مراجعه به كلینیكهای سلامت جنسی، نه تنها رضایت همسران را از هم بیشتر میكند بلكه با آموزش به فرزندآوری آنها نیز كمك میكند.
آنها نمیدانند كه چه طور ممكن است پس از چهار سال ازدواج هنوز.... مساله این است كه.... حتی خجالت میكشند دردشان را بگویند، فقط سرخ میشوند و سرشان را پایین میاندازند، اما پزشك معالج شان میگوید «بیماری جسمی ندارند، مساله آنها نوعی اختلال جنسی است كه با آموزش صحیح حل میشود.»زن و مرد هر دو تحصیلكردهاند. طاهره، كارشناس ارشد یكی از رشتههای علوم انسانی است و حمید، دكترای همان رشته را دارد و در دانشگاه درس میدهد، اما هیچ كدام از آنها درباره مسائلی كه امروز از پزشك مركز میشنوند آگاهی نداشتهاند، نه پیش از ازدواج و نه حتی پس از آن.طاهره شرم داشته به مركز بیاید، اما حمید گفته است حالا كه شنیدههایشان را از این و آن امتحان كردهاند و نتیجه نگرفتهاند، چه اشكالی دارد به مركز درمان ناباروری هم سری بزنند؟
به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ آزمایشها را كه گذراندهاند، فهمیدهاند جزو 40 درصد زوجهایی نیستند كه در آنها، زن نابارور است. جزو 40 درصد زوجهایی كه مرد، نابارور است هم نیستند. جزو 10 درصد زوجهایی كه هر دو طرف، نابارور هستند هم به حساب نمیآیند و حتی در گروه 10 درصد زوجهای ناباروری كه دلیل ناباروریشان ناشناخته است هم نمیگنجند و آن وقت، پزشكان معالج در طبقات بالایی مركز به آنها گفتهاند «چرا به كلینیك سلامت جنسی در طبقه همكف سری نمیزنید؟» و آنجا بوده كه هر دو فهمیدهاند ازدواجشان، پس از 4 سال هنوز یك ازدواج «به وصال نرسیده» است.
طاهره و حمید تنها زوجی نیستند كه بدون بیماری جسمی، دچار اختلال جنسی هستند. آن طور كه دكتر سیدعلی آذین، كه در یك مركز فوق تخصصی ناباروری فعالیات میكند ، میگوید: «بیش از 50 درصد زوجهایی كه به دلیل اختلال جنسی به كلینیك ویژه این مركز مراجعه میكنند هیچ بیماری جسمی ندارند و فقط به دلیل ناآگاهی و محرومیت از آموزشهای صحیح برای برقراری یك ارتباط موفق، دچار مشكلات جدی در زندگی زناشوییشان شدهاند.
چرا میآیند؟
بجز طاهره و حمید، فقط یك زوج دیگر در سالن كلینیك سلامت جنسی به انتظار نشستهاند. مرد حاضر نیست چیزی بگوید اما زن جوان آهسته نجوا میكند «دیگر مثل گذشته نیستم....» و حرفش با هیس كشیده شوهرش، نصفه میماند. پسری جوان هم بیرون از سالن قدم میزند و حاضر نیست چیزی بگوید جز چند كلمه «دو جنسی هستم. میخواهم جراحی كنم.»شایعترین مشكل مردان مراجعهكننده به كلینیك، براساس گفتههای آذین، «اختلال نعوظ» و«انزال پیش از موعد» است و زنان را «بیمیلی جنسی» به كلینیك میكشاند.
به اعتقاد او وقتی حرف از اختلالات جنسی میشود حتی در به كار بردن واژهها هم باید محتاط بود. برای مثال او اصرار دارد مردم و رسانهها به جای اصطلاح «سرد مزاجی» از اصطلاح «كمبود میل جنسی» استفاده كنند: «اگر بگویید سردمزاجی، یعنی فرد ذاتا از نظر جنسی سرد است، در حالی كه وقتی میگویید كسی دچار كمبود میل جنسی است، یعنی میتوان با مشاوره و برخی درمانها مشكلش را حل كرد.»
این عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی از میان افرادی كه برای مشاوره به كلینیك مراجعه كردهاند، زنی را به یاد میآورد كه دچار كمبود میل جنسی شده بود، اما هیچ مشكل فیزیكی نداشت و پس از چند جلسه مشاوره مشخص شد او و همسرش، در طول روز دائما با هم مشاجره میكنند و دلیل كاهش میل جنسی زن همین بوده است. زوج دیگری هم بودهاند كه ازدواج اجباریشان باعث كاهش میل جنسی هر دو طرف شده بود.مردانی هم به كلینیك مراجعه كردهاند كه دلیل مشكلشان در ارتباط، صرفا اضطراب شدید بوده است و پس از درمان اضطراب، كاملا احساس سلامت میكنند و....آذین تاكید میكند «حل مشكل جنسی یك زوج، بدون حضور هر دو طرف دشوارتر میشود حتی اگر مشكل اصلی به ظاهر از سوی یكی از آنها باشد.»
جای خیلیها خالی است
متوسط سنی مراجعهكنندگان به این كلینیك، براساس آمارگیری ماهانهای كه در آن انجام میشود، كمتر از 30 سال است، گرچه این رقم نشان میدهد زوجهای جوان به سلامت جنسیشان اهمیت میدهند، مدیر مركز به بخش منفی این جریان هم فكر میكند: تقریبا در همه كلینیكهای سلامت جنسی جای نوجوان ها، زوجهای میانسال و سالمندان هنوز خالی است.او، نگران نوجوانهایی است كه بدون آموزشهای جنسی لازم وارد دنیای بزرگسالها میشوند و میخواهند اطلاعاتی را كه نیاز دارند نه از مبادی صحیح، بلكه از راههایی نامطمئن مثلا گروههای همسالان یا سایتهای اینترنتی كسب كنند و معلوم نیست این منابع تا چه حد درست و بدون سوءنیت اطلاعات را ارائه بدهند.
او نگران زوجهای میانسال و سالمندی است كه نمیدانند برای حفظ رضایتشان از زندگی و جلوگیری از بسیاری از بیماریهای روانی، باید ارتباط جنسیشان را در زندگی مشترك حفظ كنند؛ نگران زنان یائسهای است كه عرف اجتماعی و باورهای نادرست آنها را به این نتیجه رسانده كه زندگی جنسیشان به پایان رسیده است و باور نمیكنند كه از نظر علمی و با در نظر داشتن افزایش امید به زندگی، آنها پس از یائسگی میتوانند تا سالها به فعالیت جنسیشان ادامه دهند.نگران همه دخترها و پسرهای جوانی است كه خیال میكنند تنها شروط لازم برای ازدواج، سربازی رفتن پسر و منفی بودن آزمایش ابتلا به اعتیاد و بیماریهای مقاربتی است و نمیدانند كه بدون آموزش مهارتهای جنسی، زندگی مشتركشان میلنگد و از آمارهای اعلام شده از سوی وزارت بهداشت و قوه قضاییه بیخبرند؛ مثلا نمیدانند كه كمتر از چهار سال پیش، كارشناسان در كنگره ملی سلامت و خانواده اعلام كردند 50 تا 60 درصد طلاقها در كشور به دلیل مشكلات جنسی است و هنوز هم این مشكل یكی از پنج علت اصلی طلاق در كشور محسوب میشود.
نیاز زیاد است، مراجعه اندك
گرچه طبقاتی كه به درمان ناباروری و سقطهای مكرر اختصاص دارد، همیشه شلوغ و پر رفت و آمد است، كلینیك سلامت جنسی در طبقه همكف شلوغ نیست و تعداد مراجعانش در روز گاهی به شمار انگشتهای دست میرسد، اما خلوتی این كلینیك سلامت جنسی و كلینیكهای سلامت جنسی دیگر ـ كه شمارشان در كشور بسیار اندك است ـ همان طور كه آمارها گواهی میدهند، دلیل بر بینیازی مردم از آموختن مهارتهای جنسی نیست، بلكه برای بسیاری از زوجها، داشتن مشكلی جنسی در زندگی مشترك، رازی مگوست كه ترجیح میدهند برای حل آن به راههای دیگری بجز مراجعه به كلینیك سلامت جنسی متوسل شوند.آذین به نكتهای كه باعث بیمیلی زوجها به مشاوره جنسی شده است اشاره میكند «درمان ناباروری و استفاده از خدمات كلینیكهای سلامت جنسی هنوز تحت پوشش بیمه نیست و این یعنی متاسفانه متولیان سلامت در كشور، هنوز چنین مسائلی را جزو جنبههای مهم سلامت افراد نمیدانند.»
طاهره و حمید كه از اتاق مشاوره بیرون میآیند، قدم تند میكنند و بسرعت از كنار زن و مرد جوان نشسته بر صندلیهای نارنجی سالن انتظار، میگذرند. مشكل آنها، گرچه مشكل بسیاری از زوجها در سراسر كشور است، فقط شمار اندكی از آنها مثل طاهره و حمید جرات میكنند برای حلش به كلینیك بیایند. زوج جوان كه بلند میشوند تا به اتاق مشاوره بروند، زن نرسیده به در اتاق آهسته به مرد میگوید «شاید بهتر باشد به دكتر بگوییم كه ما....» و حرفش باز با هیس كشدار شوهرش نیمهتمام میماند.كلینیك سلامت جنسی چندان شلوغ نیست، اما كمی مراجعان این مركز به معنی بینیازی مردم از آموختن مهارتهای سلامت جنسی نیست.
نظر شما