به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،پرداختن به آب گرچه به مانند سایر حوزهها مستلزم تخصص و تجربه است، اما آب بخشی از زندگی و به عبارت معروفتر «مایه حیات» است و همه چیز و همه کس به طرقی با آن در مواجهه دائمی قرار دارند و برکناری و بیتفاوتی درباره آب بهویژه از طرف حکمرانی، فروپاشی اقتصادی، هویتی و جمعیتی را در پی دارد.
بحران آب یک اَبَر بحران جهانی است که همراه با تغییرات اقلیمی یکی از بزرگترین معضلات و تهدیدات جامعه جهانی بهشمار میرود. برخی کشورها زودتر از سایرین با خطرات و آسیب-های این ترومای وحشتناک در حال دست و پنجه نرم کردن هستند و مراحل تهدید آبی، تنش آبی و بحران آب را طی و بعضا وارد مرحله بیآبی و خشکسالی برگشتناپذیر شدهاند.
ایران از ابتدای تاریخ خود تاکنون با مسئله آب درگیر بوده است. آبادی و آبادانی در فرهنگ و ادبیات ما متاثر از آب است. موضوعی که همایون کاتوزیان تحت تاثیر اندیشههای مارکسیستی و بهویژه «کارل ویتفوگل» در کتاب استبداد شرقی تحت عنوان جامعه کمآبی به آن میپردازد و نقش نظام آبی را بسیار تاثیرگذارتر از نقش زمین در تاریخ تحولات اجتماعی و طبقاتی در ایران میداند. متاثر از همین نگاه است که بعدها وقتی قرار بر اصلاحات ارضی در ایران شد باستانی پاریزی گفته بود:«ایران بیش از اصلاحات ارضی به اصلاحات آبی نیاز دارد.»
مشکلات آبی در کشور در حال تزاید و انباشت است و ایران کمتر کشور همسایهای دارد که از حیث آبی با آن کشور در نزاع و اختلاف دیپلماتیک آبی نباشیم؛ ماجرای رودخانه هیرمند و حق-آبه ایران از این رودخانه و یا سدسازیهای گسترده روسیه بر روی رود ولگا و ممانعت از رسیدن آب کافی به دریای خزر و خطر پایین رفتن سطح آب این دریاچه آخرین موارد از این درگیریهاست.
در درون کشور و در بین استانها نیز مردم و نخبگان هر استانی به واسطه آب و آنچه خود غارت منابع آبی و انتقال غیراصولی آن میدانند نسبت به استان دیگر گارد گرفتهاند و همدیگر را به غارت منابع متهم میکنند. مافیای سدسازی نیز بدون نگاه کارشناسی هیولاوار در پی غارت آب و منابع آبی و بودجهای کشور با همین بهانه است.
و این همه چون چاه ویلی در حال بلعیدن همه چیز و همه کس در کشور است. عمق نگرانی زمانی تشدید میشود که چشمانداز و اولویت روشنی در رابطه با آب در نگاه بخشهای مختلف دولت، مجلس و تصمیم گیرندگان دیده نمیشود. سالهاست شاهد اخباری مبنی بیآبی و بروز درگیری و اختلافات آبی در بعضی شهرها و روستاها و یا حوزه کشاورزی هستیم که در مواردی به شکل اورژانسی و به مدد امید و وعده صورت مسئله پوشانده شده است و بحران به ناخودآگاه فرستاده میشود تا با سر ریز شدن مجدد، قویتر از دفعه قبل به سطح هوشیاری باز گردد.گاهی هم تنها برنامه و امید بارشهای همیشه کمتر از نرمال در کشور است، که همین حالا هم برخی در پاسخ به وضعیت نگران کننده و متاسفانه از کنترل خارج شده دریاچه ارومیه درمان را به بارشهای احتمالی پیش رو حواله میدهند.
انگشتشمار کنشگران این حوزه نیز وقع گذاشته نمیشوند و برخی هم به مانند فعالین محیط زیستی مدام در معرض تهمت و سیاهنمایی قرار میگیرند. گروهی نیز در پی بنیادسازیهای نمایشی و فانتزی و یا تقلاهای دونکیشوتوار هستند که همانها هم خیلی زود جذب دستگاههای آبهدرده میشوند تا کانال آب میانبر خوبی برای رسیدن به مقصودشان باشد.
نظر شما