به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ اگر تا چندی پیش تنها تصور ما از یك بیخانمان، مردی با مو و ریش بلند و نامرتب، ظاهری چرك و كثیف و لباسهای كهنه و پاره بود، حالا باید به این تصویر، پیرزنهای رنجور و تنها یا زنان معتاد بیخانمان را هم اضافه كنیم، اما این پایان این ماجرای غمانگیز نیست.
سن كارتنخوابی زنان در كلانشهر بیدر و پیكری به نام تهران بسرعت رو بهكاهش است؛ حالا شاید در تاریكی شب نگاهمان به دختران كمسن و سالی هم بیفتد كه از روی ناچاری جز پاركها، زیر پلها، ساختمانهای نیمهكاره و داخل جویها، سرپناه دیگری ندارند تا در آن شب را به صبح برسانند؛ سرپناهی كه خودشان خوب میدانند چندان هم امن نیست.
بیخانمانی فقط درد زنان بیخانمان شهر ما نیست، زنان و دخترانی كه ناچار این نوع زندگی را انتخاب كردهاند، خوب میدانند كه باید تاوان سختی در این راه بپردازند.
این همان موضوعی است كه مدیرعامل سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران از آن به عنوان زنگ خطری برای كاهش سن آسیبهای اجتماعی زنان در پایتخت تعبیر میكند و میگوید: زنان معتاد كارتنخواب در پایتخت رو به افزایش هستند.
نیمه دوم سال كه از راه میرسد، داستان تكراری و نخنمای بیخانمانها و كارتنخوابهای شهرمان با چاشنی آماری از بیخانمانهای جمعآوری شده از سوی شهرداری توسط دستگاههای مسوول اعلام میشود بدون اینكه طرح این مساله به ارائه راهكاری بینجامد كه در نهایت باعث تغییر محسوسی در وضع زندگی كارتنخوابهای شهرمان شود.
حالا دیگر برای كارتنخوابهای شهر ما تابستان یا زمستان فرقی نمیكند؛ در گرمای تابستان یا سرمای زمستان، آنها همیشه هستند هر چند مسوولان سازمانهای متولی فقط هنگام سرمای هوا به یادشان میافتند.
انگار آنها هم پذیرفتهاند كه همیشه باید كارتن خواب باقی بمانند، ما مثل همیشه امید واریم هنوز هم ارادهای برای سامان دادن به وضع رقتانگیز بیخانمانهای شهرمان وجود داشته باشد.
نظر شما