بررسیها درباره مهمترین دلایل نخواستن فرزند از نظر 40 درصد كل پاسخگویان نشان میدهد 27 درصد از آنها «عدم توانایی برای تامین هزینههای فرزند دیگر» را دلیل بچهدار نشدن خود عنوان كردند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ از برداشته شدن محدودیتهای قانون تنظیم خانواده و تدوین سیاستهای پولی و غیرپولی تشویقی افزایش جمعیت گرفته تا تغییر در رویكردهای آموزشی از جمله حذف كتابهای درسی «تنظیم خانواده» و ارائه اجباری درس «دانش خانواده و جمعیت» در دانشگاهها نمونه راهكارهای مسوولان برای بهبود نمودارهای جمعیتی طی سالهای اخیر بوده است. در حال حاضر نیز تشكیل موسسه عالی مدیریت جامع و تخصصی جمعیت كشور كه از سوی رییس مركز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه اعلام شد، از جمله اقدامات دولت برای تدوین سیاستهای جمعیتی است.
با این وجود تحقیقات میدانی متخصصان جمعیتشناسی بیانگر این است كه این سیاستهای تشویقی چندان نتوانسته خانوادههای ایرانی را ترغیب به بچهدار شدن كند و تغییری در نمودارهای جمعیتی ایجاد كند. با این وجود محمدجواد محمودی رییس مركز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه معتقد است سیاستهای تشویقی جمعیت باید در عمل اجرا شود تا بتوانیم در مورد نتایج آن قضاوت كنیم.
بر اساس نتایج پیمایشی كه در سال 1391 با هدف بررسی میزان و نیات باروری و روندهای آنها توسط دكتر امیر عرفانی، دانشیار جمعیتشناسی دانشگاه نیپیسینگ در كانادا و با حمایت مالی موسسه مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه در نمونهیی بالغ بر 2267 نفر از زنان متاهل 35-15 ساله و مردان متاهل ساكن مناطق 22 گانه شهر تهران كه همسرشان كمتر از 36 سال سن داشتند انجام شده، نشان میدهد میزان كل باروری شهر تهران برای زنان 35-15 ساله در سال 1391، 08/1 فرزند برای یك زن برآورد شده است كه نسبت به میزانهای مشابه در سال 1388 (4/1 فرزند) و 1379 (2/1 فرزند) كاهش یافته است.
نتایج این پژوهش درباره نیت باروری نشان میدهد اساسا 40 درصد از پاسخگویان تمایل به داشتن فرزند یا فرزند دیگری در آینده نداشتند. 15 درصد از زوجها نسبت به بچهدار شدن خود مردد و نامطمئن بودند و17 درصد از پاسخگویان نه در شرایط فعلی بلكه در آینده تصمیم به بچهدار شدن داشتند. در این میان تنها 28 درصد از جامعه آماری قصد داشتند به زودی بچهدار شوند. همچنین از میان پاسخگویانی كه هیچ فرزندی نداشتند، 9 درصد از آنها تصمیم داشتند تمام زندگی بدون فرزند باقی بمانند. در این میان مردان بدون فرزند دو برابر زنان بدون فرزند (12 درصد 12در مقابل 6 درصد) تمایل به نداشتن هیچ فرزندی داشتند.
دلایل زوجها برای بچهدار نشدن
اما بررسیها درباره مهمترین دلایل نخواستن فرزند از نظر 40 درصد كل پاسخگویان نشان میدهد 27 درصد از آنها «عدم توانایی برای تامین هزینههای فرزند دیگر» را دلیل بچهدار نشدن خود عنوان كردند. در این میان 25 درصد پاسخگویان داشتن «تعداد مورد نظر فرزندان» را دلیل عدم تمایل خود به آوردن فرزند دیگر عنوان كردند. «تداخل فرزندآوری با علایق، تفریحات و برنامههای كاری و تحصیلی» دلیل 16 درصد پاسخگویان برای بچهدار نشدن و «نگرانی نسبت به آینده فرزندان» مهمترین دلیل نخواستن فرزند از سوی 15 درصد پاسخگویان عنوان شد.
سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت
اما بررسی میزان تاثیر سیاستهای تشویقی باروری روی تمایل افراد به بچهدار شدن نشان میدهد درباره 51 درصد از كسانی كه فرزند یا فرزند دیگری نمیخواستند، این سیاستها نتوانسته، تاثیری در بچهدار شدن آنها داشته باشد. در این میان سیاستهایی همچون «سبد تغذیه رایگان ماهانه به مادر باردار یا دارای فرزند خردسال» تنها در نیت بارروی 15 درصد پاسخگویان تاثیرگذار بوده است.
همچنین سیاست تشویقی «حقوق ماهانه به زنان غیرشاغل دارای فرزند خردسال» 19 درصد از زوجها را نسبت به بچهدار شدن ترغیب كرده است، «پوشش بیمه اجباری درمان رایگان مادر و كودك» 7 درصد و «افزایش مدت مرخصی استعلاجی زایمان و مرخصی بدون حقوق» 6 درصد زوجها را به سمت بچهدار شدن سوق داده است. از میان سیاستهای تشویقی دیگر افزایش جمعیت، سیاست در نظر گرفتن «خانهداری به عنوان شغل و بیمه بازنشستگی زنان خانهدار» بر تصمیم 24 درصد زوجها به بچهدار شدن و «پاداش ماهانه اولاد» بر تصمیم 14 درصد زوجها به بچهدار شدت تاثیر گذاشته است.
یافتههای این پژوهش همچنین نشان میدهد دسترسی افراد به منابع گوناگون اقتصادی و حمایتی كه تصمیم به داشتن فرزند را هدف قرار داده است، تاثیرات متفاوتی بر نیات باروری آنها دارد. برای مثال، افزایش مرخصی استعلاجی زایمان و مرخصی بدون حقوق، با هدف افزایش توانمندی فرد برای داشتن فرزند (دیگر)، كمترین تاثیر را بر نیت بارداری پاسخگویان دارد. دكتر عرفانی محقق این طرح در توضیح این یافته میگوید: «كمتر از یك ششم زنان متاهل در ایران شاغلند. همچنین، یافتههای این پژوهش نشان داد متغیر اشتغال هیچ رابطه معنیداری با نیات باروری ندارد. از این رو، اگرچه برخورداری گروه بسیار اندكی از زنان متاهل، كه شاغل هستند، از افزایش مرخصی استعلاجی شاید بتواند تاثیر اندكی بر نیت باروری آنها از طریق تغییر در زمانبندی موالید بگذارد، اما بر نیت بخش اعظم زنان متاهل، كه غیر شاغل هستند، تاثیری نخواهد گذارد.
در مقابل، افرادی كه معتقد بودند با به رسمیت شناختن خانهداری به عنوان شغل (همراه با بیمه بازنشستگی) یا پرداخت حقوق ماهانه به زنان دارای فرزند خردسال تصمیم آنها به داشتن فرزند تغییر خواهد كرد، احتمال بیشتری داشتند كه بخواهند در آینده فرزند (دیگر) داشته باشند. این یافته دلالت بر این امر دارد كه به هنگام تدوین هر گونه سیاست تشویقی برای افزایش میزان باروری در كشور، لازم است زنان غیر شاغل در اولویت و مركز توجه سیاستهای پیشنهادی قرار گیرند، چرا كه اكثر زنان متاهل جوان در ایران غیر شاغل هستند.»
نظر شما