به گزارش سلامت نیوز به نقل از مردم سالاری ؛ در ماههای اخیر تعداد وقایع زورگیری نه فقط در تهران بلکه در سراسر کشور به طرز وحشتناکی افزایش یافته است و هر روز هم مجرمان این جرایم وقاحت بیشتری مییابند و برای رسیدن به هدف خود دست به هر کاری میزنند که نمونه بارز آن انتشار فیلمیاز زورگیران است که به راحتی برای گرفتن کیف یکی از شهروندان، با چاقو به پشت وی میکوبند ! از این دست مشکلات در کشور کم نیست و شاید اگر این فیلم منتشر نمیشد برخی مسوولان همانند گذشته در پی آرام نشان دادن همه چیز همچنان حرکت میکردند اما انتشار چنین فیلمیکه چهره امنیت کشور را به طور واقعی به تصویر کشید باعث شد تا با چشمیبازتر به معضلات جامعه نگاه کنند.
در پی همین اتفاق بود که دستگاه قضایی با نظرات افکار عمومیو نگرانی مردم و مسئولان مواجه شد و تصمیمیاتخاذ کرد که نمیتوان آن را کاملا اشتباه یا کاملا درست دانست. اعدام زورگیران خشن شاید نوشدارویی باشد که بتواند تا مدتی کوتاه تن زخم خورده مردم را التیام ببخشد اما راه حلی قطعی نخواهد بود. حسب موازین شرعی و قانونی مصوب، تفاوتی میان بکارگیری سلاح سرد یا گرم وجود ندارد و در حکم محاربه و مجازات آن نیز اعدام است.
با اعلام این قانون برخی از زورگیرانی که بدون ترس از فرو کردن چاقو در گوشت و پوست مردم به کار خود ادامه میدادند شاید کمیعقب نشینی کرده باشند اما آمارها نشان دهنده این موضوع است که حتی تصویب این قانون که شاید بتوان آن را سخت ترین قانون در تاریخ برخورد با زورگیران دانست، چندان موثر نبوده است چراکه تا وقتی ریشه مشکلاتی از قبیل فقر، اختلاف طبقاتی و بیکاری در جامعه سرنوشت آدمها را تعیین میکند نمیتوان با قاطعیت گفت که تصویب چنین قوانینی موثر خواهد بود. زورگیری از جمله معضلاتی است که دامن گیر جامعه شده و روز به روز هم بر تعداد جرایم مرتبط با آن نیز افزوده میشود، در کنار این موضوع اجرایی نشدن و برخوردهای سطحی با تخلفاتی از جمله فروش چاقو به همه افراد با هر رنج سنی باعث شده تا آلت جرم به راحتی در دست همگان باشد و فرصت و جرقه ای اشتباه آتشی بر جان مردم میاندازد که تا مدتها جای زخمش باقی میماند. در کشور ما برای هر جرمیمجازاتی تعیین شده و میتوان گفت که در بحث قوانین چیزی کم نداریم اما نحوه اجرای آن هم معضلی است که در برخی از نواحی دادسرا میتوان آن را دید! به هر حال تنها اعدام کردن زورگیران در ملاء عام نمیتواند اهرمیبازدارنده باشد.
اگرچه در برخی موارد توانسته موثر واقع شود اما به نظر میرسد باید به جای پاک کردن دائمیصورت مساله کمیهم به راههای حل این بحران فکر کرد. تا زمانی که خودمان آلت جرم را در اختیار کسانی که به دنبال فرصت هستند قرار میدهیم و زمینه را برای گرایش به جرم و جنایت فراهم میکنیم نمیتوانیم انتظار هم داشته باشیم به درمان بیماریهایی که مانند سرطان به جان جامعه افتاده است.
اعدام جوانان خطا کار در ملاء عام که به خاطر رسیدن به آمال و آرزوی پول دار شدن دست به زورگیری میزنند تنها راه ریشه کن کردن این مشکل نیست نه اینکه بی اثر باشد اما اعدام در ملاء عام هم تبعات فرهنگی و اخلاقی در پی دارد، مردم هم بخشی از همین جامعه هستند که همه چیز را خوب میبینند و خوب میفهمند؛ همه باید در برابر قوانین برابر باشند و با همه متخلفان برابر قوانین برخورد شود.
برخورد سخت با کسانی که آرامش مردم را به خاطر چند هزار تومان به خطر میاندازند کاری بس نیکو است و این از نظر کسی مشکلی ندارد؛ اجرا و برخورد قاطع و پیشگیری از جرم نیز نکته ای است که به نوشدارویی پس از مرگ سهراب تبدیل شده و مسوولان قضایی و انتظامیکشور بعد از اتفاق بیدار میشوند و به دنبال مقصر میگردند. ایجاد رفاه عمومی، ایجاد زمینه رشد اقتصادی برای همه خانوادهها و به خصوص جوانان بدون سیاست بازی شاید بتواند میزان این جرایم را کاهش دهد.
نظر شما