بودجه کشور در سال آینده به شکلی تدوین شده که به نظر می‌رسد مردم با مشکلاتی در زمینه اقتصادی مواجه خواهند شد. این در حالی است که برجام نیز هنوز به نتیجه نرسیده و با چشم‌انداز مبهمی مواجه است که این اتفاق به معنای عدم لغو تحریم‌ها خواهد بود. در چنین شرایطی دولت باید اقداماتی انجام بدهد که کسری بودجه و آثار تحریم‌ها را کاهش بدهد.

افزایش آمار اعتیاد و طلاق به دلیل مشکلات اقتصادی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی، در نتیجه این احتمال وجود دارد که نوسان قیمت ارز و میزان تورم در سال آینده با وضعیت پیچیده‌ای مواجه شود.سوال مهم این است که دولت چگونه می‌خواهد افکار عمومی را در این زمینه اقناع کند.نکته مهم این است که تحلیل‌های امروز درباره شرایط جامعه بیشتر رنگ بوی سیاسی دارد و کمتر از منظر جامعه شناختی و پیامدهایی که فشارهای اقتصادی به مردم وارد می شود صحبت شده است.

این در حالی است که فشارهای اقتصادی زمینه انواع آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد، بزهکاری و طلاق را افزایش می دهد.«تورم در کشورنسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده و اغلب کالاهای مورد نیاز مردم گران شده است. در شرایط کنونی اغلب کارگران در وضعیت نامناسب اقتصادی زندگی می کنند و بسیاری از مغازه داران با رکود مشتری مواجه هستند. از سوی دیگر بیکاری در حال افزایش است.

وضعیت به شکلی شده که شرکت‌های خصوصی یا به حالت نیمه تعطیل درآمده‌اند یا اینکه مجبور شده‌اند کارکنان خود را تعدیل کنند. شرایط اقتصادی مردم تأثیرمستقیمی در تحولات اجتماعی یک جامعه خواهد داشت. این مسأله تنها مختص به ایران نیست و بلکه در همه کشورهای جهان وجود دارد.این در حالی است که کسی حاضر نیست مسئولیت مشکلات اقتصادی را برعهده بگیرد. دولت عنوان می کند که قصد دارد درآمدها را افزایش بدهد. با این وجود در واقع هنگامی که دولت درآمدها را افزایش می‌دهد در مقابل مالیات‌ها نیز افزایش خواهد داشت.» اینها بخشی از نظرات دکتر مصطفی اقلیما در گفت‌وگو با آرمان ملی است که در ادامه ماحصل این گفت وگو را می‌خوانید.

بودجه سال1402 به شکل تدوین شده که احتمال اینکه فشارهای اقتصادی روی مردم بیشتر شود وجود دارد.این اتفاق چه پیامدهای اجتماعی خواهد داشت؟

تورم در کشورنسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده و اغلب کالاهای مورد نیاز مردم گران شده است. در شرایط کنونی اغلب کارگران در وضعیت نامناسب اقتصادی زندگی می‌کنند و بسیاری از مغازه‌داران با رکود مشتری مواجه هستند. از سوی دیگر بیکاری در حال افزایش است.وضعیت به شکلی شده که شرکت‌های خصوصی یا به حالت نیمه تعطیل درآمده‌اند یا اینکه مجبور شده‌اند کارکنان خود را تعدیل کنند. شرایط اقتصادی مردم تأثیرمستقیمی در تحولات اجتماعی یک جامعه خواهد داشت.

این مسأله تنها مختص به ایران نیست و بلکه در همه کشورهای جهان وجود دارد.این در حالی است که کسی حاضر نیست مسئولیت مشکلات اقتصادی را برعهده بگیرد. دولت عنوان می کند که قصد دارد درآمدها را افزایش بدهد. با این وجود در واقع هنگامی که دولت درآمدها را افزایش می‌دهد در مقابل مالیات‌ها را نیز تا چندین برابر افزایش خواهد داشت.

در چنین شرایطی جامعه چه واکنشی از خود نشان خواهد داد؟

مردم دغدغه معیشت دارند.مسأله اصلأ سیاسی نیست. هنگامی که فشار اقتصادی به مردم بیش از توانایی آنها می‌شود به صورت طبیعی این فشارها به انتقاد و اعتراض منجر خواهد شد.در هیچ کشور تغییر حکومت مشکل مردم را حل نکرده و بلکه رفاه بیشتر و رسیدگی به مشکلات مردم بوده که مردم را نسبت به آینده امیدوار نگه‌داشته است.در کشورهای جهان همه دولت‌ها تلاش می کنند بیکاری را در جامعه کاهش بدهند. به همین دلیل نیز اگر در زمان یک دولت بیکاری در جامعه افزایش پیدا کند مردم دیگربه آن دولت رأی نمی‌دهند.

از منظر جامعه‌شناختی در شرایط نامناسب اقتصادی بزهکاری اجتماعی افزایش پیدا می کند. هرچه بیشتر به مردم وعده بدهیم و حل کردن مشکلات بنیادین را با تأخیر بیندازیم به همان اندازه شدت انتقادات را بالاتر می بریم.مقام معظم رهبری همواره به دو نکته مهم یعنی شایسته سالاری و پاسخگو بودن مسئولان اشاره کرده‌اند. در شرایط کنونی برای مشکلات اقتصادی کشور راه حل ارائه نمی‌شود و همواره عنوان می‌شود انشالله مشکلات در آینده حل می‌شود. این در حالی است که با انشالله گفتن مشکلات مردم حل نخواهد شد.

گرانی‌ها در سال‌های اخیر ساحت خانواده را تحت تأثیرقرار داده و آرامش را از خانواده‌ها گرفته است. به نظر شما فقدان آرامش در خانواده که منشأ اقتصادی دارد به چه شکل خود را در سطح جامعه نشان خواهد داد؟

این موضوع مهمی است که بر ساحت‌های دیگر جامعه نیز تأثیرگذار است.فقدان آرامش در خانواده‌ها یکی از دلایل اصلی افزایش آمار اعتیاد و طلاق عاطفی بین زوجین است.هنگامی که مرد مجبور است برای تأمین شرایط اقتصادی خانواده دو شیفت کار کند دیگر فرصتی برای محبت به همسر و فرزندان برای وی باقی نمی‌ماند. در نتیجه روز به روز روابط بین زوجین در محیط منزل سردتر می‌شود. هنگامی که یک فرد شغل و درآمد کافی برای گذراندن زندگی خود ندارد به صورت طبیعی دچار افسردگی و مشکلات روانی می‌شود.

براساس تحقیقات تنها10 تا15 درصد از مردم جوامع مختلف به واقع دارای مشکلات روانی هستند و بقیه به دلیل مشکلات زندگی دچار مشکلات روانی می شوند.نکته دیگر اینکه نباید همه مشکلات کشور را سیاسی کرد ویا رنگ وبوی سیاسی به آن داد. هیچ فردی وقتی متولد می شود معتاد،دزد و قاتل نیست. ریشه این مشکلات در محیط خانواده و فشارهایی است که به پدر و مادرها در خانواده ها وارد می شود.باید ببینیم خانواده و جامعه با یک فرد چه برخوردی کرده که دزد شده است.

هنگامی که پدر و مادر فرصت رسیدگی به مشکلات فرزندانشان را به دلیل مشکلات زیاد پیدا نمی‌کنند چه انتظاری می‌توان داشت که فرزند بزهکار نشود. عدم امنیت شغلی از دلایل اصلی عصبی شدن جامعه است. فشارهای روانی زیادی روی شهروندان است که به آنها پاسخ مناسب داده نشده و همچنان لاینحل مانده و فرد آن را با خود حمل می کند. انسان‌ها با پول کم هم می‌توانند خوشبخت زندگی کنند.این در حالی است که بسیاری از مردم برای به دست آوردن همین پول کم هم دچار مشکلات زیادی هستند.

هنگامی که فرد هنوز نمی‌داند آیا فردا نیز به کار خود ادامه خواهد داد و یا اینکه وی را کنار خواهند گذاشت دچار مشکلات روانی شدید خواهد شد.اغلب دعواها ونزاع‌هایی که بین کارمندان در محل کار صورت می‌گیرد ریشه در محیط منزل دارد که زن و شوهر بر سر مسائل مختلف زندگی با همدیگر اختلاف دارند.

مغز انسان ظرفیت محدودی برای تحمل مشکلات و فشارهای روانی دارد و از یک میزان معین که عبور کرد به شکل‌های مختلف واکنش نشان می دهد.مشکلات مردم در کوچه و خیابان با همدیگر نیست و بلکه مشکل فرد با خود فرد است که در محیط منزل ایجاد شده است. در چنین شرایطی افراد جامعه اعتمادخود را نسبت به یکدیگر از دست می‌دهند.

این روند در در شرایط کنونی چه پیامدهایی دارد؟

اگر افراد شایسته‌تری در مدیریت قرار بگیرند و خود را ملزم به پاسخگویی به مردم کنند هیچ گاه این اتفاقات اخیر در کشور رخ نمی‌داد. نگاه مردم به عملکرد مسئولان کشور است که به چه میزان در راستای مطالبات آنها حرکت می کنند.نکته دیگر اینکه هر مدیری که روی کار می‌آید در ابتدا وعده‌های بزرگی به مردم می‌دهد. با این وجود پس از مدتی نمی‌تواند به وعده‌هایی که به مردم داده عمل کند و در نتیجه مردم به مرور زمان اعتماد خود را نسبت به برخی مسئولان از دست می‌دهند.

مدیرانی که تازه روی کار می‌آیند به شکلی رفتار می کنند که گویا قرار است اتفاقات مهمی در دوران مدیریت آنها رخ بدهد. با این وجود این مدیران پس از مدتی که با محدودیت‌ها و موانع جدی در مسیر خودمواجه می‌شود به این نتیجه می‌رسند که کار چندانی از آنها ساخته نیست. در شرایط کنونی جوانان با بحران بیکاری مواجه هستند. این وضعیت درباره زنان جامعه نیز وجود دارد و زنان با مشکلاتی از نظر اقتصادی،شغلی و عاطفی مواجه هستند.در زمینه عدالت اجتماعی نیز مناسب نیست و روز به روز شکاف طبقاتی شکل جدی‌تری به خود می‌گیرد و درصد بیشتری از مردم فقیر می‌شوند.اعتماد اجتماعی یک روزه از بین نرفته که یک روزه به دست بیاید.

برخی ریشه مشکلات اقتصادی جامعه را در بیرون از مرزها جست وجو می کنند. آیا در واقع چنین است؟

ریشه مشکلات داخلی است و مسائلی نیز وجود دارد که به عامل بیرونی ارتباط داشته باشد. در شرایط کنونی قیمت دلار در کشور افزایش پیدا کرده است. آیا دلیل این مسأله را باید در خارج از مرزها جست وجو کرد؟ خیر. دلیل این مسأله سیاست‌های اقتصادی است که برخی مسئولان در پیش گرفته‌اند. برخی اتفاقات در کشور اصلأ سیاسی نیست.

مسئولان ارشد جمهوری اسلامی همگی به احترام به مردم و رعایت حقوق آنها توصیه می کنند. آیا همه مدیران به درستی به این توصیه‌ها عمل می کنند؟ در نتیجه باید این مدیران را بازخواست کرد.جمهوری اسلامی هم یک حکومت است شبیه بسیاری از حکومت‌های جهان که دارای ساختارها و کارکردهای خاص خود است. ما باید مدیران را پاسخگو کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha