آمار و ارقام جهانی حاكی از این واقعیت است كه مرگ و میر سالیانه ناشی از خطاهای پزشكی بین 46 تا 98 هزار نفر و میزان آسیبهای غیرمرگبار وارده در بیماران، بیش از یك میلیون مورد گزارش شده است.
دكتر علیرضا كاهانی متخصص پزشكی قانونی در پزشک امروز نوشت: راستی چرا پزشكان خطا میكنند و چه عامل و یا عواملی در این مساله دخیلند؟ و آیا اساسا خطا در پزشكی جزء لاینفك این علم است؟ همانگونه كه مستحضرید اخلاق پزشكی جزء لاینفك از علم پزشكی است و این علم در آموزههای اسلامی قداست ویژهای دارد و در كنار علم دین گذاشته شده است. از طرفی قوانین حمورابی كه بر مجازات پزشكان خطاكار قبل از بقراط پرداخته است نشان از این واقعیت است كه از بدو پیدایش این علم، شخصیت اخلاقی و دارا بودن وجدان در رتبه اول قرار داشته است. در نیم قرن اخیرشاهد طرح موضوعاتی جدی از قبیل خطای پزشكان بودهایم كه گاهی منجر به مجازات سنگین نیز گردیده است.
آمار و ارقام جهانی حاكی از این واقعیت است كه مرگ و میر سالیانه ناشی از خطاهای پزشكی بین 46 تا 98 هزار نفر و میزان آسیبهای غیرمرگبار وارده در بیماران، بیش از یك میلیون مورد گزارش شده است. همچنین طبق گزارشی 61 درصد پزشكان بالای 55 سال عنوان كردند كه حداقل یك اشتباه جدی در طول مدت طبابت كردهاند. در كشور ما نیز بنا بر اعلام سازمان پزشك قانونی در سال 1388 از دو هزار و نوزده پرونده ارجاعشده به پزشكی قانونی بیش از هزار پزشك در انجام وظیفه قصور داشتهاند. خوشبختانه باید اذعان كرد خطاهای پزشكی در قیاس با تعداد مراجعه بیماران به پزشكان، آمار بسیار اندكی دارد.
ولی این سوال وجود دارد كه چه عواملی موجب این خطاها میشوند؟ پزشكی كه سالها از عمر خود را در كسب علم و دانش سپری مینماید و هم و غم او خدمت به خلق و عشق به بشریت است چرا باید اینچنین عمل كند كه قابل سرزنش باشد؟ به نظر بنده، فعالیت و حرفههای پزشكی تیز مانند بقیه حرف نمیتواند خالی از خطا باشد. از نظر پزشكی، زمانی یك پزشك خطاكار محسوب میشود كه آنچه را در توان و اختیار دانش پزشكی روز است و طبیعت بیمار، اقتضای آن را دارد؛ به كار نگیرد و نتوان شكست درمان را به شانس مرتبط نمود. اما واقعاً تمام این خطاها متوجه عملكرد (انسانی) فرد پزشك است یا عوامل دیگری نیز مانند عوامل اجرایی و برنامهریزی در این فرآیند دخیلند؟
نگاهی اجمالی به این موضوع حاكی از آن است كه خطا میتواند در تمامی مراحل تشخیص، درمان، ترخیص و... رخ دهد كه متوجه پزشك و علم پزشكی او است. مثلا شباهت زیاد بعضی از بیماریها مثل بیماری قارچی پوستی یا اگزما كه اگر پزشك در تشخیص آن اشتباه كند موجب تشدید بیماری میشود و یا خطا در معالجه كه پزشك علیرغم رعایت اصول علم پزشكی نائل به موفقیت نمیگردد كه عدم توفیق او نقص در علم پزشكی است و یا علاوه بر تبحر كافی و انجام عمل جراحی مطابق با اصول علمی، عدم نظارت و مراقبت از بیمار موجبات آسیب به بیمار میگردد.
علاوه بر عوامل مذكور عوامل دیگری نیز از قبیل عوامل تكنیكی، تكنولوژیكی، وسایل مصرفی و تصمیمات مدیریتی غلط نیز میتواند باعث گردند پزشك به نتیجه مورد نظر نرسد و در نتیجه به عنوان خطاركار قلمداد میشود در حالی كه اصل خطا متوجه او نیست. این یك اصل است كه هر فردی حق دارد از درمان مناسب و استاندارد بهره برد. پزشكان هم مسلماً نیتی غیر از این ندارند ولی باید توجه كرد پزشكان مسوول عملكرد صحیح تمامی عوامل مرتبط با درمان بیمار نیستند و عواملی كه در بالا ذكر شد متاسفانه میتواند علیرغم تمامی تلاش پزشكان در روند سیر درمان بیمار عواقب و عوارض اسفباری ایجاد كنند. در دنیای امروز كه میان پزشك و بیمار رابطهای حقوقی برقرار شده است و پزشك مكلف است در معالجه بیمار از تمام استعداد و قابلیتهای خویش بهره گیرد و چارچوب قانونی را فراموش نكند، انصافاً این حق را هم بدهیم كه علیرغم انجام وظیفه، اتفاقی یا غیراتفاقی، نتیجه متفاوت از نتیجه معمول نیز ممكن است حاصل شود كه در نهایت میتواند خطای پزشك محسوب شود در صورتی كه خارج از توانایی پزشكان میباشد. در پایان امیدوارم كه با بررسیهای بیشتر و تدوین دستورالعملها و مقررات مناسب و دوری از برخورهای سلیقهای، بتوان شاهد روزی بود كه قضاوت عادلانه نسبت به این قشر زحمتكش داشته باشیم و موجب سلب اطمینان جامعه نگردیم.
نظر شما