1- اجتناب از دعوا به طور كل: به جای صحبت كردن در مورد مشكلات در یك جو آرام و توام با احترام برخی افراد سعی میكنند هیچ چیز در مورد مشكلات و دلیل ناراحتی خود را به طرف مقابل نگویند و بعد آن را یكباره به صورت عصبانیتی وحشتناك بروز میدهند. این به نظر راهی كم استرستر میآید-كه بخواهید به طور كل از بحث و مشاجره دوری كنید- اما معمولا استرس بیشتری برای هر دو طرف ایجاد میكند چون با آن انفجار عصبانیت، تنش، خشم و مشاجره بیشتری بین دو نفر ایجاد خواهد شد. پس بهتر این است كه به راحتی و با آرامش خاطر در مورد مشكلات خود با هم بحث كنید.
2-همیشه حالت دفاعی گرفتن: بعضیها به جای اینكه شكایتهای طرف مقابل را با دیدی منتقدانه و با میل شخصی مورد توجه قرار دهند و نقطه نظرات او را درك كنند، سعی میكنند هرگونه اشتباه و خطای خود را انكار كنند و به هیچ طریق زیر بار نمیروند كه ممكن است خودشان موجب بروز مشكل شده باشند. شاید به نظر برسد كه انكار مسوولیت، استرس را در كوتاه زمان، كمتر میكند اما در طولانی مدت موجب بروز مشكلات بسیاری خواهد شد.
3- تعمیم افراطی: بعضیها وقتی اتفاقی میافتد كه چندان به مذاقشان خوش نیست با عمومیت دادن آن مشكل را بیرون میدهند. هیچوقت جملات خود را با «تو همیشه... .» یا «تو هیچوقت…» مثل «تو همیشه دیر میای خونه» یا «تو هیچوقت كارایی كه من دوست دارم رو انجام نمیدی» شروع نكنید. كمی مكث كنید، فكر كنید و ببینید آیا این جملهها واقعا صحت دارد. همچنین هیچوقت با پیش كشیدن مشكلات قدیمی سعی نكنید كه مشاجره را بدتر كنید.
4- همیشه حق را به خود دادن: اگر بخواهید فكر كنید كه برای هر كاری روش «درست» و «غلط» وجود دارد و روش شما همیشه «درست» است، رابطهتان خراب خواهد شد. هرگز نخواهید كه طرفتان هم مثل شما به قضایا نگاه كند و اگر دیدگاه او متفاوت بود، جنگ و جدال راه نیندازید. همیشه به دنبال مصالحه باشید و یادتان باشد كه هیچوقت یك روش «درست» یا «غلط» محض وجود ندارد و ممكن است هر دو نقطه نظر كاملا صحیح باشند.
5-تلاش برای روانكاوی طرف مقابل: بعضیها به جای اینكه در مورد افكار و احساسات طرف مقابلشان سوال كنند، فكر میكنند كه میدانند كه طرفشان به چه چیز فكر میكند یا در مورد یك مساله خاص چه احساسی دارد و معمولا هم این تفسیرها منفی است. مثلا وقتی طرفشان دیر سر قرار میآید، پیش خودشان فكر میكنند كه برای او اهمیت ندارند. این كار دشمنی و سوءتفاهم بین دو طرف ایجاد میكند.
6- گوش ندادن: بعضی افراد به جای اینكه خوب به حرفهای طرف مقابلشان گوش و حرفهای او را درك كنند، موقعی كه طرفشان مشغول صحبت كردن است، حرف او را قطع میكنند، چشمانشان را اینطرف و آنطرف میگردانند یا به آنچه خودشان میخواهند در جواب بگویند فكر میكنند. این كار باعث میشود نتوانید به خوبی از نقطه نظرات طرف مقابلتان مطلع شوید. هیچوقت اهمیت گوش دادن به حرفهای همدیگر را دستكم نگیرید.
7- تقصیر را گردن دیگری انداختن: بعضی افراد با انتقاد از طرف مقابل و مقصر دانستن او برای موقعیت حاضر با مشكل برخورد میكنند. هیچوقت ضعفهای خود را قبول نمیكنند و به هر قیمتی كه شده در برابر آن ایستادگی میكنند چون فكر میكنند با قبول ضعفهایشان از اعتبارشان كم میشود. به جای این رفتارها باید سعی كنید هر دعوا و مشاجره را فرصتی بدانید برای بررسی منتقدانه وضعیت، ارزیابی نیازهای هر دو طرف و رسیدن به یك راهحل كه به هر دو كمك كند.
8-سعی در برنده شدن در دعوا: هدف از بحث بین دو نفر باید درك متقابل و رسیدن به توافق نظر یا راهحل باشد كه نیازهای هر دو طرف در آن ملاحظه شود. اگر سعی دارید، نشان دهید كه طرف مقابلتان چه اشتباهاتی انجام داده است، احساسات او را دستكم بگیرید و محكم روی نظر خودتان بایستید، بدانید كه مسیر اشتباهی را انتخاب كردهاید.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما