به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ شاید دیگر برایمان دیدن صحنههای نزاع، قتل و خونریزی آنقدر عادی شده که یا بهسادگی از کنار آن میگذریم یا برای استفاده دیگران و روند عادیسازی خشونت در جامعه از آن صحنهها فیلم و عکس تهیه میکنیم و به دیگران هم نشان میدهیم. چه اتفاقی افتاده است و داریم به کجا میرویم و پیامد این روند عادیشدن خشونت در جامعه ما چه خواهد بود؟ متاسفانه اتفاق مهمی که دارد میافتد و خشونت نشانه آن است، بیگانگی است. داریم از هم بیگانهتر و بیگانهتر میشویم. چیزهایی که یک روزی ما را به هم پیوند میداد و از باهمبودن لذت میبردیم دارد از بین میرود و یکییکی بندهای این پیوند، یکییکی حلقههای این پیوند، دارد پارهپاره میشود و از هم میگسلد.
یک روزی با تعلق به جمع خویشاوندان، طایفه، قوم و قبیله و با بهانههای متعددی مانند مناسک و شعائر قومی و طایفهای و مذهبی سرشار میشدیم از لذت با هم بودن و اگر نزاعی هم پیش میآمد بلافاصله با مکانیزمهای کارآمدی که پیشبینی شده بود، کدخدامنشانه حلوفصل میشد و به جاهای باریک کشیده نمیشد؛ اما امروز این تعلقات کمرنگ شدهاند و کارآمدی قبلی را دیگر ندارند. البته نباید به گذشته غبطه خورد؛ چون اوضاع زمانه تغییر کرده و باید هر نسلی فرزند زمان خودش باشد و همانطور که پیشینیان برای تحکیم اجتماع خود و تزریق شادی و نشاط و ایجاد انگیزه در افراد تلاش کردند و کارهای بزرگی انجام دادند ما نیز بهنوبه خود متناسب با اوضاع و احوال روز، دست به نوآوری بزنیم و با بهرهگیری از سنتهای خوب گذشتگان و دانش و تجربه روز دنیا برای بقا و دوام جامعه خویش و تزریق نشاط و شادی و انگیزه در مردم اقدام کنیم؛ اما تا اینجا که هر روز داریم نمره بدتری در این زمینه میگیریم و بیگانگی دارد همه عرصههای زندگی ما را فرامیگیرد.
خوب خبر خشونتهای خونبار در کوچه و خیابان را که هر روز داریم میشنویم و میبینیم، اما در خیلی از خانوادهها هم که باید محل انس و مهربانی و تفاهم باشد، بعضا بیگانگی دارد بیداد میکند و آثار خود را بهصورت افزایش آمار طلاق و جدایی و چند برابر بیشتر از آن، طلاق عاطفی زنومرد و بالارفتن خشونتهای کلامی و رفتاری و انواع بیماریهای روحی و روانی بروز میدهد. فکر میکنید حتما در مراکز آموزشی باید اوضاع خوبتر باشد، اما موارد متعددی هست که در بین حتی اعضای هیاتعلمی که در زمره فرهیختگان جامعه محسوب میشوند و اجتماعی بهنام گروههای علمی هم دارند، دعوا و انواع خشونتها جریان دارد. ظاهرا در گروه گرد هم میآیند، اما با هر بهانهای با یکدیگر درگیر میشوند. گروه که نیست، جمع اضدادی است که اعضای آن هر روز از هم بیگانهتر شدهاند. این روزها دعواهای پشتپرده دولتمردان و سیاستمداران در گروهها و احزاب سیاسی نیز که علنی شده و هرچه به وحدت فراخوانده میشوند، اما افاقه نمیکند و باز آتش نزاع و درگیری بالامیگیرد. این اوضاع ادامه پیدا کند باید فاتحه جامعه را خواند و از دست نیروهای انتظامی و امنیتی و قضایی هم برای کنترل امور کمکم کار دیگر بر نمیآید.
بهقول توماس هابز همه گرگ همدیگر شدهایم و از باهمبودن لذت نمیبریم. اینکه اسمش جامعه نیست. البته خیلی هم ناامیدتان نکنم. هنوز سنتهای بسیار خوب و مناسک و شعائر جمعی پایداری داریم که میتواند این بیگانگی ما نسبت بهیکدیگر را ترمیم کند و ما را از لذت باهمبودن سرشار کند. یکی همین عمونوروزی است که هر سال با پیداشدن سروکلهاش ما را به هم نزدیکتر میکند، اما آنطور که باید قدرش را نمیدانیم و بعضا یا آن را انکار میکنیم یا آن را هم محل اختلاف و آزار یکدیگر میکنیم. یکی همین چهارشنبهسوری است که قبلا برای همه یک روز خاطرهانگیز بود و شادی و خرمی به زندگی میبخشید و حالا تبدیل شده به یک تهدید که تقریبا آن روز مثل این است که حکومت نظامی شده و همه باید زودتر به خانهها فرار کنند؛ چرا این بلا را سر سنتهای جمعی در آوردیم؟ چرا آنها را انکار کردیم و حالا این سنتها بهجای فرصت برای شادی و شور جمعی، به تهدید تبدیل شدهاند؟ البته خیلی از سنتهای خوب دیگر را نیز خراب کردیم.
دست به نوآوری هم برای امتزاج سنتهای نو و قدیم نزدیم. کاری کردیم که کمکم نسل جوان دارد از هویت خودی هم بیگانه میشود و رو بهسوی سنتهای مشابه وارداتی میگذارد که مشکل بیگانگی از همدیگر را پیچیدهتر هم میکند. چه باید کرد؟ اول از همه پذیرفتن خطاهای گذشته است. متاسفانه تاکنون به جای بهرهبردن از عقل جمعی و دانش روز و تجربه گذشتگان، فقط بذر نفاق و دودستگی و دشمنی را در جامعه کاشتهایم و میوه بیگانگی و خشونت به بار آوردهایم. لازم است به مدد عقل جمعی، دانش روز و تجربه پیشینیان، بزرگان اندیشه و خرد این مرزوبوم را فراخوانیم و به مرمت میراث خوب جمعی کشورمان پرداخته و سنتهای حسنه در ایران و جهان را بهرسمیت شناخته و با تجارب خوب جوامع دیگر و با احیای نهادهای مدنی سنتی و ایجاد نهادهای مدنی مدرن زمینههای تفاهم و همدلی و اتفاق در میان مردم را فراهم کنیم.
تلاش کنیم تا افراد در گروهها و اجتماعات واقعی برای توسعه و پیشرفت جامعه و ایجاد آیندهای امیدبخش برای جوانان و نسلهای بعدی تلاش کنند و بار دیگر امید را به جامعه باز گردانیم. نوروز و آیین شادیبخش را پاس داریم و از باهمبودن در چنین روزها و هرجا لذت ببریم.
نظر شما