سوپروایزری که در انتقاد به عدم پرداخت معوقات از سمت خود تعلیق شده بود، حتی با وجود وعده‌هایی از طرف مسئولان همچنان تغییری در وضعیتش ایجاد نشده است.‌

روش قدیمی برای اجبار پرستاران به سکوت / سوپروایزر معلق شده به سمت خود برنگشته است

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، همین چند هفته پیش کلیپی از منصوره رنجبر، سوپروایزر بیمارستان پاستور مشهد، منتشر شد که در یک تجمع کوچک با حضور مسئولان بیمارستان، از شرایط کلی پرستارها انتقاد می‌کرد و چند روز بعد هم خبر اخراجش رسانه‌ای شد.

خودش در بخشی از صحبت‌هایش اشاره می‌کند که برای حمایت و مطالبه‌گری صنفی ساعت ۱۱ همان روز به بیمارستان آمدم و سعی کردم کنار پرستارها باشم و صدای همکارانی باشم که همیشه دل‌نگران آینده هستند، ولی به اجبار سکوت می‌کنند. غافل از اینکه فردای آن روز عزیزانی که یاری خواستند و به یاری‌شان آمدم، خیلی راحت به دلایلی عقب نشستند و پشت مدافعشان را خالی کردند، دریغ از اینکه پایبند به حرف و دادخواهی‌شان باشند، بعد هم با نامه معلق از سمت، آن‌هم ناگهانی در تاریخ ۳۱ تیر یعنی روز جمعه روبه‌رو شدم.

‌با وجود آنکه بارها به زحمات پرستارها آن‌هم در اوج اپیدمی اشاره شده، اما همچنان شرایط کاری بسیاری‌ از آنها به‌دلیل پرداخت‌نشدن به‌موقع حق و حقوقشان تا مشکلات رتبه‌بندی و... با مشکل مواجه است و گاه برای اعتراض به شرایط هم با خطر ازدست‌دادن شغل خود مواجه هستند، پیرو این اتفاق حتی در همان روزها معاون پرستاری وزارت بهداشت هم طی یک تماس تلفنی با این سرپرستار از او دلجویی کرد و در گزارشی از صداوسیما اعلام شد قرار است این خانم در روزهای آینده به سمت خود برگردد ولی با گذشت چند هفته هنوز این پرستار به سمت خود بازنگشته و در بخش بیمارستان، فعال است.

محمود عمیدی، فعال صنفی پرستاری هم درباره این اتفاق اشاره می‌کند؛ این اتفاق اولین‌بار و آخرین‌بار نیست، برای ما نیز چنین اتفاقاتی افتاده و بابت اعتراضاتی که می‌شود برخورد نامناسبی با ما می‌شود.همچنین شمس‌الدین شمسی، رئیس شورای عالی نظام پرستاری، ضمن انتقاد از این قبیل رفتارها با پرستارها می‌گوید: با مداخله ما این پرستار باید به جایگاه خود برگردد و باید در نهایت به اینجا برسد که از این خانم دلجویی شود.

تصمیم نهایی گوشه‌گیری می‌شود

منصوره رنجبر، سوپروایزر بیمارستان پاستور مشهد که انتقادش از شرایط پرستارها در تیر ماه، منجر به کاهش رتبه کاری‌اش شد، به «شرق» می‌گوید: در ۱۱ تیر امسال پرسنل بیمارستان برای صحبت و درخواست حق و حقوقشان حرکتی صنفی داشتند که به دلیل برگزاری جلسات متعدد و عدم پاسخ‌گویی تصمیم گرفتند در لابی بیمارستان دسته‌جمعی درباره مسائل حقوقی اعتراض کنند و چون از مدیران بالینی کسی در بینشان نبود و پرستارها طبق خواسته‌ای که در تماس‌ها و پیام‌هایشان با من در میان گذاشتند، برای حمایتشان به میدان حق‌طلبی آمدم و از آنجا که همیشه شاهد زحمات و سختی کار همکاران و شنونده حرف‌ها و دردل‌هایشان بودم، برای حمایت و مطالبه‌گری صنفی ساعت ۱۱ همان روز به بیمارستان آمدم و سعی کردم کنارشان باشم و صدای همکارانی باشم که همیشه دل‌نگران آینده هستند، ولی به‌اجبار سکوت می‌کنند. غافل از اینکه فردای آن روز عزیزانی که یاری خواستند و به یاری‌شان آمدم، خیلی راحت به دلایلی عقب نشستند و پشت مدافعشان را خالی کردند، دریغ از اینکه پایبند به حرف و دادخواهی‌شان باشند. من از همکارانی که از نداشتن قرارداد، پرداخت‌نشدن معوقه، اجرانشدن درست طرح ارتقای بهره‌وری مدت‌ها شاکی بودند و پرداخت‌نشدن اضافه‌کار خردادماه بدون اطلاع و ناگهانی گله داشتند صحبت کردم.

