فقط یک روانپزشک می‌تواند تشخیص دهد که آیا فرد دچار یک عارضه‌ی روانی است یا خیر، اما علائمی وجود دارند که نشان‌دهنده‌ی اختلال دو قطبی‌اند. در این مطلب به برخی از آن‌ها می‌پردازیم.

هشت علامت اختلال دوقطبی که ممکن است از آن‌ها غافل باشید

سلامت نیوز: فقط یک روانپزشک می‌تواند تشخیص دهد که آیا فرد دچار یک عارضه‌ی روانی است یا خیر، اما علائمی وجود دارند که نشان‌دهنده‌ی اختلال دو قطبی‌اند. در این مطلب به برخی از آن‌ها می‌پردازیم.

اختلال دو قطبی چیست؟
به گزارش سلامت نیوز به نقل از سایت تبیان، اختلال دوقطبی انواع مختلفی دارد و یک بیماری روانی است که با نوسانات خلقی شدید و تغییرات در سطح انرژی، تمرکز و توانایی انجام کارهای روزمره شناخته می‌شود. افرادی که دچار اختلال دو قطبی نوع یک هستند، بین حالاتی از افسردگی شدید و سرمستی و خوشحالی زیاد، به صورت متناوب به سر می‌برند، که به آن مانیا یا شیدایی نیز می‌گویند. اختلال دو قطبی نوع دو، بسیار شایع‌تر است و علائم مانیک یا شیدایی کم شدت‌تری دارد که به آن هیپومانیا می‌گویند.
علائم اختلال دو قطبی در طیف گسترده‌ای از نسبتاً خفیف تا شدید قرار می‌گیرند و خلق و خوهای بد و خوب می‌توانند نتیجه‌ی حوادث موقتی یا شرایط ناپایدار و آنی باشند، نه یک بیماری روانی. بنابراین تشخیص اختلال دو قطبی می‌تواند بسیار سخت باشد. فقط یک روانپزشک می‌تواند تشخیص دهد که آیا فرد دچار یک عارضه‌ی روانی است یا خیر، اما علائمی وجود دارند که نشان‌دهنده‌ی اختلال دو قطبی‌اند.

افسردگی
فردی که اختلال دو قطبی دارد، همان علائمی را دارد که فردی که فقط به افسردگی مبتلاست خواهد داشت. هر دوی این افراد دچار بی‌خوابی، خستگی، مشکل در تمرکز و کاهش اشتها به غذا هستند. طول مدت مانیا، یا شیدایی که بعد از افسردگی بروز می‌کند چیزی است که بین تشخیص اختلال دو قطبی و افسردگی اختلاف ایجاد می‌کند. بنابراین شما باید حتماً نوسانات خلقی خود را به درمانگر یا پزشکتان اطلاع دهید؛ زیرا درمان افسردگی با درمان اختلال دوقطبی تفاوت دارد.
تجویز داروی ضدافسردگی به تنهایی برای بیماری که به اختلال دو قطبی و افسردگی مبتلاست، توصیه نمی‌شود زیرا می‌تواند فرد را به سمت مانیا و شیدایی سوق دهد. البته این اتفاق چندان معمول نیست؛ اما احتمال آن وجود دارد و روی می‌دهد.

مشکلات خواب
این طبیعی است که گهگاه به دلیل استرس یا هیجان خاصی، شب خواب به چشممان نیاید؛ اما کسی که در فاز شیدایی یا مانیک اختلال دو قطبی قرار دارد، ممکن است تا چند روز پشت سرهم، خیلی کمتر از حد معمول بخوابد یا حتی اصلاً خوابش نبرد، اما همچنان احساس انرژی کند. موضوع فقط این نیست که این فرد خوابش نمی‌آید بلکه نیاز او به خواب کاهش یافته است. کسی که دچار اختلال دوقطبی است، طی یک فاز افسردگی ممکن است بیشتر از حد معمول بخوابد. حفظ الگو و برنامه‌ی منظم خواب برای کسانی که اختلال دو قطبی دارند اهمیت ویژه‌ای دارد.

داشتن حس و حال زیادی خوب و عالی!
چه کسی دوست ندارد حس و حال خوبی داشته باشد؟ و چرا داشتن حس و حال خوب باید یک بیماری روانی محسوب شود؟ این فازها در اختلال دو قطبی ممکن است برای فرد واقعاً لذت‌بخش باشد؛ زیرا اجازه می‌دهند او کارآمدی‌اش را افزایش دهد و خلاق‌تر شود و این چیزهایی است که او در حالت عادی آن‌ها را تجربه نمی‌کند؛ اما اگر این عالی بودن حس و حال در سطح بسیار بالایی باشد، علت مشخصی را نتوان برای آن پیدا کرد، یک هفته یا بیشتر طول بکشد، یا همراه با دیگر علائم ظاهر شود، این علامت مانیا یا شیدایی است که یکی از نشانه‌های اختلال دو قطبی است. در واقع مانیا خطرناک است، چون می‌تواند باعث شود فرد تصمیم‌های مهمی بگیرد (تصمیم‌های مالی، جنسی و ...) که در حالت عادی چنین تصمیم‌هایی نخواهد گرفت. و گاهی این اتفاق می‌تواند سبب سایکوزیس یا روان‌پریشی شود که دور شدن از واقعیت بوده و شامل توهم و هپروت می‌شود. هیپومانیا که یکی از ویژگی‌های اختلال دو قطبی نوع دوم است، علائم زیرکانه‌تری داشته و سخت‌تر می‌توان آن را از یک حس و حال به طور کلی خوب تشخیص و تمایز داد، زیرا علائم آن خفیف‌ترند.

مشکل در تمرکز
مشکل در تمرکز و مدام از کاری سراغ کار دیگری رفتن، یا به طور کلی ناتوانی در به پایان رساندن کارها می‌تواند مرتبط با بلندپروازی، استرس و یا فاکتورهای دیگری مانند اختلال نقص دقت و توجه باشد؛ اما اگر آن‌قدر بی‌تمرکزید که نمی‌توانید هیچ کاری انجام دهید، و این مسئله در کار و روابط شما دردسرهایی ایجاد کرده، پس علائم اختلال دو قطبی را دارید.

تحریک‌پذیری عصبی غیرعادی و حساس بودن
این یکی از علائمی است که تشخیص آن واقعاً سخت و فریب آمیز است زیرا یک واکنش طبیعی نسبت به فرسودگی یا بی‌انصافی است. مثلاً کاملاً طبیعی است که وقتی در بزرگراه، اتومبیلی ناگهان جلوی شما می‌پیچد عصبانی شوید. اما خشمی که متناسب با موقعیت پیش آمده نیست، خیلی زود بروز می‌کند، خارج از کنترل است و ساعت‌ها طول می‌کشد و مکرراً روی می‌دهد، رفتاری است که جزو علائم احتمالی اختلال دو قطبی به شما می‌آید.

اعتماد به نفس بالا چیز خوبی است؛ اما در مورد کسی که اختلال دو قطبی دارد، اعتماد به نفس زیاد می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های نادرست شود. افرادی که اختلال دو قطبی دارند، احساس خودبزرگ‌بینی می‌کنند و وقتی در فاز شیدایی هستند، به پیامدها نمی‌اندیشند. این اتفاق باعث می‌شود خطراتی بکنند و دست به رفتارهای نابهنجاری بزنند که در حالت عادی روی نمی‌دهد

خیلی سریع حرف زدن و فکر کردن
خیلی از افراد تند تند حرف می‌زنند و این غیرعادی نیست. اما تند حرف زدن در حدی که دیگران حرف‌هایتان را متوجه نشوند یا نتوانند حرف‌هایتان را پیگیری کنند، خصوصاً همراه با دیگر علائم اختلال دو قطبی، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی هیپومانیا باشد. کسی که در وضعیت مانیک قرار دارد حتی ممکن است اجازه ندهد طرف مقابل کلمه‌ای به زبان بیاورد. این نوع تند حرف زدن که به آن صحبت کردن فشرده می‌گویند، نگران‌کننده است خصوصاً اگر فرد معمولاً این‌گونه حرف نزند. همچنین افکار و ایده‌هایی که آن‌قدر فوری و سریع به ذهن می‌آیند که دیگران و حتی خودتان قادر به درک و فهم آن نیستید، نشان‌دهنده‌ی مانیا می‌باشند.

داشتن اعتماد به نفس زیادی که با تصمیم‌‌گیری‌های خوبی همراه نیست
به طور طبیعی، اعتماد به نفس بالا چیز خوبی است؛ اما در مورد کسی که اختلال دو قطبی دارد، اعتماد به نفس زیاد می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های نادرست شود. افرادی که اختلال دو قطبی دارند، احساس خودبزرگ‌بینی می‌کنند و وقتی در فاز شیدایی هستند، به پیامدها نمی‌اندیشند. این اتفاق باعث می‌شود خطراتی بکنند و دست به رفتارهای نابهنجاری بزنند که در حالت عادی روی نمی‌دهد، مثلاً خیانت کنند یا زیر بار هزینه‌ی بسیار زیادی بروند که قادر به پرداخت آن نیستند. به همین دلیل مهم است کسی که اختلال دو قطبی دارد، زمانی که در فاز مانیا یا شیدایی به سر می‌برد، کسی مانند همسر یا پدر و مادر، رفتارها و انتخاب‌های او را کنترل نماید.

مصرف الکل یا مواد مخدر
افرادی که دچار اختلال دو قطبی‌اند، نسبت به یک فرد معمولی، خیلی بیشتر در معرض اعتیاد به مواد مخدر یا الکل هستند. این افراد ممکن است سعی کنند علائم اختلال خود را طی فاز شیدایی، با الکل یا مواد مخدر تسکین دهند یا از آن‌ها به عنوان یک محرک طی دوره‌ی افسردگی استفاده کنند.

نکات روزمره برای زندگی با اختلال دو قطبی
کارهای زیادی وجود دارد که می‌توانید برای کمک به مدیریت اختلال دو قطبی خود انجام دهید. علاوه بر مراجعه به پزشک و درمانگر و مصرف داروها، داشتن عادات ساده‌ی روزمره می‌تواند تغییرات مطلوبی را ایجاد کند. با این استراتژی‌ها شروع کنید:

برای خودتان برنامه‌ای تنظیم کنید
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی دریافتند در صورت رعایت برنامه روزانه، این امر به آن‌ها کمک می‌کند تا روحیه‌ی خود را کنترل کنند.

به خوابتان توجه کنید
این امر به ویژه برای افراد مبتلا به اختلال دو قطبی مهم است. کمبود خواب گاهی می‌تواند باعث شیدایی در مبتلایان شود. همچنین می‌تواند نشانه شعله‌ور شدن علائم شما باشد. به عنوان مثال، فقط چند شب خواب کمتر ممکن است به این معنی باشد که یک دوره جنون در حال شروع است. یا اگر خیلی بیشتر از حالت عادی شروع به خوابیدن می‌کنید، ممکن است به این معنی باشد که افسرده هستید.


این موارد را رعایت کنید:
. هر روز در ساعت‌های مشخصی بخوابید و بلند شوید.
. با گوش دادن به موسیقی آرامش‌بخش، مطالعه یا استحمام، قبل از خواب آرام باشید.
. در رختخواب مشغول تماشای تلویزیون یا چک کردن تلفن همراه خود نباشید.
. اتاق‌خواب خود را به فضایی آرام‌بخش تبدیل کنید.
. اگر الگوی خواب شما شروع به تغییر کرد، به پزشک یا درمانگر خود بگویید.

ورزش کنید
چه اختلال دو قطبی داشته باشید و چه نداشته باشید، ورزش می‌تواند باعث بهبود خلق‌وخوی شما شود و احتمالاً بهتر هم خواهید خوابید.
اگر اکنون فعالیتی ندارید، با پزشکتان مشورت کنید که آیا برای شروع از سلامتی کافی برخوردار هستید یا خیر. از فعالیت‌های ساده مانند پیاده‌روی با یک دوست شروع کنید و به‌تدریج در بیشتر روزهای هفته حداقل 30 دقیقه در روز تمرین کنید.

تغذیه سالمی داشته باشید
رژیم خاصی برای افراد مبتلا به اختلال دو قطبی وجود ندارد. اما درست مثل بقیه، انتخاب انواع مناسب غذاها می‌تواند به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید و مواد مغذی مورد نیاز را به شما ارائه دهد. روی اصول تمرکز کنید: میوه‌ها، سبزیجات، پروتئین بدون چربی و غلات کامل را ترجیح دهید و مصرف چربی، نمک و شکر را کاهش دهید.

استرس‌تان را مدیریت کنید
اضطراب می‌تواند علائم خلقی را در بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی بدتر کند. پس برای آرامشتان وقت بگذارید.
دراز کشیدن جلوی تلویزیون و تماشای آن یا بالا پایین کردن شبکه‌های اجتماعی‌تان بهترین راه نیست. در عوض، تمرکز بیشتری بر روی یوگا یا انواع دیگر ورزش‌ها داشته باشید. مدیتیشن انتخاب خوب دیگری است. یک روش آسان برای انجام این کار این است که به راحتی بر روی تنفس خود چند دقیقه تمرکز کنید، اجازه دهید افکار دیگر بیایند و بدون توجه زیاد به آن‌ها بروند.
همچنین می‌توانید موسیقی گوش دهید یا وقت خود را با افراد مثبتی که همراهان خوبی هستند سپری کنید.

در خانه و محل کارتان تغییراتی ایجاد کنید
آیا موارد استرس‌زایی در زندگی شما وجود دارد که شاید بتوانید آن‌ها را تغییر دهید؟ خواه در خانه باشد یا در محل کار، به دنبال راه‌حل باشید. به عنوان مثال، آیا شریک زندگی شما می‌تواند کارهای بیشتری را در خانه انجام دهد؟ آیا اگر کارتان خیلی سنگین است، رئیس شما می‌تواند برخی از مسئولیت‌های شما را کاهش دهد؟ آنچه را که می‌توانید، انجام دهید تا زندگی خود را ساده و آسان‌تر کنید.

کافئین را محدود کنید
این ماده می‌تواند شما را در شب بیدار نگه دارد و احتمالاً بر روحیه شما تأثیر بگذارد. بنابراین نوشابه، قهوه یا چای زیاد نخورید و مصرف شکلات را نیز محدود کنید، زیرا دارای کافئین است. حتی می‌توانید این موارد را کاملاً ترک کنید؛ اما بهتر است این کار را به تدریج انجام دهید تا دچار سردرد و سایر علائم ترک کافئین نشوید.

نیازی به تذکر نیست که باید از مصرف الکل و مواد مخدر خودداری کنید
آن‌ها می‌توانند بر روی عملکرد داروها تأثیر بگذارند و همچنین می‌توانند اختلال دو قطبی را بدتر کرده و باعث ایجاد مشکلاتی در خلق‌وخو شده و می‌توانند شرایط را برای درمان سخت کنند. بنابراین به‌هیچ‌وجه نباید از آن‌ها استفاده کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha