نلسون تاكید میكند: در تحقیقات قبلی تفاوت جنسیتی بیش از حد اغراقآمیز بوده و تفاوت قدرت تصمیمگیری بین زنان و مردان نادیده گرفته شده است.
محققان تفاوتهای مختصری در میانگین قدرت خطرپذیری بین زنان و مردان مشاهده كردند، اما به نظر میرسد كه نتایج نهایی 24 مطالعه صورت گرفته تا حد زیادی غلوآمیز و غیرواقعی نشان داده شده است. در بخشی از این مطالعه به بروز بحران جهانی اقتصاد در سال 2008 میلادی نیز اشاره شده و تاثیر احتمالی جنسیت در بروز یا پیشگیری از مشكلات اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. شواهد مورد بررسی در این مطالعه نشان میدهد كه جنسیت بیولوژیكی تصمیمگیران نمیتواند عامل اصلی در این زمینه محسوب شود.
كیمو اریكسون محقق سوئدی كه در سال 2010 میلادی پژوهشی تحت عنوان «واكنشهای احساسی، توضیحی برای تفاوت جنسیتی در ورود به كارهای ریسكپذیر» نیز معتقد است كه پژوهشهای قبلی در این حوزه بسیار سطحی بوده و تلاش شده كه زنان، به عنوان جنسیتی با رفتارهای خطرگریز جلوه داده شوند. نلسون هشدار میدهد كه كلیشهسازی مبتنی بر جنسیت و خطرگریزی بهویژه در مطالعات علمی میتواند منجر به بروز تعصب فرهنگی در جامعه و محل كار شده و تصمیمگیری مردم را تحت تاثیر قرار دهد.
نظر شما