سلامت نیوز : باور كنید یا نه، در اطراف هر ایرانی، از هر چهار نفر یكی به اختلالات روانی مبتلاست. نگاهی به آمارهای اعلام شده توسط مراجع رسمی نشان می دهد كه مشكل در پایتخت حادتر است و از هر سه نفر حداقل یك نفر با اختلال روان دست و پنجه نرم می كند. به همین دلیل است كه اختلاف نظر بر سر محل پارك خودرو گرفته تا اختلافات خانوادگی، كار به نزاع می كشد و در مواردی نیز پرونده اختلافات با قتل بسته می شود. اختلالات روانی آنقدر بر زندگی روزمره ما ایرانی ها تاثیرگذار است كه به گفته رئیس اداره سلامت روان وزارت بهداشت، «بیشترین علت از کارافتادگی در کشور كه به بستری منجر می شود مربوط به اختلالات روانی است.»

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ كارشناسان می گویند، ردپای آسیب های اجتماعی نظیر طلاق، اعتیاد، خشونت خانگی و اجتماعی در اختلالات روانی دیده می شود و محمدعلی ناصحی اعلام كرده است كه «در جامعه مشکلات روان رو به افزایش است. هرچند ممکن است که به این مسئله نسبت داده شود كه آگاهی مردم نسبت به مشکلات روان خودشان بیشتر شده ولی این همه داستان نیست. زیرا از طرف دیگر بعضی از مشکلات در جامعه و اجتماع به صورت مستقیم و غیرمستقیم با سلامت روان مرتبط است که می‌توان به مباحث طلاق، اعتیاد، خشونت‌های خانگی و اجتماعی و جرم و جنایت اشاره کرد.»

به گفته او «در سال 90 توسط وزارت بهداشت پیمایش ملی سلامت روان روی افراد 15 تا 64 سال صورت پذیرفت و براساس این بررسی میانگین شیوع اختلالات روانپزشکی 23.6درصد گزارش شد. که البته این آمار میانگین کشوری بود و شاید در بعضی از جاها زیادتر یا کمتر باشد. نتایج این بررسی نشان داد که 23.6 درصد از افراد 15 تا 64 سال کشور در 12 سال منتهی به انجام این بررسی به حداقل یکی از اختلالات روانپزشکی مبتلا شده‌اند که نیازمند به درمان بوده‌اند و این آمار بسیار بالایی است یعنی از هر 4 نفر یک نفر دچار اختلالات روانپزشکی شده است.» اما این همه ماجرا نیست روز گذشته معاون بهداشتی وزیر بهداشت با تاكید بر شیوع 23 درصدی اختلالات روانی در كشور از كم توجهی به سلامت روان گله كرده است.

فاطمه رخشانی گفته است:«متاسفانه باید بگوییم که وزارت بهداشت ساختار تشکیلاتی مناسبی برای پیشگیری و کنترل اختلالات روانی تعریف نکرده است.» وی در پاسخ به این پرسش که آیا وزارت بهداشت به سهم خود به وظیفه‌اش برای کنترل بیماری‌های روانی عمل کرده گفت:‌«آن طور که برای بیماری‌های جسمی در وزارت بهداشت تلاش کرده‌ایم بسیار کمتر از آن برای بیماری‌های روانی کار کرده‌ایم. تازه بدتر از آن وضعیت سلامت اجتماعی است. اگر ساختار تشکیلاتی وزارت بهداشت را ببینید، می‌بینید که اصلا سلامت روان در ساختار تشکیلاتی وزارت بهداشت جایگاه مناسبی ندارد و جایگاه آن بسیار ضعیف تر از ساختار تشکیلاتی امور دیگر است.» به گفته او«چه مفهومی دارد که ‌ساختار وزارت بهداشت سلامت روان را در اولویت قرار نداده است، در حالی که در آخرین مطالعات بار بیماری‌ها، بار اول بیماری‌های زنان مربوط به افسردگی و بیماری‌های روانی است.»

از یكسو افزایش 7 درصدی طلاق در سال‌های گذشته زنگ هشدار را به صدا در آورده است و از سوی دیگر افزایش نزاع های خیابانی، قتل و سرقت كه مرتبط با مواد مخدر است نیز با ورق زدن صفحه حوادث روزنامه‌ها، خوانندگان را می ترساند. افزایش آمار سرقت های خرد و وقوع زورگیری در جامعه نیز هم كه دیگر جای خود دارد. به گفته سید حسن موسوی چلك، رئیس انجمن مددكاران اجتماعی، «سازمان بهداشت جهانی سلامت را در سه بعد جسمی، روانی و اجتماعی تعریف كرده است كه هر سه بعد بر هم تاثیرگذار است. اما آنچه در كشور ما مبنای تصمیم گیری قرار گرفته است سلامت جسمی است و دیده نشدن سلامت روانی و اجتماعی. » او در گفت و گو با تهران امروز می گوید:«باید انتظار بروز مشكلات روانی و اجتماعی را پس از این غفلت داشته باشیم و تاوان آن را بپردازیم. این پذیرفته شده است كه اگر سلامت روانی در جامعه وجود نداشته باشد افراد در انجام وظایف اجتماعی خود دچار مشكل می شوند اما این به آن معنا نیست كه همه مسائل اجتماعی را به حوزه روانی تقلیل دهیم.»

