متاسفانه علت بسیاری از مشکلات بزرگی که اعتبار حرفه را زیر سوال میبرد خطاهای خود پزشکان است. تا زمانی که ما به عنوان درمانگر رضایت آگاهانه، اخلاق پزشکی و... را اموری مربوط به کشورهای پیشرفته، تجملی و غیرکاربردی تلقی کنیم باید منتظر باشیم که اعتبارمان هم توسط جامعهای که آن را لایق اخلاق حرفهای به روز دنیا ندانستهایم زیر سوال برود.
دکتر علی مرسلی در هفته نامه سپید نوشت:چندی پیش در فضای مجازی مطلبی به اشتراک گذاشته شد که واکنشهای متفاوتی را در مورد پزشکان و عملکرد آنها دامن زد. این واکنشها هم از سوی پزشکان و هم از سوی سایر کاربران بود و طیف وسیعی را شامل میشد...
ماجرا از این قرار بود که نویسنده ناشناس مطلب ادعا کرده بود ناراحتی قلبی پدرش مورد تشخیصی سیتی آنژیوگرافی بوده است و پزشک متخصص قلب برای اینکه پول بیشتری به جیب بزند و پول به جیب رادیولوژیست نرود، بیمار را آنژیوگرافی کرده است.
در مورد صحت ادعای مطلب نظر قطعی نمیدهیم. کمی پرسوجو از متخصصان قلب و با استناد به رفرنسهای موجود واضح است که این مطلب نمیتواند مبتنی بر شواهد باشد چراکه در مطالعه میلر و همکاران در جان هاپکینز روی 291 مبتلا به بیماری کرونری قلبی در 15 درصد موارد بلاک عروق قلبی توسط سیتی آنژیوگرافی میس شد و در 10 درصد موارد جواب مثبت کاذب به دست آمد (The New England Journal of Medicine November 27, 2008).
مساله دوم این است که آنژیوگرافی یک روش تشخیصی- درمانی است و علاوه بر اینکه گلد استاندارد تشخیصی محسوب میشود با حدود
1 درصد ریسک قادر است درمان بسیاری از انسدادها را هم حین تشخیص در همان لحظه صورت دهد و در بسیاری از هزینههای بیمار صرفهجویی كند. از طرف دیگر دوز اشعه دریافتی توسط بیمار در سیتی آنژیوگرافی بیشتر از آنژیوگرافی کانونشنال است.
در واقع سیتی آنژیوگرافی روشی با حساسیت بالا و اختصاصیت پایین است و پاسخ منفی آن (در کنار بررسی کلینیکی و تست ورزش) نیاز به آنژیوگرافی را احتمالا منتفی کند ولی در پاسخ مثبت آن در ادامه نیاز به آنژیوگرافی کانونشنال وجود دارد بنابراین در این مورد که احتمال انسداد بالاست، استفاده از سیتی آنژیوگرافی تحمیل روش تشخیصی اضافی و تحمیل دوز اضافی بوده و امری غیراخلاقی است.
(توجه کنید طبق مطالعه برنر وهال حدود 2-5/1 درصد سرطانها در ایالات متحده در ارتباط با سیتی اسکن است) سیتی آنژیو بیشتر برای موارد پیگیری بعد از بایپس کاربرد دارد و تشخیص یا رد مواردی که احتمال انسداد آنها کم است.
در مورد هزینهها هم باید گفت هزینههای سیتی آنژیو بسیار بالاتر از آنژیوگرافی کانونشنال است بنابراین در کشور ما معقول است که حتی مواردی که مورد سیتی آنژیو باشند بهطور روتین آنژیو شوند (در آمریکا هم هزینههای سیتی آنژیو بیشتر از آنژیو کانونشنال است).
برخی مطالعات ارزش تشخیصی سیتی آنژیو را برابر با آنژیو گزارش کردهاند ولی باید توجه کرد که اولا این مطالعات اندک هستند، دوم اینکه ملاحظات دیگر (دوز اشعه، نوع دستگاه مورد استفاده و بایاسهای خود مطالعه، هزینه، نیاز مجدد به آنزیو کانونشنال و...) استناد کلینیکی به این مطالعات را غیر معقول میکند!
در دنیای مجازی مطالب زیادی به اشتراک گذاشته میشود. در چند سال اخیر اشتراک مطالب خلاف واقع شیوع زیادی داشته است. ما در دنیای مجازی میخوانیم که فلان آدم مشهور اصالت ایرانی دارد، فلان حادثه خارقالعاده پارانرمال در فلان نقطه روی داده است، اگر تخممرغ را بین دو موبایل درحال مکالمه قرار دهیم میپزد، ایرانیان باهوشترین مردم دنیا هستند، ماموریت آپولو کار استنلی کوبریک، کارگردان معروف بوده و وجود خارجی نداشته است و.... بسیاری از این ادعاهای بیپایه ظاهرا ضرری برای جامعه ندارند (غیر از اینکه باورهای غلطی در اذهان ایجاد و آنها را نسبت به بسیاری از واقعیتهای موجود بدبین میكنند) هر چند از نظر نگارنده غیرعلمی کردن رویکرد جامعه به مسایل علمی جنایت در حق آن جامعه است اما مواردی هم از خزعبلات وجود دارد که اثر منفی مستقیم و قابل لمسی روی جامعه دارد.
هدف قرار دادن اعتبار پزشکان یکی از این زیانهاست که فرآیندی برگشتناپذیر است. طبق نظرسنجی گالوپ در کشور آمریکا اعتبار حرفه پزشکی در سالهای اخیر چند پله سقوط کرده است. قسمتی از این سقوط به علت کاهش روند قیم مآبی در حرفه پزشکی است ولی قسمت دیگر هم به فرآیندهایی برمیگردد که به حق یا ناحق در حال بدنام کردن حرفه پزشکی در اذهان جامعه هستند. مثال معروف این بدنامسازی سیستماتیک بحث زیرمیزی گرفتن پزشکان است. زیرمیزی گرفتن پزشکان میتواند بیشتر از سایر شغلهای دیگر یا کمتر از شغلهای دیگر باشد.
هیچ مطالعه مدونی که نشان دهد پزشکان بیشتر از بسیاری حرفه های دیگر مبالغ غیرقانونی دریافت میکنند، وجود ندارد ولی هجمه رسانهای علیه پزشکان بسیار بیشتر از حالت نرمال است چون حساسیت جامعه نسبت به این قشر اجتماع بیشتر و مایل است خطاهای آنها را بیشتر آگراندیسمان کند.
پزشکانی که از مضرات این ذرهبین اجتماع رنج میبرند حق دارند و باید از برخی امتیازاتی که جامعه برای اعتبار آنها قائل است، بهرهمند شوند.
باید به کسانی که اعتبار حرفه پزشکی و اعتماد مردم به پزشکان را با قصد یا از روی نادانی زیر سوال میبرند پاسخ قاطع داده شود. ما مجبوریم به پزشک معالج خود اعتماد داشته باشیم. در فرآیند تشخیص و انتخاب درمان نهادهای نظارتی فقط درصورتی قادرند وارد شوند که «اثبات خطا» صورت گرفته باشد و این خطا به قیمت سلامت یا جان عزیز ماست!
بنابراین تنها قاعده حاکم بین من بیمار و پزشک معالجم اعتمادی است که من به دانش، وجدان کاری و اعتبار حرفه پزشکی دارم. کسانی که بخواهند این اعتماد را با «حرف مفت» و «خزعبلات در مقیاس رسانهای» زیر سوال ببرند در واقع به بیماران و جامعه خیانت میکنند. از این رو است که رسانهها نباید در مورد مباحثی که با سلامت مردم سر و کار دارد بیگدار به آب بزنند بنابراین میبینیم که رشته تخصصی مانند مدیکال مدیا در دانشگاهها شکل میگیرد و اهالی رسانه مجبورند با رویکرد تخصصیتر وارد حوزه سلامت شوند.
جریان آزاد اطلاعات روندی اجتنابناپذیر و مفید است. حتی زیانهای جریان آزاد اطلاعات غلط و غرضورزانه هم در قبال فایدههای جریان آزاد اطلاعات بسیار اندک و ناچیز است. به نظر نگارنده وظیفه صنف پزشکی نه ستیز با پخش چنین مطالب بیاساس در فضای رسانهای بلکه پاسخگویی مناسب و روشنگری در مورد حقایق علم پزشکی(در برابر غلیان احساسات عمومی با ترفندهای رسانهای) است.
نگارنده بیش از آنکه نویسنده این مطلب (بهتر بودن سیتی آنژیو نسبت آنژیو) را مقصر بداند، پزشک معالج متخصص مخاطب این واقعه را مقصر میداند که نتوانسته است بیمار و همراهش را در مورد درمان و روش درمانی قانع کند. از آنجایی که این پزشک نتوانسته رضایت آگاهانه از بیمار اخذ کند و احتمالا رضایت آگاهانه را تکه کاغذ پارهای با امضای بیمار یا قیم او فرض کرده عمل او نام دیگری غیر از قصور ندارد.
متاسفانه علت بسیاری از مشکلات بزرگی که اعتبار حرفه را زیر سوال میبرد خطاهای خود پزشکان است. تا زمانی که ما به عنوان درمانگر رضایت آگاهانه، اخلاق پزشکی و... را اموری مربوط به کشورهای پیشرفته، تجملی و غیرکاربردی تلقی کنیم باید منتظر باشیم که اعتبارمان هم توسط جامعهای که آن را لایق اخلاق حرفهای به روز دنیا ندانستهایم زیر سوال برود.
وقتی ما با جمله «اینجا ایران است» بسیاری از مناسبتهای حرفهای بین خود و در قبال بیماران را رعایت نکنیم، برای حریم خصوصی بیمار، وقت او و رضایت آگاهانه از وی ارزشی قائل نشویم، باید هم منتظر باشیم که جامعه مناسبات خود را با ما تحت اتیکت پزشکان جهان سومی تنظیم کند و برای اعتبار حرفهمان ارزشی قائل نشود.
نظر شما