در فاجعه متروپل به نظر می‌رسد واکنش‌های مورد انتظار، همان چیزی است که ما در سایر فجایع ساخته بشر می‌بینیم که اصلی‌ترین این واکنش‌ها هم، خشم و ناراحتی از مسببان حادثه و کسانی است که اصول ایمنی و تذکرات را رعایت نکردند.

«متروپل»، آوار محرومیت است

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، مقایسه حوادث مشابه متروپل و فروریزش و تخریب یک بنای عظیم نشان می‌دهد که «متروپل» اولین حادثه ساخت و ساز در کشور است که میزان قصور در آن تا این حد بالا بوده که کمتر از یک هفته بعد از وقوع فاجعه، حدود 12 نفر از مطلعان و دست‌اندرکاران و مقصران احداث غیرقانونی این بنای تجاری، بازداشت شده‌اند و شنیده می‌شود که احکام احضار باقی دست‌اندرکاران و عوامل استانی یا کشوری هم صادر شده است. طبق آخرین گزارشی که عصر دیروز و به نقل از فرماندار آبادان منتشر شد، تعداد جانباختگان که در واقع، زیر آوارمانده‌ها هستند، به 29 نفر افزایش یافته در حالی که عملیات امداد هنوز ادامه دارد و با توجه به تخمین‌های ساعات اول بعد از وقوع حادثه درباره وجود بیش از 50 تن از شهروندان زیر آوار، به نظر می‌رسد همچنان باید منتظر افزایش آمار قربانیان باشیم . متروپل، یک فاجعه منحصربه‌فرد شد در استانی که همواره بابت محرومیت از آب شرب و هوای سالم و امکانات و جاده‌های منتهی به توسعه، آخر صف ایستاده است. فرید براتی‌سده؛ روانشناس، در گفت‌وگو با «اعتماد» نگاهی دارد به واکنش‌های مردم خوزستان پس از فرونشست بهت اولیه و در این تحلیل، راهکارهایی هم به دولتمردان توصیه کرده است .

   6 سال قبل، ساختمان پلاسکو در تهران، بر اثر آتش‌سوزی ریزش کرد و 16 آتش‌نشان هم در این حادثه و در اثنای عملیات امداد و نجات و اطفای حریق، جان خود را از دست دادند. حالا که برج «متروپل» در آبادان فرو ریخته، می‌توان از منظری، این فاجعه را با حادثه پلاسکو مقایسه کرد اما حتما تفاوت‌هایی هم هست که می‌تواند بر شدت تاثر شهروندان تهران و آبادان تاثیرگذار باشد. یک تفاوت شاید این باشد که در حادثه پلاسکو، مردم نگران جان آتش‌نشان‌ها بودند. نامعلوم بودن زنده بودن 16 آتش‌نشان با توجه به ماهیت شغلی که این افراد دارند و می‌پذیرند که به خطر بزنند تا مردم را نجات دهند، به تنهایی کافی است که تاثر مردم را افزایش دهد. در حادثه متروپل، قربانیان و جانباختگان، مردمی عادی هستند؛ کارگرانی مشغول ساخت و ساز بودند، افراد و خانواده‌هایی که برای خرید و کارهای روزمره خود به برج رفته بودند. تفاوت جایگاه اجتماعی جانباختگان تا چه حد می‌تواند بر میزان تاثر مردم تاثیر بگذارد؟


این دو حادثه البته تفاوت‌هایی دارد. در مورد حادثه پلاسکو هم اهمال‌کاری و بی‌دقتی و بی‌توجهی به تذکرات و رعایت نکردن نکات ایمنی مطرح بود، اما حادثه پلاسکو، تا حدی، طبیعی یا حداقل، شبه‌طبیعی بود. در حادثه متروپل، نقش عوامل انسانی بارزتر است به این معنا که وقوع این حادثه، ناشی از قصور است و به همین دلیل، به نوعی حادثه یا فاجعه انسان ساختی تلقی می‌شود که ناشی از ضعف و قصور عمدی آدم‌هاست. بنابراین در فاجعه متروپل به نظر می‌رسد واکنش‌های مورد انتظار، همان چیزی است که ما در سایر فجایع ساخته بشر می‌بینیم که اصلی‌ترین این واکنش‌ها هم، خشم و ناراحتی از مسببان حادثه و کسانی است که اصول ایمنی و تذکرات را رعایت نکردند. تفاوت حادثه متروپل، خشم و عصبانیت مردم است و به دو شیوه هم می‌توان با این واکنش برخورد کرد؛ شیوه اول این است که مانع از بروز و ابراز خشم مردم بشویم. شیوه دوم این است که با روش‌هایی اجازه دهیم این خشم، برون‌ریزی داشته باشد. شاید یک راه کمک به این برون‌ریزی خشم این باشد که برای مردم توضیحات لازم داده شود، با این مردم همدردی شود، حتی خشم‌شان پذیرفته و درک شده و اجازه و فرصت برون‌ریزی این خشم به مردم داده شود.


   تعدادی از قربانیان متروپل، زنان و کودکان هستند. آیا جنسیت و سن قربانیان تاثیری بر وسعت تاثر مردم خواهد داشت؟


حتما اثر دارد به خصوص برای خانواده‌هایی که شنیدم تعداد زیادی از عزیزان‌شان را در این حادثه از دست داده‌اند. برای چنین افرادی، آسیب‌پذیری بیشتر و جدی‌تر خواهد بود. به‌طور معمول، برای قربانیانی که بابت درک شرایط و حتی توان حرکتی و واکنش‌هایی برای فرار و نجات خود از حادثه، ناتوان هستند که کودکان هم در این گروه قرار می‌گیرند، دلسوزی بیشتری داریم. اما واکنش‌ها چندان تفاوتی نخواهد داشت و البته این واکنش‌ها هم به تدریج بروز خواهد کرد، چون در حال حاضر، هم خانواده قربانیان و هم مردم آن منطقه، هنوز درگیر احساسات و هیجان‌ها هستند و هنوز درک درستی از شرایط پیدا نکرده‌اند و به تدریج نسبت به موضوع آگاه می‌شوند و ممکن است واکنش‌ها مدتی بعد بارز شود به خصوص در مورد کسانی که مادران یا خواهران‌شان را در این حادثه از دست  داده‌اند.


   طی روزهای گذشته اعلام شد که علت وقوع این حادثه، تخلفات گسترده در ساخت بنا بوده؛ از ممنوعیت نظارت نظام مهندسی استان خوزستان تا سوءاستفاده از رانت منطقه آزاد اروند و حتی فقدان هر گونه مجوز قانونی برای ساخت. البته خبر فوت مالک و پیمانکار سازنده در جریان حادثه، تا حدی به فروکش کردن التهابات کمک کرد؛ انگار مردم این تلقی را داشتند که فردی که مرتکب خطا شده، با مرگ خود جزای خطایش را پرداخته. ولی مردم استان خوزستان همیشه این انتقاد را به دولت‌ها داشتند که نادیده گرفته شده‌اند؛ چه در دستیابی به آب سالم، چه در دستیابی به هوای سالم. حالا هم که تخلفات در ساخت یک بنا که ظاهرا با اطلاع مسوولان استانی بوده هم مزید بر علت شده. مجموع این انتقادات تا چه حد می‌تواند بر گستردگی ابعاد تاثر مردم؛ چه مردم آبادان و چه مردم استان خوزستان تاثیر بگذارد؟


تردیدی نیست که استان خوزستان حق زیادی بر گردن همه ما ایرانی‌ها دارد. اگر مردم این استان، این احساس را دارند که نادیده گرفته شده یا مورد غفلت قرار گرفته‌اند، این احساس به لحاظ واکنش‌های روانشناختی و حتی واکنش‌های اجتماعی که حالا هم متعاقبش را شاهدیم، احساس خوبی نیست. احساس این مردم حتما باید مورد توجه مسوولان قرار بگیرد و اگر قرار است در این استان، کار و حمایت‌های خاصی انجام شود حتما باید با مشارکت خود مردم باشد. بعد از پایان جنگ همچنین واکنش‌هایی بود چنانکه ساخت و سازها در برخی نقاط این استان چندان مورد استقبال مردم و به خصوص، بافت بومی و عشایری منطقه قرار نگرفت. من در سال‌های بعد از پایان جنگ، در اهواز دانشجو بودم و در آن زمان، تحقیقی در همین زمینه در استان انجام شد و نتیجه این تحقیق نشان داد که علت استقبال نکردن مردم از این خانه‌های نوساز این بوده که برای بازسازی منطقه، از استان‌های معین آمده بودند و برای ساخت و ساز، هیچ نظرخواهی از مردم نمی‌شد و بنابراین، آنچه ساختند، معطل ماند چون مردم برای سکونت به این خانه‌های نوساز نرفتند. بنابراین، مساله اصلی این است که اگر قرار است برای آبادان یا سایر شهرهای استان خوزستان کاری انجام شود، باید مردم همان شهر و منطقه طرف مشورت قرار گرفته و نظرشان را جویا شوند. این احساس حضور و احساس جدی گرفته شدن و احساس محترم شمرده شدن نظرات بابت خدماتی که قرار است به این مردم ارایه شود، بسیار مهم است. نکته مهم درباره حادثه متروپل این است که اگر آن فردی که مالک ساختمان بوده، از دنیا رفته باشد، امیدوارم خدا از اشتباهات ایشان بگذرد و برای ایشان طلب آمرزش می‌کنیم ولی ایشان در ساخت متروپل تنها نبوده و اتفاقا این نکته در پیام‌های دولت و مسوولان هم مورد توجه بود که با تمام عوامل بدون هیچ اغماضی و با رعایت همه موازین قانونی برخورد شود که البته مردم هم همین را می‌خواهند. در شرایط فعلی، شفافیت بسیار مهم است و حتی می‌تواند از درد و آلام روانشناختی مردم کم کند. شفافیت به این معنا که مردم در جریان اتفاقات و عوامل مقصر قرار بگیرند و در صورت برگزاری دادگاه، مسائل و مشکلات پشت پرده هم برای مردم گفته شود که مجموع این رویکردها می‌تواند از شدت درد مردم کاسته و در بازگشت هر چه زودتر آنها به جاده  بهبودی  موثر  باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha