سلامت نیوز : باید یک پلنگ بهدست محیطبانان سازمان محیطزیست کشته شود و از سازمان محیطزیست درباره موضوع کشتهشدن پلنگها توضیح بخواهد. پرونده مرگ این پلنگ که یکماه پیش بهدست یکی از محیطبانان کشته شد آنقدر ابهامات در دل خود داشت که در نهایت فراکسیون محیطزیست مجلس تصمیم گرفت با واردشدن در این ماجرا نهتنها تکلیف مرگ این پلنگ را روشن کند بلکه بهنوعی سازمان متولی حفاظت از محیطزیست کشور را برای کوتاهی در حوزه حیاتوحش کشور پاسخگوتر کند چرا که همزمان با این اتفاق که در دماوند بهوقوع پیوسته بود و تنها به فاصله چند هفته، 4پلنگ دیگر نیز به شیوههای دردناکی کشته شده بودند، یکی را در استان فارس سوزانده بودند، دیگری را با طعمه مسموم کشته بودند، در خاش نیز مرگ یک پلنگ جنجال زیادی پدید آورد و...!
سازمان تقصیر خود را پذیرفته
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ مسئولان سازمان محیطزیست قرار است سهشنبه همین هفته درباره کمکاری شان در حوزه حمایت از حیاتوحش کشور به خانه ملت پاسخ بگویند. کمالالدین پیرموذن از اعضای فراکسیون محیطزیست که این خبر را اعلام کرده، یادآور شده است که «موضوع کشتهشدن پلنگها را پیگیری کردیم بهطوری که مسئولان سازمان محیطزیست برای پاسخگویی و ارائه گزارش کشته شدن پلنگها، سهشنبه هفته آینده در فراکسیون محیطزیست حضور خواهند داشت.» اما سوال اینجاست که اگر پاسخ قانعکنندهای از ساختمان پردیسان به بهارستان داده نشود آن وقت تکلیف چیست؟ این نماینده مجلس گفته است که «اگر توضیحات مسئولان محیطزیست قانع کننده نبود این موضوع را از طریق کمیسیون اصل 90 یا مراجع قضایی پیگیری خواهیم کرد.»
با وجود این کهاندکی بعد از انتشار خبر کشتهشدن این پلنگ بهدست محیطبانان دماوند، سازمان محیطزیست از «مقصربودن» در این ماجرا برائت جست و به روشهای مختلف سعی کرد، این مرگ را به دفاع محیطبان ضارب از خود ربط بدهد اما حالا پیرموذن اعلام کرده که در گزارشهایی که سازمان از این ماجرا به مجلس داده، تقصیر خود را پذیرفته است:«مسئولان سازمان محیطزیست گفتهاند که در موضوع کشتهشدن پلنگ توسط محیطبان دماوند قصور کردهاند و در حال حاضر لاشه پلنگ برای کالبد شکافی در دست بررسی قرار دارد و منتظر اعلام نتیجه هستیم.»
سوالات مجلس چه خواهد بود؟
اگرچه که در حال حاضر آلودهشدن مرگ این پلنگ در دماوند
باعثشده مجلس بر عملکرد سازمان محیطزیست حساستر شود اما به نظر میرسد
در این فرصت طرح مواردی چون کشتهشدن یوزپلنگ در سمنان و مرگ دیگر پلنگها
در ماههای اخیر نیز جای طرح داشته باشد. مهندس
هوشنگضیایی از استادان دانشگاه در حوزه حیاتوحش کشور به آرمان میگوید
که این روزها هم تصادفات جادهای و هم مردم عاملان مستقیم و غیرمستقیم مرگ
پلنگ هستند.» او ادامه میدهد: «به این دو عامل، باید شکار پلنگ توسط
اسلحههای غیرمجاز و حتی جوازدار را هم اضافه کنید.»
او میگوید که عدم آموزش کافی از سوی محیطزیست به بومیان باعث افزایش تلههای مسموم و مرگ پلنگ و دیگر گربهسانان حیاتوحش شده. از سوی دیگر بهخاطر تخریب جنگلها، تالابها و دشتهای حفاظتشده، طعمه پلنگها به نحو چشمگیری کاهش پیدا کرده و همین موضوع باعث شده است که اولا نگرانی درباره پلنگها زیاد شود و از سوی دیگر پلنگ با خروج از زیستگاه خود و آمدن به مکانی همچون ماجرای دماوند، چنین سرنوشتی پیدا کند. این در حالی است که به گفته ضیایی افزایش تعداد سلاحهای جوازدار نیز تهدید دیگری برای پلنگها به شمار میرود که سازمان محیطزیست باید با آن مقابله میکرد.
محیطبانان بیعلاقه!
ضیایی در جای دیگری از گفتههایش به وضعیت و توانایی
سازمان هم اشارهای دارد: «متاسفانه خود سازمان نیز در شرایط فعلی امکانات و
توانایی محدودی دارد. واقعیت این است که محیطزیست کشور را نمیتوان با
دو، سه هزار محیطبان حفاظت کرد!» اما این تمام ماجرا نیست؛ ضیایی با فرض
اینکه در حالحاضر سههزار محیطبان در کشور داریم به کیفیت این نیروی
حفاظتی هم اشاره کرده و میگوید:«متاسفانه محیطبانان ما دیگر آن روحیه
سابق را ندارند. اگرچه که بخش قابلتوجهی از آنها هنوز با عشق و علاقه این
مسئولیت خطیر را میپذیرند اما واقعیت این است که این سه هزار محیطبان
تنها به اندازه 1500 محیطبان کارایی دارند.»
البته ضیایی به دلایلی تمایل ندارد به حادثه دماوند و به محیطبانی که مقصر مرگ آن پلنگ شناخته شده اشارهای کند اما با توجه به نکتهای که او درباره پایینآمدن سطح کیفی محیطبانی در کشور میگوید و تاکیدی که گزارشها روی شلیک 15 گلوله از اسلحه کمری آن محیطبان به پلنگ داشتهاند شاید بشود اینطور نتیجه گرفت که روز سهشنبه سازمان محیطزیست باید درباره ماجراجویی محیطبانانش نیز توضیحاتی به مجلس ارائه کند. به گفته او در حالحاضر محیطبانان علاقهمند کشور بازنشسته شدهاند و دیگر از شرط علاقه در استخدام محیطبانان خبری نیست!
طرح بیمه دام ها
اگرچه که شاید حالا انگشت تمام اتهامات به سوی سازمان دراز شده اما به نظر میرسد که در نگاهی عادلانه سازمان نیز در مقاطعی قابلیت مقابله با آنچه که کارشناسان «چرخه کلان تخریب محیطزیست کشور» نام نهادهاند را ندارد. ضیایی در اینباره میگوید: واقعیتها را باید در نظر گرفت، سازمان هم در بسیاری از موارد چندان مقصر نیست، نتیجه مدیریت کلان کشور در بخشهای مختلف باعثشده که سازمان به این حال بیفتد. وقتی که تالابهای کشور خشک میشوند، جنگلها برای احداث یک جاده از بین میروند و... طبیعی است که نتوان علت مرگ تمامی پلنگها را سازمان محیطزیست قلمداد کرد!» او به عنوان نمونه به پارک خجیر اشاره میکند که یکی از اصلیترین زیستگاههای پلنگ بوده و پیش از این بین 15 تا 20 قلاده از این حیوان در آن وجود داشته اما پس از ساخت پادگان در دل آن حالا حتی اطلاعی از آن یک قلاده پلنگی که دوربینهای تلهای حضور آن را ثبت کرده بودند نیست! اما برای خروج از شرایط فعلی هم این کارشناس حیاتوحش کشور پیشنهاداتی دارد که بیشتر حول محور حفاظت از پلنگهاست: «سازمان باید بیش از هر چیز به فکر گلههایی باشد که در مکان زندگی پلنگها حضور دارند.
طرحی باید اجرا شود که گلهها را از زیستگاهها خارج کنند یا لااقل نگذارند سگهای گله در این مناطق پرسه بزنند چرا که درحال حاضر بیشتر آمار مرگ پلنگها مربوط به طعمههای سمی است که روستائیان سر راه اینگونه حیاتوحش قرار میدهند و نه تنها پلنگ بلکه دیگر حیواناتی که از لاشه مسموم تغذیه میکنند را هدف قرار داده.» اشاره بعدی ضیایی به موضوع بیمه دامهاست: «اگر طرح بیمه دامها لااقل برای گوسفندانی که در حریم قرار دارند اجرا شود و سازمان در قبال دام یا خسارتهایی که حیاتوحش کشور به باغات و مزارع وارد میکنند مبلغی را بهعنوان خسارت بدهد، روستائیان دست از کشتن حیوانات برمیدارند.» ضیایی معتقد است که این موضوع در قانون نیز پیشبینی شده اما با بهانهای چون عدم بودجه کافی، تاکنون از سوی سازمان پیگیری نشده است.
نظر شما