رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه «دولت مکلّف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایت های مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.» تاکید کرد : «آنچه که مشهود است هم کودکان و هم سالمندان درگیر کار در خیابان یا مکان های عمومی هستند تا بتوانند بخشی از هزینه های زندگی شان را تامین کنند و این نگران کننده است.»

بروز پدیده ای غم انگیز بنام سالمندان کار و خیابان

دکتر سید حسن موسوی چلک در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز درباره وضعیت سالمندان در ایران با بیان اینکه سالمندان در تمامی جوامع نیازمند توجه و حمایت ویژه تر هستند گفت:« سالمندان در کشورمان به چند گروه تقسیم بندی می شوند، یک گروه سالمندانی هستند که تحت پوشش صندوق های بیمه ای هستند و مستمری دریافت می کنند و یک چتر حمایتی حداقلی دارند البته یکی از گروه هایی که بیشترین اعتراضات را نسبت به پایین بودن حقوق دریافتی خود طی سال های گذشته داشته اند، بازنشستگان هستند. حتی آنهایی هم که چتر حمایتی دارند اکثرا به نوعی ناراضی هستند و اعتراضات بازنشستگان در دو سه سال اخیر چه از میان قشر معلمان و چه کارگران و سایر اقشار دیگر، گویای نارضایتی آنها از وضعیت نابسمانشان است.»

مستمری 650 هزارتومانی سالمندان شوخی تلخی است

وی درادامه گفت::«گروه دوم سالمندانی هستند که تحت پوشش صندوق های بیمه ای نیستند ولی تحت پوشش سازمان های حمایتی که به طور اختصاصی بهزیستی و کمیته امداد هستند، می باشند این دسته از سالمندان یک مستمری دریافت می کنند که تقریبا ماهانه 650 هزارتومان برای خانواده های یک نفره است البته قرار بر این بود که این رقم به بیش از 700 هزارتومان افزایش پیدا کند بنابراین گروهی هم که تحت پوشش سازمان های حمایتی هستند حتی اگر مبلغ جدید هم به آنها پرداخت شود باز هم به نسبت تورم، نیاز و شرایط جامعه هیچ دردی از این گروه از سالمندان دوا نمی شود البته ممکن است حمایت های دیگری از جمله حمایت های تغذیه ای دریافت کنند ولی واقعیت این است که شرایط این افراد به گونه ای است که این نوع مستمری ها با این میزان عملا یک شوخی است و کرامت و عزت نفس و جایگاه و منزلت اجتماعی سالمندان حفظ نمی شود. سالمندان معمولا دارای فرزند و نوه هستند و به نوعی خرج آنها بیشتر از بقیه افراد است.»


وی افزود:« گروهی دیگر از سالمندان را داریم که نه تحت پوشش سازمان های بیمه گر هستند یعنی بازنشسته نیستند و نه تحت پوشش سازمان های حمایتی هستند این دسته از سالمندان خود به چند گروه تقسیم می شوند یک دسته از وضعیت مالی خوبی برخوردار هستند اما عده دیگری از سالمندان هستند که نیازمند و فقیر هستند اما یا خودشان نمی خواهند تحت پوشش کمیته امداد باشند یا سازمان های حمایتی را نمی شناسند یا به موقع شناسایی نمی شوند طبیعتا این دسته از سالمندان به مراتب مشکلاتشان بیشتر خواهد بود و شرایطشان بحرانی تر است.»

بیش از دو میلیون سالمند هیچ حمایتی دریافت نمی کنند

وی با انتقاد از عدم وجود آمار دقیق از میزان سالمندان فقیر در کشور گفت:«چند سال قبل معاون اسبق وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت قبل آماری از بانک اطلاعاتی رفاه ایرانیان اعلام کرد که بنابر این آمار جمعیت دو میلیون و 300 هزار نفر از سالمندان، تحت پوشش هیچ نوع چتر حمایتی اجتماعی نیستند این آمار مربوط به اوایل دوران کرونا بود و بعد از آن دیگر آمار جدیدی ندیده ام.»

سالمندانی که تکدی گری و دستفروشی می کنند

وی درباره سالمندان دستفروش گفت:« حتی سالمندانی که نیازمند هستند و تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد هستند و حتی کمک های غیرمستمر هم دریافت می کنند این حمایت ها با نیاز واقعی این دسته از سالمندان با توجه به تورم بالا و گرانی ها تفاوت معناداری دارد و لذا وقتی ساختار رفاه و تامین اجتماعی پاسخگوی نیازها و هزینه های آنها نیست مجبورند به طریقی امرار معاش کنند که یا به تکدی گری روی می آورند یا دستفروشی می کنند یا بر سر چهار راه ها شیشه های ماشین ها را پاک می کنند و با توجه به اینکه در کدام استان زندگی می کنند فعالیت هایی را انجام می دهند تا بتوانند بخشی از هزینه های زندگیشان را از این طریق تامین کنند لذا نمی توان از دستفروشی این افراد ایراد گرفت بلاخره باید هزینه های زندگیشان را تامین کنند.»


وی تاکید کرد:« دلیل اینکه برخی سالمندان به اجبار به تکدی گری یا دستفروشی روی می آورند این است که نتوانسته ایم اصل 29 قانون اساسی را در مورد آنها رعایت کنیم که طبق این اصل «برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کارافتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت های پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی. دولت مکلّف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایت های مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.» یکی از مولفه های این اصل همانطور که اشاره شد موضوع پیری است و از طرف دیگر تامین رفاه اجتماعی برای این گروه از جامعه در این اصل مطرح شده است وقتی ما نتوانستیم اصل 29 قانون اساسی را درباره سالمندان به گونه ای اجرا کنیم که امنیت خاطر همه جانبه داشته باشند که امنیت اقتصادی یکی از این جنبه ها است باید منتظر ظهور و بروز پدیده هایی مثل تکدی گری سالمندان و یا دستفروشی باشیم.»

در کنار کودکان کار با پدیده سالمندان کار و خیابان مواجهیم

وی گفت:« سالمند وقتی می بیند حتی اگر تحت پوشش باشد اما قطره ای از دریای نیازهایش تامین نمی شود طبیعتا راه های دیگری برای تامین نیازهایش انتخاب می کند کسی هم نمی تواند منکر شود که چه سالمند و چه اکثر بازنشستگان کشور حال و روز خوبی ندارند. هیچ سرشماری از سالمندان دستفروش و سالمندانی که تکدی گری می کنند نشده است و هر عددی که سازمان ها ارائه می کنند براساس مراجعه کنندگانشان است اینکه ما هیچ آماری از این دسته از سالمندان نداریم خود یک پیام از بی تفاوتی مسئولان در برابر جمعیت سالمند کشور است.»


وی در ادامه گفت:« آنچه که مشهود است هم کودکان و هم سالمندان درگیر کار در خیابان یا مکان های عمومی هستند تا بتوانند بخشی از هزینه های زندگی شان را تامین کنند و این نگران کننده است. در قرآن آیات 23 و 24 سوره بنی اسرائیل داریم که به فرزندان تاکید می کند که در برابر والدین سالمند پر و بال تکریم بگسترانید این در حالی است که ما متاسفانه در جامعه با انواع سالمندان فقیر و دستفروش و سالمندان کار و خیابان مواجه هستیم.»

دوران بازنشستگی شروع اول بدبختی سالمندان است

وی افزود:«امروز سالمندان کشور تقریبا با حوزه رفاه اجتماعی غریبه هستند. در دنیا از دوران سالمندی به عنوان دوران طلایی یاد می شود دورانی که سالمندان به تفریح و سفر می پردازند و تجاربشان را منتقل می کنند ولی ما در کشور ما حتی سالمندانی که بازنشسته می شوند این دوران شروع اول بدبختی آنها است.»

سالمندی دغدغه سیاستگذاران نیست

وی درباره سند ملی سالمندان گفت:« سالمندی دغدغه سیاستگذاران به معنایی که در عمل خودش را نشان دهد نیست ما سیاست های کلی جمعیت را داریم که در آن یک بند مربوط به سالمندان است یا در سیاست های کلی خانواده یا سیاست های کلی سلامت به سالمندان پرداخته شده است ولی آنچه که مشخص است در عمل باید ببینیم چه اقداماتی صورت گرفته است. یک بخشی از سند ملی سالمندان را وزارت بهداشت تهیه کرده است و یک بخشی را دبیرخانه شورای ملی سالمندان در سازمان بهزیستی تهیه کرده است اما این سازمان ها مدیران مسئول و آگاه به قوانین و وظایفشان منصوب نمی کنند.»

مسئولان اجرای سند ملی سالمندان را جدی نمی گیرند

وی در ادامه گفت:«سالیان سال است جلسات شورای ملی سالمندان با حضور همه اعضای اصلی برگزار نشده است و آنها هیچ اعتقادی به مسئله سالمندان در کشور ندارند علیرغم اینکه می بینیم سرعت رشد جمعیت سالمندان در کشور رو به افزایش است و از طرف دیگر وزارت بهداشت در روز ملی جمعیت رسما اعلام کرده است پایین ترین نرخ باروری را در 50 سال اخیر در کشور داشتیم این نشان می دهد سازمان های مربوطه شرایط سخت سالمندان را جدی نگرفته اند و مطالبه گری که ضمانت اجرا داشته باشد، نداشته ایم البته پرسشگری در این شرایط خوب است اما پرسشگری و مطالبه گری در حوزه اجرای سند سالمندان به نظر بنده فاقد ضمانت اجرا است و اگر ضمانت اجرا بر روی کاغذ داشته باشد اما در عمل اتفاقی نمی افتد و دستگاه های مربوطه اجرای این سند را جدی نمی گیرند.»


دکتر موسوی چلک خاطرنشان کرد:« بسیاری از دستگاه هایی که در اجرای سند ملی سالمندان وظایفی را برعهده دارند حتی مدیرانشان نمی دانند و یا بی تفاوت هستند که چه تکالیفی در این سند برایشان پیش بینی شده است و هیچ کسی هم آنها را مواخذه نمی کند که چرا سند ملی سالمندان به اجرا در نیامده است. ما شورای ملی سالمندان را داریم که براساس قانون برنامه سوم توسعه دبیرخانه آن در بهزیستی مستقر است و مسئولیت اصلی و هماهنگی اجرای سند ملی سالمندان با سازمان بهزیستی است اما واقعیت این است که دستگاه های مربوطه از جمله وزارت بهداشت حتی جواب سوال بهزیستی را برای عدم عمل به وظایفش نمی دهد. سوال این است آیا بهزیستی می تواند از وزارت بهداشت در انجام وظایفش برای اجرای سند ملی سالمندان پرسشگری کند؟ به نظر بنده نمی تواند چرا که وزارت بهداشت خود را بعد از وزارت کشور، وزارتخانه برتر می داند.»



رها شدگی و بی خانمانی سالمندان

وی تاکید کرد:« از زمانی که شورای ملی سالمندان تشکیل شده است تا الان چند بار جلسه شورای ملی سالمندان با حضور نفرات اول هر عضوی تشکیل شده است؟ این نشان دهنده این است که مسئولان ممکن است در مورد مشکلات حوزه سالمندی نگرانی هایی را ابراز کنند ولی در عمل کاری نمی کنند. آمارها از رها شدگی سالمندان در خیابان ها و بی خانمانی سالمندان حکایت می کند، بی خانمانی سالمندان موضوعی نیست که بتوان از کنار آن گذشت حتی واگذاری نگهداری از سالمندان توسط اعضای خانواده به مراکز افزایش داشته است که این هم نشانه خوبی برای جامعه ای که باید دوستدار سالمند باشد، نیست.»


وی در پایان هشدار داد:« مشکلات حوزه سالمندی در دو دهه دیگر بیشتر خودش را در جامعه نشان خواهد داد و تقریبا ناکارآمدی سازمان های مربوطه در پاسخگویی به نیازها و مشکلات سالمندان و حقوق سالمندان در دو دهه آینده به مراتب ضعیف تر خواهد شد که خود می تواند مسئله سالمندی جمعیت در ایران را نگران کننده تر کند چون زیرساخت ها و نیروی انسانی، منابع لازم و سیاستگذاری ها متناسب با رشد جمعیت سالمند تغییر نکرده است در نتیجه ناتوانی یا ضعف در پاسخگویی به حقوق شهروندی سالمندان کشور ما را به صورت جدی با مشکلات بزرگی مواجه خواهد کرد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha