سلامت نیوز : چهاردهم ژوئن هر سال، مصادف با سالروز ولادت پروفسور کارل لندشتاینر و روز جهانی اهداکنندگان خون است که در میانشان شمار زنان، دست کمی از مردان ندارد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا ؛ شک نکنید؛ وقتی پزشک اتریشی سرگرم آزمایش بر روی گروههای خونی بود، هرگز حدس نمیزد که نتیجه تحقیقاتش چه تاثیر بیهمانندی را در نجات زندگی انسانها به جای خواه گذاشت. کشف پروفسور لندشتاینر منجر به نجات زندگی میلیونها بیمار از طریق دریافت خونهای زنان و مردان اهداکننده شد.
زن یا مرد ؛ هر اهداكننده خون یك قهرمان است
شعار امسال روز جهانی اهداكنندگان خون، تحت عنوان "هر اهداكننده خون یك قهرمان است" گویای این مطلب است كه اهداكنندگان سالم با اهدای خون خود، گام بلندی در جهت سلامت جامعه برمیدارند. هر اهداكننده خون میتواند یك قهرمان باشد. این قهرمانان گمنام با اهدای خون خود جان هزاران بیمار را از مرگ حتمی نجات میدهند. با قرار گرفتن در آستانه روز جهانی اهداكنندگان خون، خبرنگار ایسنا به سراغ اهداكنندگان مستمر زن رفته است. بر هیچ كس پوشیده نیست كه زنان ایرانی همواره دوشادوش مردان در راه اعتلای كشور در همه صحنه ها گام برداشته اند و حوزه نجات بخشی به جان انسانها از این دایره بیرون نیست، هر چند که هنوز باورهای غلطی در این رابطه در میان بانوان جامعه مان وجود دارد که باید با ظرافت و دقت مورد بررسی قرار گیرند.
بر اساس این گزارش، بالاترین آمار مشارکت اهدای خون بانوان در كشور 12 درصد است، در حالی که آمار اهدای خون بانوان در کشورهای اروپایی به 50 درصد میرسد. بانوان نیروی بالقوه اهدای خون هستند، ضمن آن که 50 درصد خونهای اهدایی را به مصرف میرسانند، اما مشارکت پایینی دارند.
مهمترین دلیل این عدم موازنه در اهدای خون در میان مردان و زنان ایرانی به وضوح در سخنان مریم صادقی مدیر روابط عمومی انتقال خون تهران مورد اشاره قرار گرفته است. او در این باره به ایسنا میگوید: یک باور منفی مبنی بر این که «من ضعیف هستم و نمیتوانم خون بدهم» در زنان ما وجود دارد که البته یک علت آن هم میتواند شیوع بالای کمخونی در میان آنها باشد. شاید کمی قبلتر کمخونی مانع اهدای خون میشد اما اکنون هموگلوبین مراجعهکننده چک میشود و اگر شرایط اهدا را داشت برای انجام آن به سمت واحدهای خونگیری هدایت میشود، پس از آن هم قرص آهن به وی داده و مشاورههای لازم ارائه میشود.
با این همه زنانی هم در اطرافمان هستند که مرور گوشههایی از زندگی سه تن از آنان که نه تنها شعار امسال روز جهانی اهداكنندگان خون، شایسته کسب عنوان "قهرمان زن اهداكننده خون" شان کرده که خود نیز با وجود تمام مشكلاتی كه ذكر آن در بالا رفت همچنان مشتاقانه به مراكز انتقال خون مراجعه می كنند، خالی از لطف نیست. زنانی که شیرین ترین لبخند همواره بر لبان اراده شان مینشیند تا مباد اشکی از گوشه چشمان بیمار مستاصلی که بر روی تخت بیمارستان خوابیده جاری شود. با خدا معامله میكنم
والدین دختر بچه مجروح از ترس مرگ حاضر به اهدای خون نشدند
152 مرتبه اهدای خون ركوردی است كه خانم بهیار بازنشسته تامین اجتماعی به ثبت رسانده است. ام كلثوم سهرابی بانوی 50 ساله زنجانی، از 16 سالگی كه بهیار شده، اهدای خون را هم آغاز كرده است و با وجود گذشت 33 سال از اولین باری كه خون داده است، همچنان سرحال است و اهدای خون را امری واجب و خداپسندانه تلقی میكند. این قهرمان اهدای خون، كه دیگر مدتها است نامش در ردیف صد تاییهای اهدای خون قرار گرفته، درباره علت روی آوردنش به اهدای خون توضیح میدهد: اوایل انقلاب، از كادر درمان بودم. آن زمان بیماران بسیاری را به بیمارستان میآوردند كه تیرخورده بودند و احتیاج به خون داشتند. او اضافه میكند: اولین بار برای نجات یك مجروح خون دادم و همین ماجرا جرقهای شد برای این كه با خدا معامله كنم. این بانوی ورزشكار اهدا كننده در میان صحبتهایش به ماجرای جالب توجهی اشاره میكند: حدود20 تا30 سال پیش هنوز برای اهدای خون فرهنگسازی نشده بود و مردم تصور میكردند اگر خون بدهند، میمیرند. یك روز در شیفت صبح بیمارستان بودم. دختر 14 سالهای را از یكی از روستاهای اطراف زنجان آوردند كه از زیر آوار بیرون کشیده شده بود. چهره فوقالعاده زیبای دخترک هنوز بعد از این همه سال، روشن و شفاف در ذهنم مانده است. او می افزاید: دختر خونریزی داخلی كرده بود. دكتر گفت به سرعت دو واحد خون آماده كنیم چون مجبور بود برای جلوگیری ازخونریزی شكم بیمار را بلافاصله باز کند. به پدرش گفتم: «دخترت دارد از بین میرود، باید بروی خون بدهی.» در کمال تعجب جواب داد: «من در روستا كار میكنم و اگرخون بدهم میمیرم.» به مادرش متوسل شدم و از او درخواست كردم برای نجات دختر زیبایش خون بدهد كه او هم گفت: «من هم خون بدهم میمیرم، ما غیر از این دختر، چند بچه دیگر هم داریم.» حال دختر رو به وخامت میرفت و من فورا به همراه همكارم به بانك خون رفتیم و 2 واحد خون دادیم و دختر نجات یافته، پس از یك هفته ترخیص شد. چهره دختر هنوز در مقابل دیدگان بهیار فداكار بیمارستان است و با این كه دیگر او را ندیده است، هر بار كه برای اهدای خون اقدام می كند، شكر خدا را به جا می آورد كه اهدای خون آن روزش به زنده ماندن دختر مدد رسانده است.
دختر زیبای روستایی حتما اكنون در گوشه ای از خاك میهن خانم بهیار زنجانی زندگی می كند و شاید صاحب فرزندانی هم شده باشد. از سهرابی درباره ذهنیت غالب زنان كشور برای امتناع از خون دادن می پرسم كه می گوید: زنان باید این ذهنیت را عوض كنند كه اگر خون بدهند، ممكن است كم خون شوند، زیرا پس از مراجعه آزمایشهایی برای تشخیص كم خونی در فرد انجام می شود و اگر حائز شرایط لازم نباشد از اهدای خون او ممانعت به عمل می آورند. ضمن آن كه این كمخونی با مصرف مایعات در عرض 24 ساعت جبران میشود. سهرابی با بیان این كه پسر بزرگتر و شوهرش نیز اهداكننده مستمر هستند، می گوید: این لطف خدا بوده كه به من تن سالم داده است. كمخونی ندارم، بیمار نیستم و علاوه بر آن هشت سال هم هست كه ورزش میكنم.
قهرمان جوان، سفیر اهدای خون
زهره حمزه پور از جمله جوانترین اهداكنندگان مستمر خون است كه از 18 سالگی به طور مرتب خون اهدا كرده است. او كه متولد 1370و دانشجوی رشته الكترونیك است قصه اهدای خون خود را كمی متفاوت تر از سایرین می داند و میگوید برای اهدای خون روزشماری می كرده است. خود او این حكایت را زیباتر روایت میكند: «مرداد سال 88 بود كه به سن قانونی برای اهدای خون رسیدم. جالب این كه روز اهدای خون من با نهم مرداد روز جهانی انتقال خون مقارن شد. » حمزه پور ادامه می دهد: معتقد بودم اهدای خون یك امر خداپسندانه و انساندوستانه است. به همین خاطر هم روزی كه برای اهدای خون میرفتم، حدود20 نفر از دوستان و همكارانم در «خانه شهریاران جوان» شهرداری را همراه خودم بردم و همگی به اتفاق خون اهدا كردیم. البته برخی شرایط اهدا را نداشتند، اما به هر روی همراهیشان با ما تا انتقال خون هم مفرح بود ، هم کلی خاطره شد.» این قهرمان جوان، هنوز هم هر بار كه برای اهدای خون میرود سعی میكند یك یا دو نفر از دوستانش را همراه خود ببرد و با اهدای خون آشنا كند. حالا دیگر زهره در میان دوستانش به یك سفیر اهدای خون تبدیل شده است. از او درباره مشكلات جسمانی احتمالی پس از اهدای خون می پرسم و این كه دچار كم خونی می شود یا نه؟ این گونه به سوالم پاسخ می دهد كه: هیچ مشكل جسمانی به هنگام اهدای خون ندارم. همه میگفتند نخستین باری كه خون بدهی احساس سرگیجه میكنی، اما من مشكلی نداشتم و دوستانم از این كه پس از اولین بار خون دادن حالم بسیار خوب بود، تعجب كردند.
عاشقانه خون میدهم
بانوی ورزشكار، برای نجات جان یك بیمار سرطانی در عرض11ماه،15واحد خون اهدا كرد
روز جهانی اهداكنندگان خون، فرصت مغتنمی برای تجلیل ازهستی بخشان گمنام است. در واقع این نامگذاری حرکت کوچکی است به نشانه قدرشناسی جامعه جهانی از روح بزرگ اهداکنندگان خون. انسانهای فداکاری که با بخشیدن مایه حیات خویش به نیازمندان آن، بیماران بیشماری را در سراسر جهان که ادامه زندگی و جانشان مدیون کسانی است که هرگز آنها را ملاقات نخواهند کرد، در ذیقیمت ترین سرمایه هستی یعنی "زندگی" سهیم میکنند. کسانی که بیدریغ خون خود را هدیه میکنند و چشمداشتی در قبال آن ندارند. شهلا كاووسی، بانوی 48 ساله تهرانی یکی ازهمین بخشندگان زندگی است که تاكنون 110 مرتبه خون داده است. او انگیزه و هدف اصلیاش از اهدای خون را كمك به مردم میداند و میگوید: از سال 70 تا به امروز خون اهدا میکنم. شاید باورتان نشود مرتبه اول به هوای پذیرایی با كیك و آبمیوه، برای اهدای خون مراجعه كردم! وقتی صدای خنده هردومان در فضا می پیچد، مطمئنم میکند که همان یک بار بوده و پس از آن به اهدای خون علاقه مند شده و تصمیم گرفته اهداكننده مستمر باشد. «چندین سال پیش - حدود سال 74- با بیماری مبتلا به سرطان خون برخورد كردم كه دكترها جوابش كرده و اعلام كرده بودند 20 روز بیشتر نمیتواند زندگی كند، اما اگر خون كافی به او برسد، میتوانیم با شیمیدرمانی تا 11 ماه زنده نگهاش داریم. من در طول این 11 ماه، 15 واحد خون دادم تا او مدت بیشتری در كنار خانواده اش زندگی كند.» این اقدام قهرمانانه خاطره دلپذیری است که کاووسی را به وجد می آورد. اگر از یك اهداكننده خون درباره احساسش پس از اهدای خون سئوال كنید معمولا پاسخهایی مانند احساس رضایت و آرامش، احساس غرور، احساس شادابی، احساس سبكی را میشنوید. كاووسی هم بر این گفته صحه می گذارد و می گوید: زمانی كه خون میدهم بسیار خوشحال میشوم و به این خاطر كه شغلم پرستاری است از تماشای منظره تزریق خون به بیماران لذت میبرم و از این كه دیگر كسی به علت كمبود خون جانش را از دست نمیدهد، احساس آرامش میكنم. شاید شما هم پس از اهدای خون این احساسات لذتبخش را تجربه كرده و با آن انس گرفته باشید. اما آیا تابهحال برای شما اتفاق افتاده كه علاوه بر این احساسات لذتبخش، دچار اتفاقات نه چندان خوشایند دیگری هم شده باشید؟ این قهرمان ورزشكار اهدای خون با توضیح این مطلب كه مرتبه اول اهدای خون، كمی حالم بد شد، عنوان می كند: دفعات بعدی كه برای اهدای خون مراجعه كردم، دیگر مشكلی نداشتم و بدنم عادت كرده بود. هرچند وقوع این قبیل مشكلات به ندرت دیده میشوند؛ اما مهم هستند زیرا علاوه بر ایجاد ناراحتی در اهداكننده، میتوانند با ایجاد نگرش منفی نسبت به اهدای خون، باعث دلسردی و كم شدن تمایل اهداكننده به اهدای مجدد گردند. كارشناسان انتقال خون تاكید می كنند لازم است با به كار گرفتن برخی تمهیدات ساده و انجام پارهای از توصیهها از به وجود آمدن اینگونه مشكلات پیشگیری و یا از شدت آنها كم كرد. كاووسی در ادامه می گوید: خون كه میدهم احساس میكنم شادابتر هستم و روحیه و اخلاق بهتری دارم. من عاشقانه خون میدهم. به گزارش ایسنا، خط زندگی آدم ها در كنار هم امتداد می یابد و خون یكی، خط چین های كمرنگ شده زندگی دیگری را پر رنگ می كند تا باز هم باور کنیم كه انسان بودن در گرو با هم بودنمان است و به یاد داشته باشیم که دایره نقش و تاثیری که کشف ارزشمند دکتر لندشتاینر به نجات جان میلیونها انسان بخشیده است فراتر از آن است که تنها در نامگذاری چهاردهم ژوئن به عنوان "روز جهانی اهداکنندگان خون " به سبب تقارن آن با سالروز تولد این دانشمند علم پزشکی خلاصه شود؛ فرقی نمی کند که قهرمان صحنه اش مرد باشد یا همیشه پای یک زن در میان باشد.
نظر شما