چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۵

شهر تهران که هر روز به وسعت آن افزوده می‌شود، بخش‌های تاریخی با ارزشی دارد که با قدم زدن در خیابان‌هایش می‌توان شاهد تاریخی بود که بر این شهر گذشته است.

مرمت باید روح بنا را حفظ کند

سلامت نیوز:شهر تهران که هر روز به وسعت آن افزوده می‌شود، بخش‌های تاریخی با ارزشی دارد که با قدم زدن در خیابان‌هایش می‌توان شاهد تاریخی بود که بر این شهر گذشته است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان، شهری با تاریخی پر فراز و فرود. قسمت‌های مرکزی و پایین‌تر شهر در دل خود ساختمان‌هایی را جای داده که عمدتا مورد بی‌توجهی قرار گرفته است، بافت‌هایی که با وجود تغییراتی برای مناسب‌سازی، داستان‌هایی از روزگار گذشته تعریف می‌کنند.

گاهی بازسازی‌ها به شکلی است که اجازه نمایش گذشته را گرفته و گاهی سازه‌ها به شکلی رها شده‌اند که خطر تخریب آنها را تهدید می‌کند. درباره هویت و معماری شهر تهران گفت‌و‌گویی با سیدهادی قدوسی‌فر، استادیار معماری انجام دادیم.

با وجود بازسازی‌هایی که در سال‌های اخیر در تهران انجام گرفته است، آیا هنوز هم هویتی برای این شهر باقی مانده است؟

معماری ما در سال‌های گذشته مورد نقد بسیاری قرار گرفته است چون هیچ‌ هویتی برای شهر ایجاد نمی‌کند اگر به معماری شهرهای دیگر دنیا توجه کنیم برخی از شهرها مانند شهرهای اروپایی از نظر تاریخی پیش‌زمینه‌هایی دارند، البته شهرهای کشورهای آمریکا و کانادا از این پیش زمینه برخوردار نیستند.

اگر شهرهای اروپایی که مانند ایران دارای پیش زمینه هستند را بخواهیم با شهرهای ایران مقایسه کنیم، باید به چند موضوع توجه کنیم. ما در شهرهایی که پیشینه تاریخی دارند دو بخش از شهر را می‌توانیم از یکدیگر منفک کنیم.

بخشی که پیشینه تاریخی دارد و بخشی که در سال‌های اخیر توسعه پیدا کرده است. معمولا بخش‌هایی از شهر که دارای سابقه تاریخی هستند همان بخش‌هایی‌اند که برای شهر هویت می‌سازند، در آنها بدنه شهری مشابه می‌بینیم که تا حد زیادی به شهر هویت می‌دهد. به‌عنوان مثال، شهر استانبول بخش اروپایی همان بخش قدیمی شهر است و بخش آسیایی مانند تهران در 40 سال اخیر توسعه پیدا کرده است. انسان وقتی در قسمت اروپایی استانبول است متوجه هویت شهر می‌شود.

آن بخش از شهر که هویت شهر را تعیین می‌کند بخش تاریخی شهر است قسمتی که حداقل 80 سال از ساختش می‌گذرد. همین مساله را درباره تهران هم داریم در بخش‌هایی از تهران در قسمت مرکزی شهر یعنی خیابان جمهوری، فردوسی، باب همایون و ناصرخسرو ساختمان‌هایی می‌بینید که می‌توانند به شهر هویت دهند و تا اندازه‌ای این خیابان‌ها به شهر هویت داده‌اند، اما بخش بزرگی از شهر تهران در 40 سال گذشته توسعه پیدا کرده و جدید است و اینکه انتظار داشته باشیم این قسمت برای شهر هویت ایجاد کند به‌نظرم چندان منطقی نیست.

چگونه می‌توانیم الگوی شهرسازی تهران را با الگوی شهرسازی شهرهای اروپایی مقایسه کنیم؟

در دل شهرها بافت‌هایی داریم که از گذشته باقی‌مانده‌اند اما یک تفاوت بین بافت شهری قدیم تهران با بافت برخی شهرهای اروپایی مانند پاریس و رم وجود دارد، شهرهایی که در قالب زندگی امروزی شهری می‌توانند نقش ایفا کنند. بخش‌های قدیمی شهرهای اروپایی توانستند خود را با حضور خودرو هماهنگ کنند و شبکه ارتباطات شهری را ایجاد کرده‌اند و این روند باعث شده که بتوانند به زندگی امروزی خود در قالب زندگی شهری ادامه دهند. الگوی شهرسازی تهران الگویی ارگانیک با کوچه‌های باریک پیچ‌درپیچ است که قابل عبور خودرو نیستند.

