سه‌شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۲ - ۰۶:۰۶
سلامت نیوز : فرهنگ «تمکین پسند» ما با این‌که عمر زیادی کرده است، اما همچنان استخوان‌دار و قوی، خود را بر زندگی ما زنان تحمیل می‌کند و توازنی ظاهری بر فضای خانواده حاکم می‌کند که هم زن و هم مرد باور کنند، شیوه ازلی و ابدی زندگی مشترک همین بوده و خواهد بود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ استفاده از نیرو و توان جسمانی برای مهار کردن و تابع کردن زنان برای ادامه سلطه‌پذیری، شیوه‌ای آشنا و مورد قبول برای ما بوده است.در چنین موقعیتی خشونت پر و بال می‌گشاید و هنجارها و فشارهای اجتماعی در صدد پوشاندن لباس موقر و تحسین‌برانگیز بر قامت خشونت‌پذیری، سکوت می‌کنند و خشونت به جنبه‌خصوصی و پنهان زندگی خانوادگی زنان، انتقال می‌یابد و نام بزرگواری و استقامت به خود می‌گیرد. در حالی‌که عوارض و عواقب جبران‌ناپذیر آن هرگز، پنهان و شخصی نمی‌ماند و فرد خشونت‌دیده به طرق مختلف به صورت خودآگاه و ناخودآگاه در پی جبران و ترمیم جسم و روح خود برخواهد آمد که البته منشاء آسیب‌های اجتماعی و فردی می‌شود.

ابتلا به انواع اختلالات روانی و روان‌تنی و اختلالات رفتاری، بی‌شک دامن‌گیر افراد خشونت‌دیده می‌شود و صد البته در کسانی که با سکوت سپری می‌کنند بیشتر و عمیق‌تر خواهد بود. سکوت در برابر خشونت‌ها، اعم از خشونت‌های خیابانی و خانگی، از طرفی به اعتماد به نفس پایین و احساس بی‌ارزشی فرد منجر می‌شود از طرف دیگر هم این پذیرش و سکوت در برابر آن، ناشی از ناباوری نسبت به جایگاه و ارزش واقعی خویش است.

علت سکوت و پنهان کردن خشونت‌هایی که علیه زنان صورت می‌گیرد، شرم‌زدگی و ترس از متهم شدن فرد قربانی است و این‌که قربانی خشونت، بیشتر از فرد متجاوز مورد تحقیر و آزار قرار می‌گیرد. مانند تحقیر و متهم کردن دختر جوانی که مورد بدرفتاری مرد مهاجمی قرار گرفته است.به این ترتیب بلافاصله او به جای حمایت و درمان، مورد هجوم قضاوت‌ها وسرزنش‌ها قرار می‌گیرد، زیرا فرهنگ ما می‌گوید حتی در خشونت علیه زنان، باز هم زنان مقصر هستند و همین اتهام‌ها دلیلی بر سکوت، حتی درباره تجاوز جنسی می‌شود.

قربانی به جای درمان و کمک گرفتن و حمایت‌های لازم با احساس شرم و بی‌ارزشی حاصل از عمل ناسالم فردی دیگر به کنج رانده می‌شود. آیا روند زندگی چنین فردی در مسیر نرمال و صحیح‌اش خواهد بود؟

فرهنگ اعتراض به خشونت و دادخواهی باید در جامعه ما نیز در لابه‌لای دروس دانش‌آموزان گنجانده شود تا همه افراد خشونت‌دیده مخصوصا زنان بتوانند بدون هراس از محکومیت خویش، بدون آن‌که عوارض آن به معضلی همگانی تبدیل شود، به مداوا و ترمیم جراحت خود بپردازند. زمانی که فردی به آن درجه از خودآگاهی نرسیده باشد که خشونت دیدن خود را نه از حقارت خود بلکه از خشونت‌گرایی دیگری ببیند، خود را همواره عاملی از عوامل انحراف اخلاقی مردان دیده و مقصر خواهد پنداشت و در صورت بروز حوادثی مرگبار سکوت و پنهان‌کاری پیشه می‌کند.

سکوت و شرمندگی در برابر خشونت و تجاوز به معنی قبول عامل و مقصر بودن خود است و صدماتی به مراتب عمیق‌تر از خود عمل خشونت‌بار به همراه خواهد داشت. جالب است یادآوری کنم که چنین تفکری حتی در غرب هم هنوز به چشم می‌خورد هرچند قوانین اجتماعی و مدنی از خشونت‌دیده دفاع می‌کند ولی هنوز کسانی هستند که قربانی شدن سکوت خویش را به برملا شدن آن ترجیح می‌دهند حتی اگر مرتب از همسران خود کتک خورده و مورد ضرب و شتم قرار بگیرند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha