سلامت نیوز: در عرضه معادله غذا ما با چالشهای متعددی ازجمله تثبیت آبوهوا، افزایش بهرهوری آب و حفاظت از خاک روبهرو هستیم.
به گزارش سلامت نیوز،روزنامه شرق نوشت: امنیت غذایی به نظر لستر براون در کتاب «چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن» اکنون بسیار مهم است چرا که سرنوشت ما همچون تمدنهای پیشین مانند سومری و مایایی به سرنوشت عرضه غذا پیوند خورده است و با وجود افزایش سریع قیمت مواد غذایی در سطح جهانی باید هر چه زودتر به بازسازی اقتصاد جهانی انرژی پرداخت و البته در این راه ایجاد نظام انرژی که نه بر مصرف سوخت متکی خواهد بود و نه بر تبدیل محصولات زراعی خوراکی به سوخت در اولویت است.
به عقیده لستر در طرف عرضه معادله غذا ما با چالشهای متعددی ازجمله تثبیت آبوهوا، افزایش بهرهوری آب و حفاظت از خاک روبهرو هستیم. تثبیت آبوهوا کار سادهای نیست، اما اگر سریعا عمل کنیم، میتوانیم از پس آن برآییم. این کار مستلزم کاهش بزرگی در میزان انتشار کربن است- چیزی حدود 80درصد کاهش ظرف یک دهه- تا در اثر آن بتوانیم از عواقب وخیم تغییر آبوهوا بگریزیم.
این سخن بهمعنای بازسازی کامل و همهجانبه اقتصاد انرژی جهان است. سادهترین راه انجام این کار به گمان لستر بازسازی نظام مالیاتی است. بازار نقاط قوت بسیاری دارد، اما ضعفهای خطرناکی نیز دارد. بازار هزینههای مستقیم استخراج زغالسنگ و تحویل آن به نیروگاههای برق را خیلی راحت محاسبه میکند.
اما هزینههای غیرمستقیم سوختهای فسیلی را در قیمت آنها منظور نمیکند؛ مانند هزینههای اجتماعی گرمشدن کره زمین، سرنیکلاس اشترن اقتصاددان ارشد سابق بانک جهانی، هنگام انتشار مطالعه بهیادماندنیاش درباره هزینههای تغییر آبوهوا، این نکته را متذکر شد که تغییر آبوهوا محصول نارسایی وسیع نظام بازار است... هدف بازسازی مالیاتها عبارت است از کاهش مالیات بر درآمد و افزایش مالیات بر کربن تا از این طریق هزینه تغییر آبوهوا و سایر هزینههای غیرمستقیم مصرف سوختهای فسیلی در قیمت بازاری آنها منعکس شود.
اگر بتوانیم بازار را وادار کنیم که حقیقت را بگوید،گذار از زغالسنگ و نفت به انرژی بادی و خورشیدی و زمین- گرمایی بسیار تسریع خواهد شد. اگر یارانههای عظیم صنعت سوختهای فسیلی را حذف کنیم، این حرکت بازهم سریعتر خواهد شد. هرچند برخی از مردم چنین گذاری را بسیار دور از ذهن میپندارند، این موج پیوسته- و در برخی کشورها با سرعتی هیجانآور- به پیش میرود، مثلا اکنون چهار ایالت شمال آلمان حداقل 46درصد از برق خود را از نیروی باد تامین میکنند. برای کل دانمارک این رقم 26درصد است.
در ایالات متحده دو ایالت آیووا و داکوتای جنوبی هر کدام یکپنجم برق خود را از انرژی بادی تامین میکنند. اکنون انرژی خورشیدی اروپا میتواند نیاز 15میلیون خانه را به برق تامین کند. کنیا اکنون یکپنجم برق مورد نیاز خود را از انرژی زمین- گرمایی تامین میکند. اندونزی نیز تولید 9هزارو500مگاوات برق را از انرژی زمین- گرمایی برای سال 2025 میلادی هدف قرار داده؛ این مقدار برق معادل 56درصد نیاز فعلی این کشور به برق است.
همچنین به تصریح لستر علاوه بر مالیات بر کربن، باید اتکا به خودرو را از طریق ارتقای حملونقل عمومی سراسر جهان به سطح استانداردهای اروپایی کاهش دهیم. هرجا نیز که از خودرو استفاده میشود، باید تاکید ما بر کاربرد خودروهای برقی باشد. دنیا هماکنون نیز بخشی از خطوط راهآهن مسافربری خود را برقی کرده است. چندان که ما از موتورهای بنزینسوز و گازوییلسوز سنتی به خودروهای دوگانهسوز قابل اتصال به برق شهر و خودروهای تمامبرقی گذار میکنیم، میتوانیم برق حاصل از منابع تجدیدشدنی را جایگزین بنزین کنیم.
در همین حال چندان که ناوگان خودروهای ایالاتمتحده که تعداد آن در سال 2008 میلادی به اوج خود رسید، کوچکتر میشود، مصرف بنزین این کشور نیز همچنان به روند نزولی سالهای اخیر خود ادامه خواهد داد. کاهش مصرف بنزین در کشوری که میزان مصرف آن از مجموع 16 کشور بعد از خود بیشتر است، روند جدیدی است که باید به آن خوشامد گفت.
در ادامه لستر به مساله آب اشاره دارد: همراه با تثبیت آبوهوا هدف مهم دیگری که دستیابی به آن برای پیشگیری از سقوط نظام غذایی ضرورت دارد، عبارت است از افزایش بهرهوری آب. کوششی که جامعه جهانی قریب به نیم قرن پیش در زمینه افزایش بهرهوری محصولات زراعی به عمل آورد، میتواند برای انجام این کار الگوی خوبی باشد. این کوشش فوقالعاده موفق توانست در فاصله سالهای 1950 تا 2011 میلادی عملکرد غلات را در هر جریب به سهبرابر افزایش دهد.
اما راهحل سریع برای رویارویی با بحران چیست؟ از نگاه لستر ابتکاری که میتواند قیمت مواد غذایی را سریعا کاهش دهد، لغو مجوزهای تولید زیست- سوخت است. تبدیل مقادیر انبوهی از مواد غذایی به سوخت اتومبیل هیچ توجیه اجتماعی ندارد. وقتی پیوسته خودروهای دوگانهسوز برقی- بنزینی قابل اتصال به برق و خودروهای تمامبرقیای به بازار میآیند که میتوانند با مصرف برقی که در نیروگاههای بادی محلی تولید میشود با هزینهای معادل بنزین گالنی 80سنت حرکت کنند، چرا همچنان از سوخت پرهزینهای که قیمت آن چهاربرابر است استفاده کنیم.
خواه مساله را از دیدگاه برتری محیطزیست نگاه کنیم و خواه از دید برتری اقتصاد، در هر صورت همه ما ازگذار از سوختهای مایع به وسایل نقلیهای که با نیروی برق رانده میشوند منتفع خواهیم شد. استفاده از برق حاصل از مزارع بادی، سلولهای خورشیدی و نیروگاههای زمین- گرمایی برای تامین انرژی خودروها انتشار کربن را به گونهای نمایان کاهش خواهد داد. اکنون ما هم فناوریهای تولید برق و هم فناوریهای تولید خودرو لازم را برای ایجاد نظام حملونقلی پاک و بدون کربن در اختیار داریم؛ نظامی که نه بر مصرف سوخت متکی خواهد بود و نه بر تبدیل محصولات زراعی خوراکی به سوخت.
نظر شما