در دوره پهلوی زمانی که می‌خواستیم الگوی شهرسازی را گسترش دهیم شبکه‌ای شطرنجی ساختیم، بافت‌های شهر را تکه تکه کردیم که اتومبیل بتواند از آنها عبور کند. واقعیت این است که الگویی که از گذشته به ارث بردیم با برخی از الزامات شهر امروز از جمله خودرو انطباق نداشت و نتوانست خود را تطبیق دهد.

بنابراین بخش زیادی از این قسمت به بافت فرسوده تبدیل شد. این بافت فرسوده همچنان هست و می‌توانیم امروز آن ساختار را احیا کنیم. زمانی که به کالبد هویتی شهر نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که تهران در قسمت مرکزی ساختمان‌های با ارزشی دارد که اگر مرمت و احیا شوند و بدنه شهری آنها احیا شود می‌تواند در محدوده‌ای از مرکز ساختار هویتی برای شهر تهران ایجاد کند. باید به این مساله توجه کنیم. فکر می‌کنم برخی از بخش‌های تهران که پیش از دوره قاجار ساخته شده است، می‌تواند برای تهران هویت‌ساز باشد.

آیا دیدگاه شهرسازی تهران تمایلی به حفظ هویت تهران داشت؟

بخش‌های شهر وقتی ارزشمند است که حقیقی باشد. همواره در هنر تقلید را مکروه می‌دانستند. اگر خیابان ناصر خسرو را پایین روید پر از ساختمان‌های زیبایی از دوران قاجار و پهلوی اول هستند که روح زمان خود را حفظ کرده‌اند. روح شهروند تهرانی دوره قاجار و پهلوی اول دیده می‌شود دورانی که ریشه در سنت دارد، اما دوست دارد که غرب را هم ببیند. این روح اجتماع را می‌توان در نمای شهری خیابان ناصر خسرو دید. بناهای آجر کاری که یک پایشان در سنت و یک پایشان در مدرنیته است.

آیا قسمت‌هایی تاریخی به وضوح در شهر قابل دیدن هستند؟

شهرهای ما به‌صورتی ساخته شده است که قسمتی که چشم انسانی آن را می‌بیند معمولا مغازه است، اما اگر سرمان را بالاتر بگیریم تا بتوانیم بدنه شهری را ببینیم می‌توانیم به تماشای بافت تاریخی بنشینیم. اگر محدوده‌های مرکزی شهر تهران را پایین رویم معمولا برای دوران پهلوی اول هستند، الگوی ساختمان‌هایی که تحت تاثیر معماری غرب‌اند، ساختمان‌های زیبا و فراموش شده در این بخش شهر فراوان‌اند.

این ساختمان‌ها گاهی تخریب و نوسازی می‌شوند اما بخشی از شهر تهران را داریم که در قسمت مرکزی می‌تواند هویت خوبی داشته باشد .البته باید به آنها توجه شود. شاید 60 سال دیگر بتوانیم از این صحبت کنیم که بخش‌هایی که 30 سال قبل توسعه پیدا کرده‌اند رنگ بویی دارند که برای تهران هویتی جدید می‌سازد، اما امروز بدنه‌هایی در بخش‌های مرکزی داریم که الگویی زیبا و هویت‌ساز و در عین حال ارزشمند دارد.

قسمت‌هایی از شهر که بازسازی شده از مصالحی استفاده شده که ساختاری کاملا متفاوت پیدا کرده است مانند عودلاجان که بازسازی کردند و ساختار متفاوتی گرفت. به‌نظر شما در بازسازی بافت باید به چه نکاتی توجه کرد؟

این ساختمان‌ها مرمت خوبی ندارند. گاهی مرمت از کیفیت خوبی برخوردار نیست و روح بنا را حفظ نمی‌کند. باید در نظر داشت که این ساختمان‌ها اصالت دارند. اینها مثل اثر هنری و کالای عتیقه‌اند شاید کهنه‌اند، شکسته‌اند اما با ارزش‌اند، اگر همانند آنها را بسازید آن نمی‌شود.
از طرفی این بناها با خطر تخریب مواجه‌اند.

این ساختمان‌ها به شدت خطر تخریب دارند، اگر از طبقات بالا نگاه کنید تعداد زیادی ساختمان‌های قدیمی می‌بینید که سرستون‌های زیبای آنها مشخص است. اینها بافت‌های متفاوتی دارند. گاهی صحبت از احیای شهرسازی قدیمی می‌شود. شاید این ساختار در گذشته به خوبی جواب می‌داد، اما نیازهای امروز ما تغییر کرده است.

اینها اگر خوب جواب می‌داد هنوز هم بخش‌هایی از این بافت‌ها در میان بافت شطرنجی شهر نهفته بود و باید می‌توانست به زندگی خود ادامه دهد. آن الگو تا حد زیادی ویژگی و خاصیت به روز کردن خود را ندارد اما بخشی از این بافت وجود دارد که می‌تواند در قالبی زنده باشند.

تفاوتی میان الگوی شهری تهران و شهرهای قدیم اروپایی وجود دارد این است که آنها از بافت قدیمی استفاده می‌کنند، برای مثال بخش قدیمی شهر هم توانسته خود را با خودرو سازگار کند و خیابان توانسته شرایطی ایجاد کند که خودرو در آن حرکت کند . بافت‌های قدیمی شهری ما به این دلیل توانایی خود را از دست دادند چون امکان سازگاری نداشتند. در دوره قاجار و پهلوی در تهران بافت‌هایی داریم که می‌توانند زنده بمانند و ارزشمند باشند.

آیا نظارتی برای حفظ هویت این ساختمان‌ها وجود دارد؟

اگر ساختمان‌ها ارزش هویتی به شهر تهران بدهند می‌تواند برای تهران شخصیت ایجاد کند و جذابیت بصری شهر را افزایش دهد و توریست هم وقتی به شهری می‌آید و جذابیتی در آن می‌بیند که در دیگر شهرها نیست، برایش جذاب است. بخش بزرگی از این بناها بخش مرکزی خیابان‌های شهر هستند که در حال تخریب‌اند.

بخش بزرگی از این قسمت‌ها مالکان خصوصی دارند مانند خیابان لاله‌زار که مالکان، آنها را تبدیل به انبار، کارگاه و ... کرده‌اند ساختاری که نمی‌توانند ارزش آنها را حفظ کند.

کاربری‌هایی که مطلوب نیستند. به خاطر برخی از این مسائل این ساختمان‌ها را در حال تخریب می‌بینیم و گاهی این ساختمان‌ها را تخریب می‌کنند و جای آنها ساختمان‌های جدید می‌سازند مانند مجتمع‌های تجاری و پاساژهایی که ساخته می‌شود. شهرداری و شورای شهر باید در نظر داشته باشد که این ساختمان‌ها شناسایی و در جهت حفظ و نگهداری آنها قوانین و مقرراتی تعیین شود.

در باقی شهرهای ایران هم با بافت قدیمی چنین رفتاری می‌شود؟

تصور من این است که شاید بتوان گفت این مساله شهر به شهر متفاوت است و الگوی شهرسازی که در اصفهان حفظ شده است مربوط به دوران صفویه است. تاریخ شهرها هم با هم متفاوت است. در مورد اصفهان ساختاری که از دوره صفویه باقی مانده حفظ شده است و میراث فرهنگی آنها را ثبت و حفاظت کرده‌اند، اما وضعیت ساختمانهای قاجار و پهلوی مشابه است. خیابان لاله‌زار تهران پر از ساختمان‌های ارزشمند است، گرند هتل و سینماهایی که وجود داشت. خانه اتحادیه و ... آثار ارزشمند آسیب دیده در این شهر زیاد است. تصور من این است شهر تهران جایی است که باید به فکر احیای هویت آن باشیم.

چطور می‌توان هویت این شهر را احیا کرد؟

از طریق حفظ و مرمت ساختمان‌ها که ایجاد مقررات و قوانین و مسائلی که بتواند آنها را حفظ کند. از طریق ایجاد مشوق‌هایی برای حفظ و نگهداری و قوانین بازدارنده در تخریب ساختمان‌ها می‌توانیم هویت را حفظ کنیم. به جای اینکه همه توجه خود را به بخش‌هایی که امرز توسعه پیدا می‌کنند بگذاریم (که البته می‌توانند 40 سال دیگر برای تهران هویت بسازد) می‌توانیم به بخش‌های ارزشمند قدیمی تهران که در مرکز این شهر است توجه کنیم، هدف گذاری کنیم تا بتوانیم از ارزش تاریخی آنها استفاده کنیم. بحث هویت در دانشگاه و نهادهای قانونگذاری کلیشه‌ای شده است.

در اکثر شهرهایی که سابقه تاریخی دارند مشاهده می‌کنیم که شهرها دو بخش‌اند، بخش‌هایی که سابقه تاریخی دارند و بخش‌هایی که در سال‌های گذشته توسعه پیدا کرده‌اند و روح زمان امروز در بخش توسعه یافته این شهرها به شکل تقریبا مشترک است، اما زمانی که درباره هویت شهر صحبت می‌کنیم هویت شهر را مسائلی ساختند که سابقه تاریخی دارند.

بخشی از ساختار تاریخی شهری توانسته با زندگی شهری امروز خود را تغییر دهد و می‌بینید که زنده است. اگر به شهرهای ما توجه کنید آنچه از گذشته برای ما باقی مانده تا حدی نتوانسته خود را در خود نگه دارد. چرا به این بناها و بدنه شهری توجه نمی‌کنیم تا آنها را احیا و به عنصر هویت ساز شهر تبدیل کنیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha