به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ؛ كم نیستند كسانی كه به جدایی خودخواسته رسیدهاند و طعم تلخ آن را به جان خریدهاند. لااقل آمار و ارقامی كه رسانهها هر روز منعكس میكنند، گواهی بر این ادعاست. افزایش 40 درصدی طلاق در تهران، ثبت 16 طلاق در هر ساعت و 387 طلاق در شبانهروز، وقوع 20 درصد طلاقها در سال اول ازدواج، وقوع 50 درصد طلاقها در 5 سال نخست ازدواج، 18 طلاق از هر 100 ازدواج، وجود 440 هزار زن مطلقه بدون همسر، وجود 240 هزار مرد مطلقه بدون همسر، وجود بیش از 89 هزار زن و 43 هزار مرد مجرد بالای 50 سال (مربوط به آمار سرشماری سال 90) و در نهایت افزایش 5/1 برابری سرعت طلاق نسبت به ازدواج، آمارهایی است كه هر روزه شاهد اعلام آن از سوی ارگانهای مرتبط با این موضوع هستیم. به تازگی هم رئیس سازمان ثبت اسناد و املاك كشور با اعلام آمار ازدواج و طلاقهای 6 ماهه نخست سالجاری، خبر از ثبت 395 هزار و 626 ازدواج و 76 هزار و 644 طلاق در كشور داد. به گفته احمد تویسركانی، میزان طلاقهای به ثبت رسیده در مقایسه با مدت مشابه سال 91 نزدیك به 8 درصد افزایش داشته است.
این در حالی است كه میزان ازدواجهای به ثبت رسیده در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 5 درصد كاهش یافته. برای كوتاهی عمر ازدواجها دلایل متعددی وجود دارد اما پروفسور حسین باهر، فرار از مسئولیتپذیری، مداخله غیرواردها، سختی معیشت، عدم تفاهم در زندگی مشترك، ناهمخوانی خانوادهها، مردسالاری قدیمی و زنسالاری جدید را جزو مهمترین عوامل میداند. این جامعهشناس معتقد است: عدم پذیرش مسئولیت یا استرسهای ناشی از مشكلات محیطی و اجتماعی باعث شده بسیاری از پسران ایرانی تمایلی به ازدواج نداشته باشند. در عین حال دختران نیز با بالا رفتن سن، پیشرفت تكنولوژی و افزایش میزان سواد و تحصیلات در جامعه، دیگر به سادگی تمایل نخواهند داشت كه با هر مردی ازدواج كنند. بنابراین سطح توقعشان نیز بالا میرود در حالی كه توفیقات پسران در امر تحصیل و اقتصاد پایین میآید. تبعات این اتفاقها چیزی جز بالا رفتن سن ازدواج و پایین آمدن عمر زندگی مشترك نخواهد بود.
موضوع غم انگیزی كه در نتیجه بررسی كارشناسان این حوزه حاصل شده و بسیار تأمل برانگیز است، «رواج و شیوع بیرویه طلاق در سالهای ابتدایی ازدواج است.» اینكه چرا با هفت خان رستمی كه زوجین برای رفتن به زیر یك سقف طی میكنند و به نظر خیلیها معقول به نظر میرسد، گرایش زوجین برای جدایی بخصوص در سالهای نخستین زندگی مشترك زیاد است، پرسشی است كه دكتر امانالله قراییمقدم استاد دانشگاه و جامعهشناس علت آن را عدم شناخت كافی، عدم درك متقابل از یكدیگر، ازدواجهای هوسآلود، ازدواجهایی براساس آشنایی زودگذر و لحظهای، ازدواجهای فیسبوكی، ازدواجهای تلفنی و خیابانی میداند. وی با بیان اینكه 30 سال است در موضوع طلاق و علل وقوع آن تحقیق و بررسی میكند، معتقد است: این بررسیها نشان داده است ازدواجهایی كه به این طریق رخ میدهد و زوجین شناخت كافی از یكدیگر ندارند و در معنای كلی طرفین ملاك مشخصی در ازدواج ندارند اغلب به طلاق میانجامد.
وجود دو مرحله پرخطر در زندگی مشترك دیدگاهی است كه این جامعه شناس درباره آن میگوید: 2 مرحله در ازدواج دوران خطر محسوب میشود و با گذشت این دوره زن و شوهر به آرامش خواهند رسید. مرحله اول 5 سال اول ازدواج است كه دلیل عمده این خطر عدم شناخت كافی طرفین از یكدیگر و عدم درك متقابل احساسات از سوی زوجین است. بنابراین اگر زن و مرد این دوران را با كمی تحمل پشت سر بگذارند، بهطور قطع به آرامش خواهند رسید. وی در ادامه میافزاید: مرحله دوم خطر دورانی است كه در ایران از آن به عنوان دوران چل چلی یاد میشود. بررسی نشان میدهد در این دوران نیز آمار طلاق بالا میرود و دلیل عمده آن این است كه زن و مرد به دلایل مختلف از هم دلزده و دلگیر میشوند و آن طور كه باید نتوانستهاند یكدیگر را در زندگی مشترك راضی نگه دارند بنابراین گاه به تجدید فراش و در قدم بعد به جدایی فكر میكنند. قرایی مقدم افزود: سن طلاق در ایران بسیار پایین آمده و در سن 18 تا 23 سالگی بیشتر طلاق رخ میدهد.
نظر شما