به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ پسرك مثل باد، تند و سریع بود و با یك حركت به هدف نزدیك می شد و در چشم بر هم زدنی جیب طرف مقابل را خالی میكرد و آب هم از آب تكان نمیخورد. بالاخره پس از دو ساعت انتظار سر و كله پسربچه سارق با صورت آفتابسوختهاش، پیدا شد و مسعود هم زبانش باز شد.
دزد كوچولو پس از شنیدن مشكلات پسرك، ابتدا سعی كرد او را از سرش باز كند؛ چرا كه دلش نمیخواست به قول معروف رقیبی داشته باشد. ولی كمكم دلش به رحم آمد و چم و خم كار را به مسعود یاد داد. اما پسرك بدشانس در نخستین روزهای شروع سرقتهای كوچكش دستگیر و به كانون اصلاح و تربیت برده شد. حالا هم آسمان دنیای كودكانهاش ابری و خاكستری است و...
دكتر علی نجفی توانا،جرمشناس، در رابطه با جرایمی از قبیل سرقت در كودكان و نوجوانان به میگوید: به طور اصولی بزهكاری رفتاری آموختنی از محیط تلقی میشود و بهترین دوران آموختن، دوران كودكی، نوجوانی و جوانی است. اطفال در این دوران تحت تاثیر عوامل مختلف، رفتارهای متفاوتی از خود بروز میدهند. البته با توجه به فرهنگ و وضعیت
اقتصادی ، طبقات اجتماعی، شغل والدین و سایر معیارها هر طفل رفتار متفاوتی خواهد آموخت.
وی درباره جرایم اطفال اظهار می کند: سرقت یكی از طبیعیترین جرایمی است كه از همان زمان كودكی و به علت میل به مالكیت و داشتن انسان را جذب میكند، چرا كه اگر به كودكی دو ساله شیئی بدهید، دیگر حاضر به پس دادن آن شیء نیست، زیرا نسبت به آن، احساس قدرت و تملك میكند. انسان نیز از دوران كودكی میآموزد كه مالكیت به انسان توانایی اعطا میكند.
این استاد دانشگاه در ادامه میافزاید: بررسیها نشان می دهد که سرقتها به طور عمده ناشی از نیاز مالی است. كودك از طریق مدرسه و رسانهها امتیاز و ارزش داشتن و مالكیت را درك میكند و علاقهمند میشود كه خود نیز در این مسیر حركت کند. اما به دلیل این كه نمیتواند از طریق مشروع به چنین امتیازی دست یابد به آزمایشهای مختلف پرداخته و در نهایت سرقت و ربایش را بهترین و موثرترین وسیله مییابد.
به گفته دكتر نجفی توانا، با نزدیك شدن به سنین نوجوانی و جوانی انگیزههای افراد نیز به شكلهای مختلف تغییر میكند.
اول: دستهای از سارقان نوجوان كه به علت نیاز دست به سرقت میزنند كمكم حرفهایتر عمل میكنند، اما این احتمال وجود دارد زمانی كه توانایی مالی كافی پیدا كردند سرقت را كنار گذاشته و دست به دزدی نزنند.
دوم: دسته دیگری از سارقان نوجوان و جوان به علت وجود مشكلات روحی و روانی در خانواده، سرقت را برای جلبنظر و توجه والدین انجام میدهند. این دسته از اشخاص با وجود آن كه وضعیت مالی خوبی دارند ولی والدینشان به علت مشغله كاری و ناآشنایی با اصول تربیتی توجه كافی به فرزندانشان ندارند.
سوم: بخش دیگری از بچهها نیز برای انتقامجویی مرتكب سرقت میشوند و به دلیل كینهای كه از افراد دارند با این عمل به نوعی خود را ارضا میكنند.
چهارم: دستهای دیگر از سارقان با انگیزه خودباوری و رقابت و خودآزمایی در گروه همسالان سرقت میكنند و فقط برای به رخ كشیدن توانمندیهای فردی مرتكب این قبیل جرایم میشوند.
نظر شما