به گزارش سلامت نیوزبه نقل از روزنامه ایران، این تعداد پارکینگ از مجموع 2 هزار و 500 پارکینگی است که در دستور کار شهرداری تهران قرار گرفته است. با اینهمه این سؤال جدی مطرح است که آیا این چند هزار پارکینگ میتواند نیاز روزانه خودرو سواران تهرانی را به پارکینگ رفع کند؟ استانداردهای جهانی میگوید در ازای هر کیلومتر مربع باید 10 مجتمع پارکینگی با ظرفیت هر کدام 300 واحد پارکینگ وجود داشته باشد.
بسیاری از کلانشهرهای بزرگ دنیا مثل توکیو، مسکو، پکن و شهرهای بزرگ اروپایی به این استانداردها رسیدهاند، اما در تهران برخلاف این کلانشهرها با فقر شدید مجتمعهای پارکینگی مواجهیم. به طوریکه درازای هر کیلومتر به جای 10 مجتمع فقط 3 مجتمع پارکینگی وجود دارد که اگر آن را در مقیاس استانداردها ببریم به عدد 5 هزار مجتمع پارکینگی میرسیم که اگر هر کدام 300 واحد پارکینگ گنجایش داشته باشند یعنی ما یک میلیون و 500 هزار واحد پارکینگ در تهران کم داریم.
این درحالی است که ما تعداد خودروهای شمارهگذاری شده در تهران را در این استانداردسازیها نادیده بگیریم! چراکه اگر بخواهیم به ازای هر خودرو یک پارکینگ در نظر بگیریم، وضعیت کمی متفاوت میشود. حالا پلاکهای «تهران 50»هم سر از خیابانهای پایتخت درآورده و معلوم نیست چه مدت زمان لازم است تا مغلوب عددها شویم!
آمارها میگوید روزانه حدوداً 5 میلیون خودرو در تهران تردد میکند، دو و نیم متر فضای پارک هم برای هر خودرو در نظر بگیریم، برای آن 500 هزار خودرویی که سالانه به تعداد خودروهای تهران اضافه میشود، نمیتوان به این راحتیها «نسخه پارکینگی» پیچید. اگر بخواهیم میانگین زمانی را که هر راننده برای پیدا کردن جای پارک صرف یا بهتر است بگوییم هدر میدهد هم حساب کنیم به عددی حدوداً 20 دقیقه میرسیم که همین عدد 20 درصد به ترافیک خیابانهای تهران اضافه میکند و البته نتیجه به آلودگی هوایی ختم میشود که مثلاً همین دیروز را برای ساکنان تهران به یک روز ناسالم تبدیل کرد! با این توصیف میبینیم که یک جای پارک ساده بجز آنکه اعصاب راننده را نشانه میرود، ریه سواره روها و پیاده روها را هم درگیر میکند!
ساخت و پاخت برای جای پارک!
وضعیت پیدا کردن جای پارک در تهران البته به این سادگیها نیست. شهرداری پارکینگ بسازد هم تا زمانیکه پراکندگی پارکینگها بدرستی انجام نشود، نمیتوان به پیدا کردن یک جای پارک بدون دردسر دل خوش کرد. تهران نشینها حالا به خوبی میدانند که پارکینگهای سیار کجا و با چه مکانیزمی فعالیت میکنند. کافی است گذرتان به یک بیمارستان، آزمایشگاه، اداره دولتی یا حتی یک کلاس آموزشی بیفتد.
بسته به نبود جای پارک، نرخها هم متغیر میشود. اگر در محدودهای، جای پارک نایاب باشد، قیمتها از 30 هزار تومان شروع شده و به 50-60 هزار تومان هم میرسد. این را شهروندی میگوید که برای گرفتن یک آزمایش ساده مجبور به پرداخت 50 هزار تومان برای یک ساعت جای پارک شده است. آقای امیری میگوید: «آن روز دقیقاً 55 دقیقه دور زدم، بقدری که خط بنزینم پایین آمد.
نه جای پارکی خالی میشد و نه حتی پارکینگی بود که مراجعه کنم. سرانجام تسلیم مردی شدم که خودروی پرایدش را از جای پارک بیرون آورد و در ازای 50 هزار تومان راضی شد تا یک ساعت توقف کنم. بعداً متوجه شدم که یک باند 5 نفره هستند، 4 نفر ماشین میگذارند و یک نفر هم وضعیت را مدیریت میکند.»
خانم رضوانی حتی برای ایستادن جلوی یک مغازه مثلاً آجیل فروشی هم پول پارک میدهد. او میگوید که به این رویه عادت کرده، نه تنها ناراضی نیست که حاضر است درازای جای پارک، نقداً هزینه پرداخت کند. چون به قول خودش این برایش مقرون به صرفهتر است.» برخیها هم اذعان میکنند که برای رفتن به محل کارشان از یک ترفند جدید استفاده میکنند. جلوی ساختمانهای درحال ساخت معمولاً با یکی از کارگران ساخت و پاخت میکنند و روزانه هم چیزی در حدود 20 تا 30 هزار تومان دشت میدهند. برخیها هم البته مشتریهای دائمی هستند و ماهیانه پرداخت میکنند! جالب اینکه این عده معتقدند با هزینه تاکسیهای خطی و اینترنتی و حتی گرانی پارکینگهای شهرداری برایشان به صرفهتر است که با شهروندان عادی وارد معامله شوند!
فرهنگ «پول زور بده، جای پارک بگیر» حالا به بخشی از ادبیات شهری شهروندان تبدیل شده است. مدیریت شهری تلاش زیادی کرده تا ادبیات شهر «انسان محور» را جایگزین شهر «خودرو محور» کند، اما آنچه در زیر پوست این شهر در جریان است، پیدا کردن راه حلهای غیر قانونی برای راه انداختن کار قانونی شهروندانی است که از پیدا کردن جای پارک به تنگ آمدهاند. چراکه به گفته آنها جای پارکها عادلانه توزیع نشده و شهرداری به هوای اینکه «زحمت جای پارک مردم را از آوردن خودرو کم کند»، فکری به حال سامان دادن به این وضعیت نکرده است. نتیجه آنکه مردم به راههای غیر قانونی پناه آورده و عدهای هم از این بازار درهم سود میبرند!
پارکینگهای محلهای میخواهیم
سید محمد آقا میری، عضو کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران در این باره به سه راه حلی اشاره میکند که میتواند راهگشا باشد. او به «ایران» میگوید: «باتوجه به کمبود پارکینگ در تهران، شهرداری تهران با پارکینگ سازیهای اخیر هم نمیتواند این کمبود را برطرف کند. بنابراین بهترین راه حل ورود بخش خصوصی است. اگرچه 550 واحد پارکینگ اخیراً به ظرفیت تهران اضافه شده اما ما بازهم از برنامه عقب هستیم.
اغلب پارکینگها در تهران از سوی بخش خصوصی اداره میشود و بهتر است شهرداری زمین تهیه کند و آن را در اختیار بخش خصوصی بگذارد و آنها کار احداث را انجام دهند. دومین راه حل این است که مردم زمینهای خود را به پارکینگهای محلهای تبدیل کنند. چون بعضی از زمینها قابلیت تبدیل شدن به پارکینگهای طبقاتی متناسب با تقاضای مردم محلی را دارند.»
او ادامه میدهد: «راه حل سوم گسترش پارکینگهای مکانیزه است که چون قابلیت جابه جایی دارند میتوانند طی قراردادهای 5 ساله واگذار شده و دوباره در نقطهای دیگر فعال شوند. در این صورت ممکن است بتوانیم به سرانه حداقلی برسیم.»اما این تناقض را که با ساخت پارکینگ به تشویق شهروندان برای استفاده بیشتر از خودرو دامن میزنیم، چگونه باید توجیه کرد. آیا میتوان توسعه فیزیکی شهر را فدای فرهنگ مدرنی کرد که میگوید کمتر از حمل و نقل عمومی استفاده کنیم؟ آقا میری معتقد است که راه حل در توسعه حمل و نقل عمومی است، چون مردم توان و هوش اجتماعی تحلیل وضعیت را دارند واگر به مترو و اتوبوس دسترسی داشته باشند زحمت استفاده از خودروی شخصی را به خود نمیدهند.
مثل خیلیها که چون در مبدأ و مقصد به مترو دسترسی دارند از خودروی شخصی استفاده نمیکنند. او تأکید میکند «در تهران چیزی به نام پارک حاشیهای پولی وجود ندارد. اگر پارکومتر باشد که مردم استفاده میکنند و اگر نبود کسی نباید برای جای پارک پول پرداخت کند.مردم باید تخلفات را گزارش کنند.»
با وجود این معلوم نیست چه تعداد از شهروندان زحمت شکایت از متخلفان را به خود میدهند. آن هم در شرایطی که خودشان به علت نبود جای پارک از دور دور کردنهای بیحاصل خسته شده و حاضرند در ازای یک جای پارک نزدیک و بیدردسر، هزینه پرداخت کنند!کارشناسان البته تأکید دارند که الزام به تهیه پارکینگ بویژه برای مکانهای عمومی پرتردد یکی از راهکارهایی است که باید در تهران سفت و سخت اجرا شود.
شهرداری معتقد است که هماکنون این الزام وجود دارد اما مشکل اینجاست که برخی بیمارستانها و ادارات دولتی چون برای بهرهبرداری نیاز به تمکین قانون ندارند از اجرای آن سرباز میزنند و نتیجه آن میشود که بازار دلالی در اطراف بیمارستانها برای همراهان بیمار شکل گیرد. ضمن آنکه یکی از مشکلات اصلی جای پارک در تهران به شاغلانی بر میگردد که محل کارشان اصولاً هیچ فضایی را به عنوان پارکینگ در نظر نگرفته است! در اینصورت چگونه میتوان این وضعیت سردرگم را سامان داد؟!
نظر شما