رنجبر ادامه می‌دهد: روز بعد از اعتراضات برای اصلاح امور و ایجاد همبستگی، اتحاد و یک شروع دوباره در بیمارستان برای دفاع و محافظت از سلامت بیماران سعی کردم با همکاران مافوق جهت راهکارهای مدیریتی درست، همسو شوم، اما بعد از مدتی با نامه معلق از سمت آن‌هم ناگهانی در تاریخ ۳۱ تیر یعنی روز جمعه روبه‌رو شدم. طبق صحبت استاد بزرگم آقای محمد شریفی‌مقدم این یک روش قدیمی است که با قربانی‌کردن یک نفر دیگران را محکوم به سکوت می‌کنند و متأسفانه همکارانی که باید در صحنه مطالبه‌گری حضور داشته باشند، میدان را خالی کردند و من ماندم و خدای بزرگم، خدا را هزاران بار شکر، در میدانی که همکاران حضور خود را حذف کردند، خدا با دستان بسیاری جای خالی‌شان را پر کرد و دوستان و مدافعان حقوق پرستاری از خانه پرستار خود را نشان دادند و با یاری و همبستگی و همدلی‌شان باعث ورود همکاران دیگر به این جریان شدند. بذر حق‌طلبی در بیمارستان کاشته شد و با همکاری عزیزان و بزرگانی مانند استاد محمد شریفی‌مقدم این بذر به ثمره رسید و عزیزان از وزارتخانه سایه حمایت خود را بر سرمان قرار دادند.

این پرستار درباره تغییر سمتش اضافه می‌کند: باید بگویم از همان ابتدای معلق‌شدن من از منصب سوپروایزری چیزی نبود که موجبات ناراحتی را ایجاد کند. ما شب‌ها و روزهایی را با رؤیای پوشیدن لباس مقدس پرستاری پشت سر گذاشتیم، بعد هم وارد دانشگاه شدیم. اولین روزی که این لباس مقدس سفید را بر تن کردیم، با عشق و اشتیاق به سوی سنگرهای بالین رفتیم و با افتخار قسم خوردیم مدافع و حافظ جان مردم باشیم، واقعا رنگ سورمه‌ای یا سفید، چه اهمیتی دارد.

درد آنجاست که این پوشش سفید مقدس خیلی وقت است علم تسلیم برای مطالبه‌گران صنف پرستاری شده است و با تنبیه یا قهرهای این‌چنینی همکاران همیشه حاضر در جبهه‌های بالینی را محکوم به سکوت می‌کنند. خوشبختانه بعد از پیگیری‌های انجام‌شده توسط عزیزان حامی، مطالبات همکاران به مرحله اجرا رسید یا در مقدمه اجراشدن است.

از سال ۹۲ که وارد بیمارستان شدم در سخت‌ترین روزها نیز تلاش کردم همیشه بهترین خود باشم، چه در لباس پرستاری چه با مسئولیت‌های متفاوت که هم‌زمان به من داده می‌شد و هیچ‌گاه آن‌گونه که باید نه خداقوتی شنیدم و نه بازخورد انگیزشی. چه اهمیت دارد کجا باشم و چه لباسی بر تنم باشد.هرکجا باشم، با هر رنگ لباسی، دفاع از جان مردم کار من است، برای یک مدافع سلامت سفید یا سورمه‌ای فقط یک رنگ است، ما با وجدان بیدار همیشه هستیم.

درباره برگشت من به سوپروایزری باید بگویم؛ امید به الله، من درحال‌حاضر پرستار بخش هستم و وقتی دلمردگی و بی‌انگیزگی در یک سازمان ایجاد شود، تصمیم نهایی گوشه‌گیری و بیرون‌آمدن از سازمان می‌شود.

پرستارها اعتراضات را از سازمان صنفی دنبال کنند

شمس‌الدین شمسی، رئیس شورای عالی نظام پرستاری، درباره ماجرای اخراج منصوره رنجبر، سوپروایزر بیمارستان پاستور، می‌گوید: ما به عنوان نظام صنفی، مدافع جامعه پرستاری هستیم، پرستارانی که به شکل منطقی و درست خواسته‌ها و مطالبات خودشان را مطرح می‌کنند، مورد حمله هستند و آن چیزی که ما از این پرستار دیدیم این است که به شکل خیلی منطقی داشت خواسته‌ها، مطالبات و مشکلات جامعه پرستاری را مطرح می‌کرد و ما قطعا از چنین پرستارهایی که به شکل منطقی و اخلاق‌مدارانه درخواست‌ها و مطالبات صنف خودشان را مطرح می‌کنند و از آن دفاع می‌کنند، طبق کارکردهای مهم سازمان نظام پرستاری قطعا دفاع می‌کنیم، حال در هرکجا و هرکسی که باشند. درباره ایشان نیز همین اتفاق می‌افتد و سازمان ورود کرده و قطعا مداخله می‌کند و از حقوق ایشان دفاع خواهد کرد تا آنجایی که البته قدرت دارد.

شمسی در پاسخ به اینکه آیا پیش‌تر هم گزارش‌هایی از چنین رفتارهایی با پرستارها به شما رسیده که بعد از انتقاد از شرایط، توبیخ شوند، ادامه می‌دهد: گزارشی که به اخراج برسد نداشتیم یا خیلی کم بوده، این ماجرا یکی از تندترین‌های آن بوده و این نشان می‌دهد آقایان تاب و تحمل انتقاد ندارند، پرستار وقتی حقوقش پرداخت نشده و با زبان بی‌زبانی خواسته‌اش را مطرح می‌کند، باید تحمل کرد، به نظرم کسانی که این کارها را می‌کنند سیاست مدیریتی ندارند و چیزی نمی‌دانند. هرجا هم موردی بوده سازمان نظام پرستاری مداخله کرده و از پرستارها دفاع کرده، امید است که این موضوع ختم به خیر شود.

با مداخله ما الان هم این پرستار باید به جایگاه خود برگردد و باید در نهایت به اینجا برسد که از این خانم دلجویی شود. نمی‌شود با کسی که به عنوان سوپروایزر از پرسنلش دفاع می‌کند، این‌طور رفتار شود. این را هم خدمتتان بگویم که ما همیشه از پرستارها خواسته‌ایم اعتراضات یا شکایتشان را از طریق سازمان صنفی پیگیری کنند تا ظلمی در حقشان صورت نگیرد.

این اتفاقات بار اول نیست

محمود عمیدی، فعال صنفی پرستاری، ضمن توصیف اتفاقات اخیر می‌گوید: این اتفاق اولین بار و آخرین بار نیست، برای ما هم چنین اتفاقاتی افتاده و بابت اعتراضاتی که می‌شود برخورد نامناسبی با ما می‌شود. باید اینها بررسی شود و حق و ناحق بودن آن به اطلاع اعضای ذی‌نفع برسد، ولی متأسفانه در سیستم‌های اداری ما از اعتراض می‌ترسند، چون آن‌قدر کارهای غیرقانونی انجام می‌دهند که کسی که کارش قانونی باشد، ترسی ندارد.

در مراکز خصوصی، دولتی و نیمه‌خصوصی رعایت‌نشدن قوانین در حوزه پرستاری خیلی زیاد است و گاهی افراد که اعتراضاتی می‌کنند، این صدا در نطفه خفه می‌شود. حتی در رابطه با خودم نمونه عینی دارم در مراکز دولتی و خصوصی هم گروه پرستاری به شدت تحت استثمار است، الان ببینید کدام بیمارستان خصوصی ساعت کار پرستارها را براساس میزان کار مشاغل سخت چیده است یا در همین بیمارستانی که همکاران ما کار می‌کنند، اضافه‌کار را به دو قسمت تقسیم کردند، اضافه‌کار یک و اضافه‌کار دو در صورتی که اضافه‌کار، اضافه‌کار است و در قانون اصلا چنین چیزی نداریم که اضافه‌کاری را به دو قسمت تقسیم کند، مثلا برای یکی ساعتی ۳۰ هزار تومان و برای دیگری ساعتی ۱۰ هزار تومان پرداخت می‌شود.

عمیدی ادامه می‌دهد: کاملا در این مسائل تعارض منافع نقش دارد، چون اغلب سهام‌داران این مراکز خصوصی بزرگ و کوچک کسانی هستند که در نهادهای اجرائی و نظارتی مثل وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی پست‌های مهمی دارند؛ مثلا از پرستارها تعهد می‌گیرند که نباید باردار شوید. اتفاقی که درباره این همکار ما افتاده این است که ایشان سوپروایزر بودند و درباره شرایط کلی پرستارها صحبت کردند، حتی صحبت‌هایشان خیلی هم به مسئولان بیمارستان مربوط نمی‌شده و کلی‌تر بوده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha