بهتر است بدانید كه در زندگی مردها عاداتی وجود دارد كه به سادگی نمیتوانید تغییرشان دهید. به جای اینكه هر روز در مقابل این عادتها متعجب شوید، بهتر است بیشتر دنیای مردان را بشناسید و با راههای سازگار شدن با آنها آشنا شوید.
ماجرا از همان روز اول شروع میشود. همان روزی كه تصمیم میگیرید با یك مرد زیر یك سقف راه بروید، غذا بخورید، تلویزیون ببینید و... از همان زمان همه چیز بهنظرتان عجیب میرسد. احساس میكنید كه آدم فضایی مقابلتان ایستاده كه نه زبان شما را متوجه میشود و نه افكارتان را. مردی كه هر طور میخواهد تصمیم میگیرد، فكر میكند و زندگی میكند و حاضر نیست یك كلمه از حرفهایی كه روزی هزار بار تكرارش میكنید را عملی كند. اگر هنوز هم به دنیای عجیب و غریب مردها عادت نكردهاید، بهتر است بدانید كه در زندگی مردها عاداتی وجود دارد كه به سادگی نمیتوانید تغییرشان دهید. به جای اینكه هر روز در مقابل این عادتها متعجب شوید، بهتر است بیشتر دنیای مردان را بشناسید و با راههای سازگار شدن با آنها آشنا شوید.
چرا شوهرم این همه چیز را در مورد ورزش به یاد میآورد اما چیزی كه من همین دیروز گفتم را نه؟
رابطه ما با ورزش، مربوط به امروز و دیروز نیست. یك رابطه قدیمی و ریشه دار است كه در ما وجود دارد و لحظه لحظهاش را به یاد داریم؛ با آن زندگی كردهایم و بزرگ شدهایم. این درحالی است كه رابطه عاطفی و ازدواجمان، تنها چند سال است كه به زندگی ما وارد شده و عمر زیادی از این احساسات نگذشته است. از طرف دیگر، باید باور كنید كه ما مردها در مورد ازدواج گاهی شبیه یك شاگرد تازه وارد كلاس اسپانیایی میشویم كه همه چیز برایش عجیب است و به سادگی نمیتواند خودش را با این دنیای تازه وفق دهد. این درحالی است كه ما تمام عمرمان را با ورزش زندگی كردهایم و حتی میتوانیم زمان و مكان دقیق لحظههایی كه با ورزش گذراندهایم را به یاد بیاوریم.
اگر همسرم یك منشی یا همكار زن دارد، باید نگران باشم؟
همیشه اینطور نیست اما گاهی نشانهها میتوانند شما را نگران كنند. اگر همسرتان نمیتواند برخی مرزها را در كارش رعایت كند، قطعا یك جای كار میلنگد. اگر همسر شما با یكی از همكاران زنش بیش از دیگران صمیمی شده و میتوانید تفاوتهایی را در رابطه او با دیگر همكارانش تشخیص دهید، باید بگوییم كه او دنبال دردسر میگردد. معنای این صمیمیت این نیست كه همسرتان قطعا و صددرصد به شما خیانت خواهد كرد بلكه این تنها یك زنگ خطر است كه بتوانید محدودههای زندگی مشتركتان را بدون دعوا و بزرگنمایی به او یادآوری كنید.
چرا شوهرم درحالیكه میداند بچه همین حالا غذا خورده و باید بخوابد، او را بغل میكند، به هوا پرتاب میكند و درست همان لحظه را برای بازی كردن با او انتخاب میكند؟
یكی از دلایل این برخوردهای مردانه این است كه بچهها لحظهای كه تازه غذا خوردهاند و آماده خوابند، راحتتر با ما كنار میآیند و آرامتر هستند و از طرف دیگر باید این موضوع را در نظر بگیرید كه وقتی همسرتان میبیند بچه به لحظههای آخر بیداری روزانهاش نزدیك میشود و دیگر در آن روز نمیتواند او را بیدار و شاد ببیند، هیجان زده میشود و دوست دارد از این لحظات آخر بیشترین استفاده را بكند.
چرا مردها از اینكه كار اشتباهی را انجام دادهاند احساس شرمندگی نمیكنند و نمیگویند كه متاسفم، ببخشید، متاسفم كه ناراحتت كردم؟
ما مردها كله شقیم. گفتن معذرت میخواهم و متاسفم یعنی اعتراف كردن به اشتباه و بدتر از آن، یعنی قبول مسئولیت صدمههایی كه آن اشتباه به زندگیمان زده.
حالا این موضوع را زمانی درنظر بگیرید كه یك مرد كه دوست دارد حرفش همیشه حرف اول و آخر باشد باید به زانو در بیاید و اعتراف كند كه حرفهایش همیشه هم روی حساب و كتاب نیست. درست است كه در زندگیهای امروز آنقدر همه چیز به مرز اشتراك و همراهی نزدیك شده كه دیگر گفتن «مرد خانه» عبارتی سراسر اشتباه است اما هنوز هم مردهای لجوج دوست دارند در دلشان پشیمان و متاسف باشند و بدون اعتراف به اشتباهشان برای بهدست آوردن دل شكسته همسرشان تلاش كنند.
مردها واقعا فكر میكنند كه زنها بدون آرایش زیباترند؟
زمانی كه من و همسرم در مورد این موضوع صحبت كردیم، من گفتم كه قطعا بدون آرایش زیباتر است اما همسرم به نكته خوبی اشاره كرد. او با توجه به شناختی كه از من داشت گفت، منظور تو از آرایش استفاده از رنگهای تند است و زمانی كه من یك آرایش ملایم و طبیعی میكنم بهنظر تو زیباتر میرسم، حق با همسرم بود. شاید پیش از این به این موضوع توجه نكرده بودم اما حالا اعتراف میكنم، یك آرایش ملایم و طبیعی از همه چیز زنها را زیباتر نشان میدهد.
آیا شوهرم میفهمد كه یك مو از دماغش بیرون زده و به آن اهمیت نمیدهد یا اینكه اصلا این چیزها را نمیبیند؟
راستش من تمام ایرادهای ظاهرم را میبینم و جالبتر اینكه نسبت به تمام این شلختگیها احساس خوبی دارم. موهای آشفته، ریش درآمده، پیراهنهای تكراری و... اما دیگر مثل مردهای مجرد توجهی به آنها نشان نمیدهم؛ این اتفاقی است كه معمولا برای مردهای متاهل میافتد. اشتباه باشد یا درست، اغلب آنها فكر میكنند، آنقدر جایشان در زندگی همسرشان محكم است كه نیازی به توجه به این جزئیات ندارند. پس اگر واقعا این موضوعات آزارتان میدهد با او در موردش صحبت كرده و كمی هم در مورد این خودآراییها راهنماییاش كنید.
چرا مردها تحمل شنیدن هیچ انتقادی در مورد مادرشان را ندارند؟
مادرها برای ما خیلی مهم هستند. زیرا آنها نخستین زن زندگی ما بودهاند و بیشتر سالهای جوانیشان را برای ما صرف كردهاند. اغلب ما نسبت به فداكاریهای مادرمان خود را مسئول میدانیم و به خاطر تمام بدیهایی كه در حقشان كردیم و استرسهایی كه به آنها وارد كردهایم، هنوز احساس گناه میكنیم. مادر شوهرتان را به حال خودش بگذارید؛ از بدگویی در موردش مقابل شوهرتان دست بردارید و اگر به شكل غیرقابل كنترلی شما را آزار میدهد بسیار آرام و با سیاست از همسرتان كمك بخواهید.
چرا همیشه از من جای چیزهایی را میپرسد كه حتی به آنها دست هم نزدهام؟
این فقط یك عادت مردانه نیست. همسر من همچنین سوالهایی را از من میپرسد و با این كارش من را عصبی میكند. او درست در لحظهای كه كنار تلفن ایستاده، میپرسد كه تلفن را كجا گذاشتهام و بدون اینكه حتی یك دقیقه بگردد، جای وسایلش را از من میپرسد. پس بهتر است تقصیر این موضوع را دیگر به گردن مردها نیندازید.
چرا همسرم وقتی میداند كارش حداقل 2 ساعت طول میكشد میگوید 15 دقیقه دیگر سر قرار میرسد؟
راستش میگوییم كه 15 دقیقه طول میكشد تا شما را حداقل برای 15 دقیقه سرگرم و منتظر نگه داریم، چون اگر بگوییم 2 ساعت طول میكشد، غرولندهایتان شروع میشود كه چرا اینقدر وقت تلف میكنی و چرا نمیتوانی كارهایت را به موقع تمام كنی و... از طرف دیگر شما زنها برای تمام روز ما برنامه میریزید و یك روز تعطیل ما را به دقایق پر از كاری تبدیل میكنید كه حتی نمیتوانیم خودمان ترتیبشان را مشخص كنیم. به همین دلیل میخواهیم 15 دقیقه هم كه شده از شر شنیدن این برنامهها راحت شویم و به كار خودمان برسیم.
نظر شما