به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ کرسی یونسکو در آموزش سلامت در سال 1383 در قراردادی بین دانشگاه تهران و مدیر کل یونسکو به امضا رسید و فعالیت خود را آغاز کرد. چشماندازی که برای این کرسی تعیین شده، یک پایگاه ملی و منطقهای برای هدایت و حمایت فعالیتهای آموزشی و پژوهشی در جهت ارتقای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی آحاد جامعه در چشمانداز توسعه بلندمدت کشور و در چهارچوب اهداف علمی، پژوهشی، تربیتی و فرهنگی یونسکو است. هدف کرسی یونسکو بهصورت خلاصه ارتقای فرهنگ عمومی جامعه در امر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است. ساختار کرسی را شورای سیاستگذاری، شورای برنامهریزی، شورای اجرای و دبیرخانه کرسی یونسکو تشکیل میدهند. نشانی الکترونیک کرسی یونسکو در آموزش سلامت http://unesco.tums.ac.ir است که میتوانید به آن مراجعه کنید. فعالیتهای کرسی یونسکو در آموزش سلامت شامل فعالیتهای آکادمیک هم در بعد آموزش و هم در بعد پژوهش، برگزاری کنفرانسها و همایشها و انتشار خبرنامه است. کمیتههای تخصصی کرسی یونسکو در آموزش سلامت نیز شامل کمیته پژوهش در ایدز و زمینههای وابسته و همینطور کمیته تخصصی آموزش اخلاق در علوم و تکنولوژی است.
شبکههای دانشگاهی که اکنون به صورت مجازی و البته بهصورت عملیاتی شکل گرفته است، متشکل از مرکز تحقیقات آسم و آلرژی، شبکه ایمونولوژی پایه و غدد درونریز و متابولیسم، مرکز تحقیقات تروما و جراحی سینا و مرکز تحقیقات ایدز ایران است. کرسی، خود در محل مرکز تحقیقات آسم و آلرژی واقع شده و از حمایتهای این مرکز برخوردار است. این شبکه در حال گسترش نیز است و در حال حاضر با چند مرکز دیگر مانند مرکز تحقیقات محیطزیست در حال مذاکره هستیم. اولویتهای کرسی یونسکو که به تصویب شورایعالی رسیده است، متناسب با بیماریها در سطح کشور است. در راس همه آنها سلامت روان است. همینطور بیماریهای قلب و عروق، سرطان، سوانح و حوادث، دیابت، آسم و آلرژی، ایدز، محیطزیست و اعتیاد از اولویتهای دیگر کرسی یونسکو هستند که با هم نیز ارتباط دارند. پس از مرور فعالیتهای کرسی یونسکو در آموزش سلامت که در همه زمینههای جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی نقش دارد نوبت به مسئله اختلال روان، انگ و تبعیض میرسد.
آشکار است که اختلالات روانی در جوامع مختلف بسیار شایع است، شیوع این اختلالات روانی در جوامع مختلف بسیار شایع است، شیوع این اختلالات حدود 20 تا 30درصد بوده که در جوامع جهانسوم این مقدار به 30درصد نزدیکتر است. به همین دلیل طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت حدود 80درصد افرادی که یکی از مشکلات روانی را دارند، در کشورهای درحال توسعه و عقب افتاده یعنی کشورهای جهان سوم زندگی میکنند. افسردگی اساسی بهتنهایی بیشتر از بار بیماریهای قلب و عروق و سرطان، هزینههای بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی را بر جوامع تحمیل میکند و سالهای از دست رفته به علت ناتوانی و ناکارآمدی حاصل از افسردگی براساس شاخص Daly، 28درصد است که درصد چشمگیری است.
ترس از انگ یا برچسب یا همان استیگما و تبعیضی که برای آن فرد و خانواده پیش میآید، مهمترین دلایل مراجعه نکردن بهموقع در بیش از 70درصد افراد مبتلا به اختلالات روانی است. یعنی بیش از دوسوم افراد به دلیل ترس از انگ بیماری روانی برای درمان به پزشک مراجعه نمیکنند. از آنجایی که بحث در باره موضوع سلامت و رسانه با موضوع محوری انگ یا استیگماست، اینکه رسانهها چه نقش و جایگاهی در این زمینه دارند، از اهمیت بسیاری برخوردار است. میدانید که گسترش رسانهها و تنوع رسانهای در دنیای امروز بسیار اهمیت پیدا کرده است. فضای مجازی، اینترنت، صداوسیما، ماهوارهها، نشریات تخصصی در زمینههای مختلف از جمله سلامت روان و پزشکی، مطبوعات، فیلم، نمایش و تبلیغات و همه و همه به نوعی ایفای نقش میکنند. تاثیرگذاری رسانهها بر نوع نگاه و تفکر افراد نسبت به دنیای پیرامون بسیار حائز اهمیت است زیرا طرز نگاه و رویکرد، خود به رفتار منجر میشود. ثابت شده است که واکنش بیشتر افراد (بهخصوص نسبت به مسائل روانی) بیشتر برپایه تصویر ذهنی خود افراد است که نگاه فرد را نسبت به مشکلات روانی تعیین میکند و نه واقعیتها.
از اینرو رسانهها در این زمینه مرجعیت دارند، این رسانهها هستند که با ارائه اطلاعات، نوع دیدگاهی که دارند، مقاله یا تحلیلی که در بزرگنمایی یا کوچک کردن مسائل دارند، تصویر ذهنی جامعه را شکل میدهند. این مسائل براساس پژوهشهایی است که در سطح جهانی انجام گرفته و نقش رسانهها را به این صورت مورد تاکید قرار میدهد. برخی از واقعیتها و شاخصهای تکاندهنده در باره ترس از انگ بیماریهای روانی در ذیل آمده است: 42درصد افراد به دلیل ترس از انگ، مشکلات روانی خود را حتی به خانواده خود اطلاع نمیدهند. 60درصد افراد علت انگ و تبعیض در محل کار، خانواده و بین دوستان خود را به رسانهها نسبت میدهند و ابراز میکنند که این تصویری است که آن سریال تلویزیونی یا مطبوعات از من شکل دادهاند. 40درصد بیماران مبتلا به اختلالات روانی مترادف دانستن اختلالات روانی با خشونت را به مطالب رسانهها نسبت میدهند. 19درصد مردم از همسایگی با افراد دچار اختلالات روانی نگران میشوند. با وجود بار عظیم اجتماعی و اقتصادی، پیشگیری و درمان اختلالات روانی در کشورهای جهان سوم از اولویت لازم و حداقل برخوردار نیست و کشور ما نیز متاسفانه جزو یکی از این کشورهای در حال توسعه است. از این رو با ادامه وضع موجود طبیعی است که ادامه ناآگاهی نسبت به ماهیت و اهمیت اختلالات روانی ادامه پیدا خواهد کرد و در پی آن انگ، تبعیض و نقض حقوق شهروندی را خواهیم داشت.
نقض حقوق شهروندی در این باره چه چیز را شامل میشود؟ زمانی که فردی برچسب بخورد، از حق ازدواج، داشتن مسکن و استخدام محروم شده و با انزوا از جامعه و خانواده، حقوق او پایمال خواهد شد. مشکلات روانی مترادف با خشونت، وحشت و جنایت و مشکلات لاعلاجی معرفی میشوند. گاهی چهرهای که از یک پزشک یا حتی یک روانپزشک، یک بیمار دچار افسردگی یا مشکلات دیگری مانند اضطراب، در سریالهای تلویزیونی دیده میشود (که اغلب آنها دوبله هستند و برخی هم با کپیسازی تولید داخل است) همین چهرهای است که در جامعه وجود دارد. بنابراین امید ما این است که استمرار این نوع برنامهها بتواند به تغییر و اصلاح رویکرد، نگاه و ذهنیت منجر شود. امیدواریم با تغییر نگاه و رفتار موجود و اتخاذ رویکرد علمی، واقعبینانه و منصفانه در اطلاعرسانی (همان اخلاق در اطلاعرسانی و اخلاق در رسانه و تبلیغات)، کاهش انگ، تبعیض، محرومیت و انزوای اجتماعی بیماران و ارتقای سلامت روانی، انسجام و سرمایه اجتماعی در کشور را شاهد باشیم. در ارتباط با مسئله انگزدایی و کاهش تبعیض و فرقگذاری نسبت به افراد با سابقه اختلالات روانی یک مجموعه به صورت متصل به هم باید فراهم شود.
1- توانمندسازی بیماران و خانوادهها: طبیعی است که خانواده نقش بسیار مهمی را برعهده دارد. در خانواده آموزش، توانمندسازی و اصلاح نگاه و رویکرد حرف اول را میزد. توانمندسازی از خانواده و بیماران میتواند با آموزش صحیح از طریق رسانهها، صداوسیما و مشاوران آغاز شود. 2- تغییر نگرش و رفتار رسانهها و گروههای مرجع افکار عمومی از جمله دانشگاهیان، نخبگان و روشنفکران. 3- اصلاح تبلیغات رسانهای.4- تغییر نگرش و رفتار نهادهای خدماتی و تخصصی حتی در مراکز تخصصی و روانپزشکی و نوع نگاهها و رفتارها نسبت به بیماران مناسب نیست. درصورتی که اگر این مسائل محقق شوند، میتواند به تغییر نگرش و رفتار افراد و گروهها در سطح جامعه و در نهایت اصلاح فرهنگ و افکار عمومی، تغییر سیاستها (اعم از شورای علم و فناوری، مجلس، تشخیص مصلحت و...) منجر شود و در نهایت میتواند به کاهش تبعیض و نقض حقوق شهروندی و حقوق بشر در جامعه منجر شود.
نظر شما