سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۶

اغلب، گمان می‌رود که ریشه اصلی فزایندگی آسیب‌های اجتماعی را باید در لایه‌های زیرین ‏اجتماع جست‌وجو کرد و اندیشه‌ای که در این جایگاه حاکم است این است که مفهوم آسیب از منظر جامعه‌شناسی، هیچ جامعه‌ای را نمی‌توان به سادگی به کسانی که از هنجارها منحرف ‏می شوند و کسانی که با آنها همنوایی می‌کنند، تقسیم کرد.

سلامت نیوز: در حالی که هر روزه، شمار فزاینده آسیب‌ها، از پوسته نازک اجتماع سربرمی‌آورد نمی‌توان ‏بر واقعیتی سرپوش نهاد که از راز همبستگی بین آسیب‌های اجتماعی و ناموزونی ساختار ‏اجتماعی جوامع پرده برمی‌دارد. اغلب، گمان می‌رود که ریشه اصلی فزایندگی آسیب‌های اجتماعی را باید در لایه‌های زیرین ‏اجتماع جست‌وجو کرد و اندیشه‌ای که در این جایگاه حاکم است این است که مفهوم آسیب از منظر جامعه‌شناسی، هیچ جامعه‌ای را نمی‌توان به سادگی به کسانی که از هنجارها منحرف ‏می شوند و کسانی که با آنها همنوایی می‌کنند، تقسیم کرد.

دامنه مفهوم آسیب‌های اجتماعی ‏بسیار گسترده است. در عین حال برخی بر این ‏باور هستند که باید جامعه را از انواع آسیب‌های درگیر پاک کرد. ‏البته شاید بتوان فضایی ساخت که با وجود تمام ناهنجاری‌های اجتماعی به آنجا نگریست پناه ‏جست، در آن نفس کشید و زندگی کرد، ولی به‌طور قطع نمی‌توان از ناگزیری بروز و رشد ‏انواع آسیب‌ها در لایه‌های زیرین جامعه، راه ‏به جایی برد.

‏این در حالی است که توجه به مفهوم آسیب‌های اجتماعی و بی‌هنجاری‌های ناشی از آن و ‏ارایه انواع آمارهای قابل استناد از آسیب‌ها، بدون توجه به طبقه‌بندی جوامع و سادگی و ‏پیچیدگی آنها، امکانپذیر است. ‏در ‏جامعه ساده، میزان و شیوع انحرافات و آسیب‌های های اجتماعی اندک است و این نوع باور در ‏این جوامع حاکم است که آنچه با هنجارها و ارزش‌های جامعه مطابقت نداشته باشد، آسیب ‏شناخته می‌شود. در حالی که در جامعه پیچیده، تنوع و تکثر وجود دارد و وجود برخی ‏گرایش‌ها و رفتارها که ممکن است منحرفانه تلقی شوند، امری طبیعی ناشی از طبیعت جامعه ‏است. ‏

طبقه‌بندی و تفکیک آسیب‌های اجتماعی در دو جامعه ساده و پیچیده، ‏دیدگاه‌های مختلفی را شامل می‌شود.برخی جامعه‌شناسان معتقدند برای پیشگیری ‏از آسیب‌های اجتماعی و کنترل رفتارها و اعمال منحرفانه، باید از بودجه عمومی و منابع ‏دولتی هزینه کرد. عده‌ای دیگر معتقدند آسیب‌های اجتماعی به تعداد و گوناگونی حوادث ‏جامعه، قابل تفکیک هستند و ساختار جامعه در آن دخیل نیست.

گروه سوم نیز اعتقاد ‏دارند که هر پدیده‌ای که عدم تعادل در جامعه را موجب می‌شود، در شمار آسیب‌های اجتماعی ‏جای می‌گیرد. ‏ دو نوع صورت کلی برای آسیب‌های اجتماعی وجود دارد دسته اول ‏آسیب‌های اجتماعی در فرایند پرهزینه توسعه اقتصادی و اجتماعی ایجاد می‌شوند. این نوع ‏پدیده‌ها، هیچگونه تقابلی با ارزش‌های جامعه ندارند. دسته دوم آن دسته از آسیب‌های ‏اجتماعی هستند که در تعارض و تقابل با ارزش‌های جامعه قرار می‌گیرند و رفتارهای ‏منحرفانه تلقی می‌شوند.

‏کنکاشی ساده در بطن جامعه، اندیشه را لحظه‌ای پشت درهایی نگه می‌دارد که از آن سو، ‏نگاه جامعه شناسان به منشأ اجتماعی آسیب‌ها و انحرافات موجود دوخته شده است و... ‏ماهیت جامعه یک روی داستان آسیب‌های اجتماعی در حالی برگ می‌خورد که گفته شود هیچ کس از مادر، مجرم ‏متولد نمی‌شود. ولی این یک واقعیت است که همیشه، همه‌ کس با انتظارات اجتماعی همنوایی ‏نمی‌کند. چنان‌که در تعبیر جامعه‌شناسی، اگر امکانات و فرصت‌های اقتصادی و اجتماعی به ‏عدالت بین افراد جامعه قسمت نشود، جامعه آبستن بروز رفتارهای ضداجتماعی و بی‌هنجاری ‏می شود.

توزیع نامناسب فرصت‌ها و امکانات اقتصادی و اجتماعی ‏یکی از ریشه‌های اصلی بروز و رشد آسیب‌های اجتماعی است. ‏به نظر می‌رسد بنابر همین دلیل باشد که تحقق عدالت اجتماعی از گذشته تاکنون یکی از ‏آرمان‌های اصلی مصلحان اجتماعی است و راهبردهای مختلفی هم برای تحقق عدالت اجتماعی تجربه ‏شده است.

عدالت اجتماعی به مفهوم یکسانی فرصت‌ها و امکانات اجتماعی و ‏اقتصادی برای همه و فراهم شدن شرایطی است که هر کس بتواند به اندازه‌ای که تلاش می‌کند، ‏از مواهب اقتصادی و منزلت اجتماعی جامعه برخوردار شود. فرمول یا قاعده خاص و تعریف شده‌ای برای علت بروز و رشد آسیب‌های ‏اجتماعی در جوامع وجود ندارد ولی توجه به ساختار کلی جامعه ضروری است. چنانچه ممکن ‏است، سازمان‌های رسمی، تمام امکانات و فرصت‌های اقتصادی و اجتماعی را برای افراد جامعه ‏ایجاد کنند ولی رفتارهای تبعیض‌آمیز خانواده در چگونگی تربیت افراد اثری منفی بر جای ‏بگذارد.

 ‏اگر در جوامع در حال توسعه، آسیب‌های اجتماعی نمود بیش‌تری دارند، ‏به این دلیل است که روش‌های توسعه به صورت ناگزیر در برخی موارد موجب ایجاد شکاف ‏طبقاتی شده و باعث می‌شود که یک عده، فرصت‌های بیش‌تری برای بهره‌مندی از امکانات و ‏فرصت‌های اجتماعی و اقتصادی داشته باشند. ‏ولی داستان آسیب‌های اجتماعی روی دیگری نیز دارد.

 آگاهی بخشی و توضیح انواع آسیب‌های اجتماعی، لزوما به پیشگیری از این ‏آسیب‌ها و کنترل آنها نمی‌انجامد، حتی در مواردی هم ممکن است موجب بروز آسیب‌های دیگر شود. ‏در تعبیری هماهنگ بین جامعه‌شناسان و روانشناسان، ضرورت وجود ضمانت‌های اجرایی برای ‏کنترل آسیب‌ها و جلوگیری از رشد و بروز آنها احساس می‌شود، ولی آنچه بیش از هر چیز مورد ‏توجه جامعه شناسان و روان‌شناسان قرار دارد این است که ضمانت‌های اجرایی غیررسمی از ‏نوع تایید یا تنبیه خانواده، دوستان و همکاران یا پاداش‌ها، اثربخشی بیش‌تری نسبت به ‏ضمانت‌های اجرایی رسمی از نوع نظام‌های کیفری زندان‌ها و دادگاه‌ها دارند.
منبع: روزنامه ملت ما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha