"راس" این جایزه را به دلیل تحقیق در مورد بیماری مالاریا دریافت كرد.
وی موفق شد انگل مالاریا را در دستگاه گوارش پشه آنوفل بیابد. این كشف منجر به فهم روش انتقال بیماری از طریق پشه آنوفل شد.
انگل مالاریا با گزش پشه از فردی به فرد دیگر منتقل میشود. پشه، پس از گزیدن فرد مبتلا، آلوده به انگل میشود. این انگل در بدن پشه تكثیریافته و با گزش بعدی پشه، وارد جریان خون فردی دیگر میشود.
انگل، پس از ورود به جریان خون فرد، به كبد مهاجرت كرده و در آنجا به سرعت رشد كرده و تكثیر مییابد. پس از چند روز، هزاران انگل از كبد مجددا وارد جریان خون شده و گلبولهای قرمز خون را تخریب میكند . برخی از انگلها درون كبد باقیمانده و به تكثیر خود ادامه میدهند و به فواصل معین به داخل جریان خون آزاد میشوند.
كنترل مالاریا از زمانهای دور و قبل از آنكه انگل كشف شود، انجام میپذیرفته است. یونانیها و رومیها در زمانهای بسیار قدیم پیشنهاد كرده -اند تا خانهها را به منظور اجتناب از تب در نقاط مرتفع و خشك بسازند.
در آن زمان ارزش بهداشتی خشك كردن باتلاقها شناخته شده بود.
با كشف انتقال مالاریا بوسیله پشهها توسط "رونالد راس" در سال ،۱۸۹۷ اپیدمیولوژی مالاریا به صورت یك علم درآمد.
راس به سرعت اهمیت اجرایی كشف خود را جهت كنترل و پیشگیری از مالاریا تشخیص داد و شروع به مطالعات عملی در زمینه مبارزه با مالاریا و تجزیه و تحلیل انتقال مالاریا به كمك روشهای محاسباتی نمود.
به دلیل اینكه چرخه انتقال مالاریا از سهجزء انگل مالاریا، انسان و پشه آنوفل ناقل و تحت تاثیر شرایط محیطی تشكیل شده اقدامات مبارزه میتواند علیه هركدام از این اجزاء انجام پذیرد و قطع این زنجیره در هر قسمت مانع انتقال مالاریا میشود، اما بدلیل پیچیده و متنوع بودن اكولوژی پلاسمودیوم، پشه و انسان پیش بینی دقیق هر نوع مداخله بسیار مشكل است.
بعنوان مثال معمولا سمپاشی اماكن ، موارد مالاریا را كاهش میدهد، ولی گاهی نیز تاثیر این عمل ناچیز و حتی در مواردی نیز ممكن است موارد بیماری را نیز افزایش دهد.
قدرت بیماری مالاریا در توانایی بسیار قابل توجه تكثیر انگل و پشه ناقل آن است و ضعف این بیماری طولانی بودن دوره اسپوروگونی است یعنی مرحلهای كه پس از آن پشه میتواند بیماری را منتقل كند. سابقا تصور میكردند اگر DDT و دیگر حشرهكشها را علیه ناقلین مالاریا بكار ببرند، بیماری مالاریا در عرض چندین سال ریشه كن میشود، ۱۵تا ۲۰سال طول كشید (از دهه ۱۹۵۰تا اواخر (۱۹۶۰تا مشخص شد كه ریشهكنی جهانی مالاریا غیر ممكن است.
كنترل ناقل وعامل بیماری، مشكلتر از آن بود كه تصور میشد. سازمان جهانی بهداشت در ریشه كنی جهانی مالاریا دستاورد مهمی یافته است، اماروشن است كه بدون برخی استراتژیها مثل كاهش فقر و مدیریت محیطی صحیح ، موفقیت حاصل نمیشود.
با گذشت زمان، عملیات ریشه كنی مالاریا با استراتژیهای دیگری جایگزین شده است كه یكی از مهمترین آنها حفاظت در برابر بیماری است. فناوری موثر برای كنترل جمعیت ناقلین، پیشگیری و درمان مالاریا و كاهش مقاومت دارویی برای كنترل مالاریا لازم است اما كافی نیست.
بروز بیماری مالاریا در یك جامعه، نشاندهنده وجود فقر وبیعدالتی اجتماعی در آن جامعه است. مالاریا بیشتر در آفریقا روی میدهد و مشكل جدی كشورهای فقیر است .
در حقیقت برای اینكه فعالیتها و اقدامات كنترل و پیشگیری از بیماری موثر باشد، باید فقر را از بین برد و عدالت اجتماعی را گسترش داد كه این امر مستلزم كمكهای مالی و بینالمللی است.
همچنین در چنین روزی ، در سال " ۱۸۸۵فریدریش گوستاویاكوب هنله" آسیب- شناس و آناتومیست مشهور آلمانی، چشم از جهان فروبست.
نظر شما