ایران در طلاق، چهارمین كشور جهان است. حالا در جدیدترین آماری كه اعلام شده است، از هر 6.5 ازدواج در كشور یكی به طلاق میانجامد و این یعنی سقف آشیانه یك زوج از هر 6 زوج دیر یا زود فرو میریزد. هنوز تمام نشده است! به این میزان آمار غیر رسمی طلاق عاطفی را هم اضافه كنید. نتیجه نگران كننده است. همین میشود كه هیچ دلسوزی نمیتواند از كنار واژه طلاق به سادگی عبور كند. كارشناسان عوامل متعددی را به عنوان عامل طلاق اعلام كردهاند.
چندی پیش اعلام شد كه عدم تفاهم جنسی بین زوجین متهم ردیف اول در وقوع طلاق است حتی 90 درصد طلاقها هم به این عامل نسبت داده شد. عواملی مانند مشکلات اقتصادی، نداشتن تفاهم، ازدواجهای اجباری و ناخواسته، عدم تناسب فرهنگی و فکری، مشکلات جنسی و اعتیاد همسر همواره از جمله علل بروز اختلاف بین زوجین بوده است اما حالا در جدیدترین اظهارنظرها بیشترین سهم در متلاشی شدن خانواده و وقوع طلاق به اعتیاد داده شده است.
این در حالی است كه آمار دقیقی از معتادان كشور اعلام نشده است. برخی مراجع رسمی آمارهایی از تعداد معتادان اعلام كردهاند كه از یك میلیون نفر تا سه میلیون نفر متغیر است. با این همه محمد علی زنگانه معاون اجتماعی سازمان بهزیستی مهمترین علت طلاق در كشور را شیوع بالای اعتیاد بیان كرده و گفته است: «هر چه در بخش پیشگیری، سرمایهگذاری كمتری شود نتیجه كمتری هم گرفته میشود، ستاد پیشگیری از طلاق كه در مركز امور زنان و خانواده نهاد ریاستجمهوری تشكیل شده اگر چه كمك میكند تا سایردستگاههای دستاندركار در كنار بهزیستی قرار بگیرند اما این كافی نیست.» او همچنین به محدودیت منابع در حوزه پیشگیری اشاره كرده و افزوده است: «پوشش جمعیتی مناسبی برای برخورداری از مشاوره و آموزشهای پیش از ازدواج و مهارتهای زندگی انجام نمیشود.»
به گفته وی، برای پیشگیری از طلاق باید برنامههای جامع توانمندسازی و یادگیری از سنین پایین در كشور آغاز شود كه در این میان آموزش زندگی برای خانوادهها و متاهلان و مشاوره پیش از ازدواج حائز اهمیت است. دكتر محمد زاهدی اصل عضو هیات علمی دانشگاه علامه و رئیس انجمن مددكاران ایرانی در این باره به تهران امروز میگوید: «تردید دارم كه مهمترین علت طلاق در كشور شیوع بالای اعتیاد باشد. به طور كلی مجموعهای از عوامل بستر ساز طلاق در خانوادهها و از هم پاشیدن زندگی مشترك است كه اعتیاد هم میتواند یكی از این عوامل باشد. این یك خطای محرز است كه روی یك عامل تكیه كنیم. باید همه عوامل بررسی شوند اگرچه ممكن است در انتهای راه یك عامل بارز باشد اما بررسی همه زیرساختهایی كه یك زندگی مشترك را به بن بست میكشاند باید اصل قرار گیرد.»
او با تاكید مجدد بر بررسی تمامی عوامل میافزاید:«اصل این است كه بررسی شود چه عواملی سبب میشود یك زندگی مشترك با یك عامل بیرونی یا یك تلنگر به طلاق ختم شود.» دكتر زاهدی اصل میگوید:«در طلاق هم بُعد اقتصادی باید بررسی شود و هم بُعد اجتماعی، فردی، روانی و شخصیتی. امروز زندگیهای مشترك نوپا با مشكلات فراوانی دست و پنجه نرم میكنند. در بازار كار مشكلاتی وجود دارد كه شرایط اقتصادی خانوادهها را تحت تاثیر قرار میدهد. نرخ تورم بالاست. مشكلات جنسی در خانوادهها وجود دارد. زوجین مهارت زندگی كردن را نیاموختهاند. مدارا با یكدیگر و تحمل مشكلات را نیاموختهاند. اگرچه بر اساس تئوری همسان همسری در جامعه شناسی، هر فردی باید همسری انتخاب كند كه قرابتی با او داشته باشد اما نمیشود در همه چیز با او یكسان یا هماهنگ باشد.» رئیس انجمن مددكاران ایرانی با اشاره به فعالیتهای دولتی و تصویب طرحهایی در زمینه كاهش طلاق میگوید:«باید تمركز این طرح بر سیستم آموزشی و كتب درسی باشد. ضرورت دارد از دوره دبیرستان در قالب درسی 2 واحدی با نام «مهارتهای زندگی» به فرزندانمان آموزش دهیم. رسانهها به ویژه صدا و سیما در این زمینه كم كاری كردهاند.» دكتر زاهدی اصل تاكید میكند:«در حالی كه 13 تا 14 درصد از ازدواجهای كشور به طلاق ختم میشود، صدا و سیما در ماه مبارك رمضان با صرف میلیونها تومان هزینه از بیت المال و در اختیار گرفتن وقت مردم، به جای آموزش غیر مستقیم در زمینه تحكیم بنیان خانواده، با پرداختن سطحی به ارواح به رواج خرافه دامن زد. متاسفم كه به دست خود بیشترین آسیب را به مردم تحمیل میكنیم.»
دولتیها چه كرده اند؟
پایتخت تنها در وسعت، جمعیت و آلودگی هوا صدرنشین نیست. طلاق هم یكی از مواردی است كه تهران بر سكوی نخست آن ایستاده است. براساس اعلام علی اكبر محزون مدیرکل دفتر آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور، در سه ماهه اول امسال 242 هزار و 203 واقعه ازدواج به ثبت رسیده که نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود 6 درصد کاهش داشته است. اما طی این مدت طلاق سیر صعودی داشته است. در این مدت 33 هزار و 782 واقعه طلاق به ثبت رسیده که نسبت به مدت مشابه 2/2 درصد افزایش داشته است. محزون میگوید: «استانهای تهران، اصفهان و خراسان رضوی دارای بیشترین تعداد طلاق بودهاند. از سوی دیگر استانهای ایلام، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان نیز کمترین آمار طلاق را داشتهاند.» دی ماه سال گذشته، رئیس سازمان ثبت اسناد كشور از افزایش 10 درصدی طلاق در 9 ماهه نخست سال 89 خبر داد و پیش از پایان یافتن این سال مسئولان دولتی به فكر چاره اندیشی افتادند. «کاهش طلاق و ازدواج آسان» در دستور کار دولت قرار گرفت و وزیر کشور از اجرای طرح تحکیم و تعالی بنیان خانواده و کاهش آسیبهای اجتماعی به ویژه طلاق به عنوان یکی از اولویتهای دولت نام برد.
مصطفی محمد نجار از تصویب طرحی در این زمینه با نام «طرح تحکیم وتعالی بنیان خانواده و کاهش آسیبهای اجتماعی» خبر داد و گفت: «وزارت کشور به واسطه مسئولیت خود در شورای اجتماعی و با هدف جلوگیری از تهدیدات و آسیبهای اجتماعی طرحهای مختلفی را با رویکرد دینی در کارگروههای مربوطه پیگیری و مصوب کرده است.»
پژوهش در زمینه آسیبهای اجتماعی طرفدار ندارد
«دسترسی آسان به مواد مخدر افزایش طلاق را سبب میشود.» این را دکتر سید هادی معتمدی عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به تهران امروز میگوید. دكتر معتمدی میافزاید: «افزایش اعتیاد صنعتی و شیشه در میان جوانان چشمگیر است. با توجه به اینکه دستیابی به مواد مخدر صنعتی در جامعه آسانتر از گذشته شده اعتیاد جوانان هم افزایش یافته است و نمیتوان منكر این شد كه افزایش اعتیاد در ارتباط مستقیم با افزایش طلاق است. اما متاسفانه در حال حاضر پژوهشهایی در مورد آسیبهای اجتماعی مانند طلاق آنطور كه باید مورد استقبال قرار نمیگیرد به همین دلیل نمیتوان به طور دقیق گفت که وضعیت طلاق نسبت به گذشته چگونه است.»
او تاكید میكند:«برای طلاق نمیتوان با عدد و رقم برنامهریزی كرد. باید در این زمینه پژوهش شود تا سهم هر علت از مجموعه علل مشخص شود.» او اعتیاد و بیكاری را در كنار هم و در سكوی نخستِ دلایل طلاق دانسته و ادامه میدهد: «آموزش مهارتهای زندگی و مهارت ارتباط برقرار کردن به زوجهای جوان از مهمترین برنامههایی است که میتوان برای کم کردن طلاق در میان خانوادهها از آن بهره برد.»
منبع:تهران امروز
نظر شما