او در بیان علل افزایش اختلالات روانی در پی افزایش آسیب‌های اجتماعی ادامه می دهد:«در كشور ما در سیاستگذاری‌های كلان برای ارتقای مولفه های اجتماعی چه انجام شده و چقدر سلامت اجتماعی مورد توجه تصمیم گیران و برنامه ریزان بوده است؟ اگر برنامه پنجم توسعه را ورق بزنیم خواهیم دید كه سلامت اجتماعی در آن جایگاهی ندارد. در نظام بودجه در كل ادوار نیز سلامت اجتماعی دیده نشده است. تنها در برنامه چهارم توسعه اندكی توجه به این مقوله صورت گرفت كه متاسفانه آن هم در اجرا تحقق نیافت. سلامت اجتماعی كه تاثیرگذار بر سلامت روان است در كشور ما متولی ندارد. مولفه های سلامت اجتماعی، همبستگی اجتماعی، شكوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشاركت اجتماعی و ... است.»

موسوی چلك با اشاره به اظهارنظر مسئولان دولتی در این باره می گوید:«اگر این دیدگاه وجود دارد كه بر اساس گزارش‌ها و آمارهایی كه خودشان ارائه كرده‌اند تا 50‌درصد از اختلالات روانی به عوامل اجتماعی بازمی‌گردد، پس چرا برای كاهش این مقوله تلاشی نمی شود؟ شرایط كنونی در توجه به سلامت اجتماعی مانند فضای تاریكی است كه اقدامات انجام شده در آن نوری است كه كورسو می زند.» این مددكار اجتماعی می گوید:«باید فضا را برای وزارت تعاون، كار و رفاه فراهم كنیم و منابع را در اختیار آن قرار دهیم. چرا كه اولویت وزارت بهداشت، بهداشت نیست. اولویت این وزارتخانه درمان است. اگر اولویت این وزارتخانه بهداشت بود در حال حاضر جامعه ایرانی با این همه بیماری مواجه نبود. همه خبرهای وزارت بهداشت در ماه های گذشته درباره حذف ارز مرجع دارو بود و این یعنی توجه ویژه به حوزه درمان. متاسفانه در حال حاضر بسیاری از افراد در حوزه سلامت اجتماعی فعالیت می‌كنند اما پزشك هستند! این ضعف حوزه اجتماعی و سازمان های اجتماعی را می رساند. »

چلك ادامه می دهد:«این موضوع مظلومیت مسائل اجتماعی را در كشور می رساند. مسئله اجتماعی هیچگاه دغدغه دولت و مجلس نبوده و در چنین شرایطی باید عوارض ناشی از آن را نیز بپذیریم. اگر فكری در حوزه سلامت اجتماعی نكنیم امنیت اجتماعی در جامعه تهدید می شود و تضعیف نیروهای انسانی، تضعیف منابع پیشرفت را در پی دارد. گسترش آسیب های اجتماعی و فرهنگی با بخشنامه متوقف نمی شود.»

هرچند كارشناسان معتقدند وزارت بهداشت به جای پیشگیری، درمان اختلالات روانی را در دستور كار قرار داده است اما همین چند روز پیش حسن امامی رضوی، معاون درمان وزیر بهداشت از كمبود تخت‌های روانی در كشور خبر داد. فارس گزارش داد كه «تعداد تخت‌های روانی فقط 20 درصد نیاز بیماران کشور را تامین می‌کند. نیاز ما 5 برابر بیش از آن است بنابراین قرار است هزار تخت روانی به مجموعه اضافه شود.» به گفته امامی رضوی «تامین تخت در بیمارستان‌های روانی از موضوعاتی است که در برخی از بیمارستان‌ها آن را انجام داده‌ایم و جبران 10 درصدی آن تا حدودی انجام شده است. 20 تا 30 هزار تخت جدید قرار است به مجموعه بیمارستانی کشور اضافه شود که از این تعداد حدود هزار عدد به تخت بیمارستان روانی اختصاص داده می‌شود.

وضعیت‌ تخت‌های روانی در بیمارستان‌های تک تخصصی تا حدی جبران شده است و به نظر می‌رسد تعداد تخت‌های موجود فقط 20 درصد نیازمان را تامین کند. بنابراین در 80 درصد موارد با کمبود تخت‌های روانی مواجه هستیم و با وضع موجود فکر می‌کنم حدود 5 تا 6 هزار تخت فقط موجود است.» به این ترتیب پای سازمان های اجتماعی در پیشگیری از اختلال در سلامت اجتماعی و به دنبال آن سلامت روانی لنگ می زند و پای وزارت بهداشت در درمان مبتلایان به اختلالات روانی. به نظر می رسد آمار روزافزون اختلالات روانی گواهی است بر این ادعا. چنانكه فاطمه رخشانی معاون بهداشتی وزیر بهداشت اعلام كرده است:«شیوع بیماری‌های روانی طی سال‌های گذشته افزایش پیدا کرده و از 19 درصد به حدود 23 درصد رسیده است. برخی دوستان به من می‌گویند، این عددها را نگویید ولی به نظر من گفتنش هیچ عیبی ندارد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha