سلامت نیوز : به دلایل مختلف، دختر بچهها در اکثر مناطق نپال، ارزشی ندارند به همین دلیل برخی پدران، فروش دختر خود به فاحشهخانهها یا معابد را با سربازی رفتن یک پسر مقایسه میکنند.
بهاره محبی، گروه جهان- هنوز بر روی نوشتن مطلبم درباره روز جهانی "محو خشونت علیه زنان" تمرکز نکردهام که صدای مشاجرهای را میشنوم؛ صدا از آپارتمان روبهرویی است. مرد معترضانه فریاد میزند و از وضع موجود ابراز خستگی میکند؛ صدای زن اما چندان مفهوم نیست!
در جایی خواندهام که "خشونت (جسمی و روانی) درد مشترکی است که اغلب زنان فارغ از فرهنگ و سنت حاکم بر کشورها و جوامع آن را تجربه میکنند. در سراسر جهان سالانه دو تا سه میلیون زن تنها به خاطر زن بودن به قتل میرسند."
خشونت (جسمی و روانی) درد مشترکی است که اغلب زنان فارغ از فرهنگ و سنت حاکم بر کشورها و جوامع آن را تجربه میکنند. در سراسر جهان سالانه دو تا سه میلیون زن تنها به خاطر زن بودن به قتل میرسند
چشمم به کُره کوچک روی میز میافتد. آن را به آرامی میگردانم. افغانستان! به یاد گزارش اخیر روزنامه گاردین میافتم: "افغانستان بهدلیل شرایط بد بهداشتی، فقر و خشونتهای غیرجنسی یکی از خطرناکترین کشورهایی است که یک زن میتواند در آن متولد شود ."
با گذشت بیش از 10 سال از سقوط طالبان، زنان افغان همچنان نگران آینده خود و کودکانشان هستند. هنوز هم فعالان زن سیاسی و اجتماعی به مرگ تهدید میشوند و سخن از مذاکره با طالبان و پایان جنگ که به میان میآید، کابوس تکرار داستانهایی از جنس "هزار خورشید تابان " خواب را از چشمانشان میرباید. پاکستان هم اما شرایط بهتری ندارد.
این کشور یکی از بیشترین آمار قتلهای ناموسی و ازدواج زودهنگام کودکان را دارد. کمیسیون حقوقبشر پاکستان اعلام کرده که سالانه ۱۰۰۰ زن و دختر جوان تنها در قتلهای ناموسی در این کشور جان خود را از دست میدهند.
اسیدپاشی به روی زنان هم یکی دیگر از معضلات جدی جامعه مردسالار پاکستان است و از همه بدتر اینکه زنانی که قربانی اسیدپاشی میشوند باید میان پرداخت هزینه لازم برای وکیل گرفتن و هزینههای لازم برای درمان مشکلات پوستی ناشی از اسیدپاشی، یکی را انتخاب کنند.
کُره کوچکم را میگردانم به شرق و جنوب شرق آسیا میرسم، هند هم به دلیل آمار بالا در قاچاق زنان به عنوان بردههای جنسی و روسپی در فهرست پنج مکان خطرناک زنان قرار دارد ، کشوری که سالانه حدود سه میلیون روسپی در آن قاچاق میشود، روسپیهایی که ۴۰ درصد آنان کودک هستند. به اینها باید ازدواجهای اجباری و استفاده اجباری از زنان به عنوان کارگر را هم اضافه کنم.
زنانی که قربانی اسیدپاشی میشوند باید میان پرداخت هزینه لازم برای وکیل گرفتن و هزینههای لازم برای درمان مشکلات پوستی ناشی از اسیدپاشی، یکی را انتخاب کنند.
از تایلند و آمار بالای زنانی که مجبور به روسپیگری در این کشور هستند که بگذرم، نپال هم شرایط چندان خوبی ندارد. در نپال خانوادههای فقیر دختران خود را در برابر مبلغی اندک به قاچاقچیان انسان میفروشند. این دختران پس از مدتی از بمبئی سر در میآورند، روزانه با 50 مشتری میخوابند، به بردههای جنسی تبدیل میشوند و سرانجام با سوغات ایدز به کشورشان باز میگردند. به دلایل مختلف، دختر بچهها در اکثر مناطق نپال، ارزشی ندارند به همین دلیل برخی پدران، فروش دختر خود به فاحشهخانهها یا معابد را با سربازی رفتن یک پسر مقایسه میکنند.
در چین هم سالها اجرای سیاست تک فرزندی در کنار گسترش روش تعیین جنسیت نوزاد، (اغلب خانوادهها جنسیت نوزاد خود را پسر انتخاب میکنند) باعث شده که جمعیت زنان به طور چشمگیری کاهش پیدا کند، هم همین امر خود تبعات فاجعهآمیزی را برای زنان داشته است. در شهر "بومتاون" زنان توسط قاچاقچیان انسان از مناطق فقیر کوهستانی آورده میشوند تا برای ازدواج فروخته شوند. در دلتای مکونگ هم والدین محلی یک جزیره، دختران خود را در ازای چند هزار دلار به مردان تایوانی به عنوان عروس میفروشند.
به روسیه میرسم، بررسیهای جامعهشناسی نشان داده که خشونت علیه زنان از دهه 1990 در تمامی سطوح جامعه افزایش یافته است. به عنوان مثال، تنها در سالهای 1993 تا 1994 میلادی در مجموع بیش از 27 هزار زن در روسیه مورد تجاور قرار گرفته یا کشته شدهاند. همچنین آمارهای رسمی حاکی از آن است که سالانه بیش از 300 هزار مورد انواع جرایم و خشونتها علیه زنان در این کشور به وقوع میپیوند.
در نپال خانوادههای فقیر دختران خود را در برابر مبلغی اندک به قاچاقچیان انسان میفروشند. این دختران پس از مدتی از بمبئی سر در میآورند، روزانه با 50 مشتری میخوابند، به بردههای جنسی تبدیل میشوند و سرانجام با سوغات ایدز به کشورشان باز میگردند.
روسیه اما تنها کشور اروپایی نیست که چنین آمار هولناکی درباره خشونت علیه زنان دارد. گرچه مجله «فوربس» با درنظر گرفتن مسائلی چون دسترسی به بهداشت و درمان مناسب و برابری جنسیتی، نروژ، فنلاند و سوئد را بهترین کشورها برای زنان خوانده اما خشونت پنهان علیه زنان روی دیگر سکه "قاره سبز" است. وزارت کشور فرانسه در آستانه روز جهانی مقابله با خشونت علیه زنان اعلام کرد که سال گذشته 140 زن بر اثر خشونتهای خانوادگی در این کشور جان باختهاند. بر اساس این آمار طی سال 2009 هم از هر 10 زن فرانسوی یک زن مورد خشونت فیزیکی یا روحی-روانی قرار گرفته است.
یافتههاى اولیه نخستین پژوهش ملی درباره خشونت علیه زنان در فرانسه نشان مىدهد که زنان بیش از دیگران در زندگى خصوصى خود متحمل خشونت روانى، جسمى و جنسى مىشوند و سایر خشونتهاى جسمى نیز در مورد آنها اعمال مىشود .
در ترکیه هم با وجود رشد اقتصادی و بهبود چشمگیر شرایط زندگی، زنان همچنان با مشکلات بازمانده از جامعه مردسالار عصر کهن دست به گریبان هستند. ترکیه آمار بالایی در بیسوادی زنان، قتلهای ناموسی، اسیدپاشی و ازدواج اجباری زنان دارد. شهرهای بزرگ و توریستی این کشور در سال 2008 در سطح جهان، مقصد نخست زنان خارجی بوده است که توسط باندهای مافیایی برای بردگی جنسی قاچاق شدهاند.
عربستان و عراق هم با وجود گزارشهای مکرر بردگی جنسی، خشونتهای خانوادگی، ختنه زنان و تبعات جنگی که هنوز پایان نیافته قطعا مکانی کاملا امنی برای زنان نیستند با این حال با در نظر گرفتن تمامی آنچه که تاکنون از خشونت علیه زنان گفته شد به آفریقا که میرسم گویی زمان متوقف میشود!
تنها در سالهای 1993 تا 1994 میلادی در مجموع بیش از 27 هزار زن در روسیه مورد تجاور قرار گرفته یا کشته شدهاند.
بارها شنیدهام که جمهوری کنگو، بدترین کشور برای زنان است، جایی که هر ساعت 48 زن مورد تجاوز قرار میگیرند. جنگلهای وسیع این کشور مملو از شبهنظامیانی است که از حربه تجاوز جنسی برای تخریب رقیب استفاده میکنند. سومالی هم اما برای زنان به مثابه قبرستانی بالقوه است. خطرناکترین چیزی که در سومالی میتواند زنان را تهدید کند، باردار شدن است. زمانی که زن باردار میشود احتمال زنده ماندن و مرگ او ۵۰ به ۵۰ است چرا که هیچ مراقبت پیش از تولد و پس از تولدی وجود ندارد. به تمامی این تهدیدها و خشونتهای پنهان و پیدا باید تجاوز و ختنه زنان را هم اضافه کرد.
قاره آمریکا هم اما کارنامه سیاهی در اعمال خشونت علیه زنان دارد. در آمریکای مرکزی و مکزیکو روزانه زنان زیادی قربانی خشونت میشوند. در این جوامع مردسالار صدها زن تنها به دلیل زن بودنشان به قتل میرسند. بیشتر این زنان قربانی خشونتهای خانوادگی و تبعیضهای زندگی روزمره هستند. بر اساس گزارش سازمان جهانی حقوق بشر، در السالوادور در سال ۲۰۱۰ حدود ۴۷۷ زن به قتل رسیدهاند. این آمار در گواتمالا ۵۶۵ تن است. البته ارقام واقعی تقریبا در تمامی کشورها بالاتر است چرا که بسیاری از این قتلها تحت پوشش خودکشی یا جرایم خشونتآمیز دیگر به ثبت میرسند، قتلهایی که مجرمانشان هیچگاه شناسایی نمیشوند.
کْره را رها میکنم و به پشت پنجره میروم، از آپارتمان روبهرویی صدایی شنیده نمیشود. سکوت خیابان را گامهای مادر و دختری خردسال میشکند. دخترک لیلی کنان میپرسد:"مامان پس اون عروسک رو که لباس صورتی داره برام میخری؟"
مادر با کمی تامل پاسخ میدهد: "اره ولی به شرطی که خوب درس بخونی. باید در آینده برای خودت کسی بشی."
- "کسی یعنی چی؟"
- "کسی یعنی یک آدم مهم. اون وقت دیگه هیچ کس نمیتونه اذیتت کنه ."
پشت میز برمیگردم. قلم را برمیدارم و مینویسم :"کسی بودن" گرچه نمیتواند تهدیدهایی را که قدمتی به بلندای تاریخ دارد، محو کند اما دستکم و با کمی مسامحه میتوان گفت، میتواند دامنه آنها را در اغلب موارد تا پشت درب خانه به عقب براند."
نظر شما