمگین بر خانه حکم فرما شوند؛ والدینی که نسبت به شیوه‌های فرزندپروری بیگانه و نا آشنا هستند و اعتقاد راسخی به تنبیه بدنی در امور تربیتی دارند. از دیگر عوامل تشدید خشونت علیه کودکان در خانواده، اوضاع نابسامان اجتماعی است که با خود فقر،بیکاری،اجبار در ازدواج ،اضطراب مداوم ، طلاق و در نهایت از هم گسستگی خانواده را به همراه می‌آورد. آنچه از زندگی خانوادگی سه کودک آزار دیده ماهشهری رسانه ای شده، حکایت از فضای پرتنش و نابسامانی‌های پی در پی اجتماعی و خانوادگی دارد که بستر اصلی رشد و شکل گیری آزارهای جسمی و روانی شده است.بررسیها نشان می دهد که در مقابل یک مورد کودک آزاری که فاش می‌شود، حداقل 20 مورد دیگر پنهان می‌ماند و این به معنای وقوع خشونت در سایه بی‌تفاوتی و سکوت است؛ از این رو با توجه به ارتباط مستقیم کودک‌آزاری و سلامت اجتماعی شهروندان به نظر می رسد واکنش ها و حساسیت ها نسبت به این موضوع نباید مقطعی و محدود به رسانه‌ای شدن یک خبر باشد، برای مقابله با کودک آزاری به عزم و نگاهی جدی و البته همگانی نیاز هست تا بتوان در فضایی سالم و عاری از خشونت به رشد و پرورش کودکان اندیشید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha