پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۰
کد خبر: 360010

آب و بحران هراسناک آب هم اینک فراتر از هر موضوعی به یک مسئله ملی و بین‌المللی در ابعاد اقتصادی، استراتژیکی، امنیتی و حتی روانی تبدیل شده است.

 بحران هراسناک خشکسالی در ایران

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،پرداختن به آب گرچه به مانند سایر حوزه‌ها مستلزم تخصص و تجربه است، اما آب بخشی از زندگی و به عبارت معروفتر «مایه حیات» است و همه چیز و همه کس به طرقی با آن در مواجهه دائمی قرار دارند و برکناری و بی‌تفاوتی درباره آب به‌ویژه از طرف حکمرانی، فروپاشی اقتصادی، هویتی و جمعیتی را در پی دارد.


بحران آب یک اَبَر بحران جهانی است که همراه با تغییرات اقلیمی یکی از بزرگ‌ترین معضلات و تهدیدات جامعه جهانی به‌شمار می‌رود. برخی کشورها زودتر از سایرین با خطرات و آسیب-های این ترومای وحشتناک در حال دست و پنجه نرم کردن هستند و مراحل تهدید آبی، تنش آبی و بحران آب را طی و بعضا وارد مرحله بی‌آبی و خشک‌سالی برگشت‌ناپذیر شده‌اند.

ایران از ابتدای تاریخ خود تاکنون با مسئله آب درگیر بوده است. آبادی و آبادانی در فرهنگ و ادبیات ما متاثر از آب است. موضوعی که همایون کاتوزیان تحت تاثیر اندیشه‌های مارکسیستی و به‌ویژه «کارل ویتفوگل» در کتاب استبداد شرقی تحت عنوان جامعه کم‌آبی به آن می‌پردازد و نقش نظام آبی را بسیار تاثیرگذارتر از نقش زمین در تاریخ تحولات اجتماعی و طبقاتی در ایران می‌داند. متاثر از همین نگاه است که بعدها وقتی قرار بر اصلاحات ارضی در ایران شد باستانی پاریزی گفته بود:«ایران بیش از اصلاحات ارضی به اصلاحات آبی نیاز دارد.»


مشکلات آبی در کشور در حال تزاید و انباشت است و ایران کمتر کشور همسایه‌ای دارد که از حیث آبی با آن کشور در نزاع و اختلاف دیپلماتیک آبی نباشیم؛ ماجرای رودخانه هیرمند و حق-آبه ایران از این رودخانه و یا سدسازی‌های گسترده روسیه بر روی رود ولگا و ممانعت از رسیدن آب کافی به دریای خزر و خطر پایین رفتن سطح آب این دریاچه آخرین موارد از این درگیری‌هاست.

در درون کشور و در بین استان‌ها نیز مردم و نخبگان هر استانی به واسطه آب و آنچه خود غارت منابع آبی و انتقال غیراصولی آن می‌دانند نسبت به استان دیگر گارد گرفته‌اند و همدیگر را به غارت منابع متهم می‌کنند. مافیای سدسازی نیز بدون نگاه کارشناسی هیولاوار در پی غارت آب و منابع آبی و بودجه‌ای کشور با همین بهانه است.

و این همه چون چاه ویلی در حال بلعیدن همه چیز و همه کس در کشور است. عمق نگرانی زمانی تشدید می‌شود که چشم‌انداز و اولویت روشنی در رابطه با آب در نگاه بخش‌های مختلف دولت، مجلس و تصمیم گیرندگان دیده نمی‌شود. سال‌هاست شاهد اخباری مبنی بی‌آبی و بروز درگیری و اختلافات آبی در بعضی شهرها و روستاها و یا حوزه کشاورزی هستیم که در مواردی به شکل اورژانسی و به مدد امید و وعده صورت مسئله پوشانده شده است و بحران به ناخودآگاه فرستاده می‌شود تا با سر ریز شدن مجدد، قوی‌تر از دفعه قبل به سطح هوشیاری باز گردد.گاهی هم تنها برنامه و امید بارش‌های همیشه کمتر از نرمال در کشور است، که همین حالا هم برخی در پاسخ به وضعیت نگران کننده و متاسفانه از کنترل خارج شده دریاچه ارومیه درمان را به بارش‌های احتمالی پیش رو حواله می‌دهند.


انگشت‌شمار کنشگران این حوزه نیز وقع گذاشته نمی‌شوند و برخی هم به مانند فعالین محیط زیستی مدام در معرض تهمت و سیاه‌نمایی قرار می‌گیرند. گروهی نیز در پی بنیادسازی‌های نمایشی و فانتزی و یا تقلاهای دون‌کیشوت‌وار هستند که همان‌ها هم خیلی زود جذب دستگاه‌های آب‌هدرده می‌شوند تا کانال آب میان‌بر خوبی برای رسیدن به مقصودشان باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha