سلامت نیوز:فکر کن کوتاهقامت باشی، در مناطق محروم زندگی کنی و از اشتغال هم خبری نباشد. آنگاه است که فکر آینده چون خوره به جانت میافتد و امانت را میبرد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ،حرف از بلندهمتان استان سیستان و بلوچستان است که در گوشهای از این دیار سکنی گزیدهاند، مردان و زنانی که قصد دارند موج افسردگی را عوض کنند، اما هر چه میدوند به جایی نمیرسند، چرا که خبری از دستان حمایتگر نیست که بر سرشان کشیده شود.
به همدیگه نشونم میدن و تا جایی که چشمشون راه میده، من رو نگاه میکنن. حتی با خودشون زمزمههایی دارن یا با رفیقشون پچپچکنان میخندن، چون فک میکنن من آدم فضایی هستم. شاید اینا از دیدگاه اشخاصی که دارن حرفام رو میشنون، عادی باشه.
شاید بخندن و بگن چیز خاصی نیس، اما این حرکات اونقد تکرار شده که برام یه حس بدی رو ایجاد کرده، حسی که من رو از حضور در جامعه منع میکنه. البته من خیلی سعی کردم بر این حس غلبه کنم، اما باز نمیشه. بنده، بهمن رحمتزایی، 25 ساله هر ساله کل ماه رمضون رو روزه میگیرم، نماز میخونم، اما به دلیل همین نگاها به نماز عید فطر نمیروم.
گاهی مواقع اگر یه ترک کوچولو هم تو یک سد ایجاد بشود باعث فروپاشی آن سد میشود. البته اشخاصی همچون بنده هستند که شاید خیلی وضعیتشون بدتر از من باشد، اما درد بنده این است که جامعه جوری شده وقتی من به عنوان یک کوتاه قد حضور دارم، آدما رفیقشون رو صدا میکنند، میگویند بیا اینجا این را نگا کن.
از مسئولین هم دیگه که نگم براتون. تا حالا چند جایی رفتم برای کار، اما کو کار؟ در حالی که باید به دلیل سهمیهای که ما داریم بهمون کار بدن، چون قانونه، اما کسی بهش توجه نمیکنه. اگه قانون سه درصدی استخدام معلولان اجرا بشه، همه کوتاه قامتان و معلولان که مدرک دارن میتونن برن سر کار، چون کمتر از سه درصد هستن.
این در حالیه که بنده دو سال پیش برای کار پیش معاون امور انسانی اداره جهاد کشاورزی رفتم و تا حالا منتظرم کسی بههم خبر بده، اما هیچ خبری نشده. من خیلی برای درس خوندن تلاش و دوندگی کردم. با اینکه راه رفتن برام خیلی سخت بود، اما در دوران دبستان و راهنمایی چند کیلومتر راه میرفتم تا میرسیدم به مدرسه و برمیگشتم خونه.
با این حال کارشناسی رو در رشته مهندسی کشاورزی در دانشگاه زابل گذروندم، بعد هم برای ارشد خوندم و رتبه 35 رو آوردم. روزی که اومدم کارشناسی، گفتم تا دکتری میرم، اما آروم آروم با این وضعیت کاری دیگه هیچ انگیزه و امیدی برای ادامه تحصیل ندارم. من اگه کار داشتم میتونستم برای خودم یه لپتاپ بخرم، نه اینکه برم لپتاپ دوستم رو ازش بگیرم. تا کار خودم رو انجام بدم. بعد اون بگه چون داری استفاده میکنی، کار منم انجام بده.
من با یه پسری که میتونه بره کار فنی انجام بده و گلیم خودشو از آب بکشه بیرون فرق دارم و مطمئنا در کارهای آزاد و فنی تواناییم خیلی کمتر از اونه. بنابراین باید حمایت بشم، چون منم خرج زندگی دارم. امیدوارم که مسئولان فکری برای اشتغال کوتاهقامتان بکنن. این در حالیه که تاکنون هیچ ارگانی و شخصی غیر از خونوادهام منو همراهی نکرده. همه ما رو پاس میدن به همدیگه. بهزیستی هم ما رو اونقد قبول نداره. یه جورایی خودش مونده، نمیدونه ما رو معلول حساب کنه یا سالم. بیمه خدمات درمانی خاصی هم که نداریم. حالا من با مشکلات بیماری خاصی گریبانگیر نیستم، اما بچههای انجمن ما خیلی دردا دارن.
ببین ما از تو بزرگتر شدیم
بیشترین بدبختی ما کوتاه قامتان تمسخر جامعهاس. جدا از این، برخی اوقات ما نمیتونیم از بعضی وسایل استفاده کنیم یا برخی کارها را به راحتی انجام بدیم. حتی نمیتونیم از روی جوی آب بپریم، چون خیلی بزرگه. پیادهروها و پلها هم به گونهای هستن که یا ما نمیتونیم ازشون رد بشیم یا اصلا وجود ندارن. به همین دلیل خیلی وقتا نمیتونم تو برنامههای انجمن کوتاه قامتان شرکت کنم. با وجود این، بازار هم لباس اندازه ما نداره و مجبوریم که لباس بچهگونه بگیریم یا برای تهیه وسایلامون به جاهای خاصی سفارش بدیم تا اون چیزی که در حد سن و سال ماست، گیرمون بیاد. ما کوتاه قامتان توی خونه هم مشکلات خودمون رو داریم. مثلا وقتی مواد خوراکی مورد نیازمون طبقه بالای یخچاله، نمیتونیم برش داریم و دیگه ببخیالش میشیم.
توی مهمونیها هم وقتی برای احوالپرسی بلند میشیم، معمولا ما رو نمیبینن و تحویل نمیگیرن. این باعث میشه که آدم جلوی بغل دستیش خجالت بکشه. این برای من بارها اتفاق افتاده و خیلی هم ناراحتکنندهاس. همچنین بچههای اطرافم هم هر وقت منو میبینن، میان کنارم و میگن تو چقد کوچولویی، ببین ما از تو بزرگتر شدیم.
با همه این مشکلات من الان با مرد بلندقامتی ازدواج کردم. ماجرا از این قرار بود که خواهر همسرم دوستم بود و از این طریق همسرم با من آشنا شد. گرچه خانوادهها اصلا به این وصلت راضی نبودن، اما همسرم میگفت من مردم. حرفی که زدم پاش هستم. دوست دارم و میدونم میتونم باهات زندگی کنم. پافشاری میکنم، چون از خودم مطمئنم.
با این حال خانواده همسرم خیلی مخالفت کردن و میگفتن ما نمیتونیم عروسی رو با این شرایط به خانوادهمون راه بدیم. خانواده خودمم میگفت با این شرایطی که تو داری، آخر و عاقبت زندگیت خراب میشه، پس بهتره این وصلت اتفاق نیفته تا بعدها منجر به طلاق نشه، اما در نهایت ما سال 94 ازدواج کردیم و الان یه پسر دو ساله داریم.
من از همسرم واقعا ممنونم تا حالا اصلا کوتاهقامت بودنم رو به روم نیاورده. خیلی وقتا هم حتی ازم تعریف میکنه، اما چیزی که خیلی ناراحتم میکنه، آینده بچمه، چون فکر میکنم با داشتن مادر کوتاه قامت، جلوی دوستاش خجالت میکشه. حالا آدم کوتاهقامت باشه، سالمم باشه زیاد مشکلی نیست.
بدبختی اینه که هم کوتاهقامت باشی، هم بیمار و نتونی دو قدم بچت رو بغل کنی و راه بری، دقیقا من در این شرایط هستم، چون کار شوهرم طوریه که پنج شبانه روز خونست، پنج شبانه روز سر کار. پنج روزی که خونست خوبه، اما پنج روزی که نیست، من واقعا با یه بچه کوچیک اذیت میشم.
با همه اینا خیلیها میگن که کوتاهقامتان نمیتونن از پس زندگی بربیان و گوشهگیرن، اما من میگم بستگی به خود آدم داره. کوتاه قامتان بلندهمتن. ارادهشون زیاده. ما باید سرمون رو توی جامعه بالا بگیریم، چون توی آفرینش خودمون دخیل نبودیم. خدایی که بلندقامتان رو آفریده، دوس داشته ما رو هم این گونه بیافرینه. دقیقا مثه عروسکای گلی، اما مردم جامعه ما بدون فکر فقط قضاوت میکنن.
اشتغال، مشکل عمده کوتاهقامتان
«انجمن کوتاه قامتان استان سیستان و بلوچستان از سال 97 شروع به فعالیت کرده و هدف آن ارتقای روحی و ایجاد اشتغال برای اعضا است. در واقع عمدهترین مشکلی که ما با آن مواجه هستیم، بحث اشتغال است.
گرچه دو سه نفر از کوتاه قامتان انجمن توسط فرماندار زابل صاحب کار شدند، اما بقیه به دلیل شرایط فیزیکی و سطح سواد پایین بیکار هستند و نمیتوانند شغل مناسبی را برای خود پیدا کنند.» اینها را مریم نادریجاوید، مدیر انجمن کوتاه قامتان استان سیستان و بلوچستان میگوید.
بانویی 37 ساله با قدی 127 سانتیمتری، که از طرز نگاه مردم ناراحت است و میافزاید: برخیها با بیان القابی چون کوتوله کوتاه قامتان را به تمسخر میگیرند. ما واقعا نمیتوانیم حضور آزادانه و راحتی در جامعه داشته باشیم.
نادریجاوید با بیان اینکه اکنون با تاسیس انجمن کوتاهقامتان کمی شرایط بهتر شده است، اظهار میکند: متاسفانه در کمتر رسانهای از دغدغه و مشکلات شهروندان کوتاهقامت و بیماری نانیسم سخن به میان میآید، در واقع ما اصلا ندیدیم که کسی از ما حمایت کند یا از درد ما بگوید. او بیان میکند: آنچنان که در استان سیستان و بلوچستان علاوه بر اینکه فقر بیداد میکند، خشکسالی هم به تدریج دردمان را دوچندان کرده است. مدیر انجمن کوتاهقامتان استان سیستان و بلوچستان عنوان میکند: بیشتر اعضای انجمن در روستاهای محروم سیستان هستند. البته در بلوچستان وضعیت کمی بهتر است.
از سوی دیگر، درمان کوتاهقامتان پرهزینه است و آنهایی که خانوادههایشان در مضیقه مالی هستند، مشکلات بیشتری دارند. از او در مورد تعداد کوتاهقامتان استان سیستان و بلوچستان میپرسیم که میگوید: در حال حاضر 55 نفر عضو این انجمن هستند.
نادریجاوید با اشاره به اینکه بیشتر کوتاهقامتان را مردان تشکیل میدهند، خاطرنشان میکند: در میان اعضا سه متاهل داریم که مشکل مسکن و اشتغال دارند. مدیر انجمن کوتاهقامتان استان سیستان و بلوچستان اضافه میکند: اولین انجمن کوتاهقامتان در تهران، دومی در تبریز و سومی در سیستان و بلوچستان دایر شده است.
انجمن ما مجوزش را از وزارت کشور گرفته و زیر نظر استانداری فعالیت میکند. او با بیان اینکه انجمن ما غیردولتی، غیرسیاسی و مردمنهاد است، تاکید میکند: بیشتر بچههای ما ناراحتی قلبی دارند و از نظر روحی در شرایط بدی بسر میبرند. بنابراین نیاز به کمک و حمایت افراد خیر داریم تا کمی وضعیتمان بهتر شود.
نظر شما