سلامت نیوز: نقاط مختلف پارک ملی گلستان از ابتدای سالجاری تاکنون هفتبار طعمه آتش شده و هربار بخشهایی از این پارک ارزشمند سوخته و خاکستر شده است (به گفته مدیرکل محیطزیست استان گلستان در مجموع 800هکتار).
این روزها تحلیلها، انتقادها و شایعههای بسیاری، هم پیرامون دلایل آتشسوزی و هم دررابطه با چگونگی مهار آن منتشر یا بیان شده است. با این حال نگاهی به بخش عمدهای از این تحلیلها، انتقادها و شایعهها حکایت از آن دارد که هرگروهی از ظن خود و با هدفی خاص بر طبل این روایتها میکوبد.
شکارچیان
اصل ماجرا چیست؟ همین سوال را هفته گذشته در سفری که به پارک ملی گلستان داشتم از تعدادی از محیطبانان باسابقه پارک ملی گلستان پرسیدم. آدینه محمددردی که با نام «آنا دردی» شناخته میشود از خوشنامترین محیطبانانی است که سابقه کار در این پارک را دارد، او سال 1382 در یک درگیری با شکارچیان غیرمجاز از ناحیه کتف دچار آسیب شد و حالا دست راستش تقریبا فلج است. او درباره آتشسوزیهای پارک ملی گلستان میگوید: «من با تجربه بیشتر از 15سال محیطبانی، به این نتیجه رسیدهام که هر وقت مسوولان و روسایی برای پارک ملی انتخاب میشوند که نسبت به فعالیت شکارچیان و دیگر افراد سودجو سختگیرانه عمل کردند بحرانهای ساختگی و تعمدی از این دست هم زیاد میشود، یعنی برخی شکارچیها چون میبینند جلوی فعالیتهای غیرقانونیشان گرفته میشود بهصورت عمدی قسمتهای مختلف پارک را به آتش میکشند تا مدیران استان را وادار به برکناری مدیران قانونمدار کنند. به نظر میرسد تعدادی از این آتشسوزیهای جدید هم ریشه در همین مساله دارد، جلوی سوءاستفاده عدهای گرفته شده و آنها به این روش درحال تلافیکردن هستند.»این موضوع فقط گفته «آنا دردی» نیست، بقیه محیطبانان خوشنام و باسابقه پارک هم آن را تایید میکنند، عبدالرضا قربانپور، اصغر ارجمندی، جواد ابراهیمی و... تعدادی دیگر از این محیطبانها هستند که هرکدام سابقه بیشتر از 15سال محیطبانی در پارک ملی گلستان را دارند هم از شیطنتهای برخی شکارچیان و دیگر همدستانشان برای بحرانسازی خبر میدهند. چندیپیش و در جریان یکی از آتشسوزیهای پارک ملی گلستان، خبری منتشر شد، مبنی بر اینکه نیروهای یگان حفاظت پارک ملی گلستان با شناسایی مخفیگاه دو شکارچی متخلف و باسابقه پس از بازرسی منزل آنها لاشه دوراس مرال و یکراس شوکا را که جزو گونههای حمایتشده و درمعرض انقراض هستند کشف و دو شکارچی متخلف که ساکن دو روستای همجوار پارک ملی بودند را دستگیر کردند با این حال اما طبق اطلاعات بهدستآمده از پارک ملی، همین دو شکارچی متخلف در زمان مسوولان قبلی پارک ملی بهعنوان راهنما و بلد با مسوولان پارک همکاری میکردند. این تنها یکمورد از سختگیریهای اعمالشده علیه شکارچیانی است که درخلال سالهای گذشته اقدام به شکار در پارک ملی میکردند، در چنین شرایطی این شکارچیان برای تلافیکردن و واردآوردن فشار به مسوولان سازمان محیطزیست، اقدام به ایجاد آتشسوزی در پارک ملی گلستان میکنند تا از فرصت بهدستآمده بهترین بهره را برای ازمیانبرداشتن مسوولان کنونی پارک ببرند.
دلواپسان
در این هدف؛ البته شکارچیان تنها نیستند، گروه دیگری که آنها هم در سر سودای تضعیف مسوولان استانی محیطزیست و پارک ملی گلستان و درنهایت سازمان محیطزیست و دولت را دارند، دلواپسانی هستند که با اهداف سیاسی در پی اعمال فشار و انتقادند، آنها اگرچه هدفشان سوءاستفاده و شکار نیست اما در این مورد خاص، همراستا با شکارچیان عمل میکنند و تلاش دارند پاس گلی را که شکارچیان با برافروختن آتش در پارک ارسال میکنند با اهداف سیاسی خود درون دروازه رقیب بنشانند. نگاهی به برخی «وب سایت»های محلی و کشوری وابسته به آنها نشان میدهد در این میان آنها استفاده از هر حربهای (حتی شایعات و اتهامات بیپایه به خبرنگاران و مسوولان کنونی) را مغتنم میشمارند و با آبوتاب منتشر میکنند.
منتقدان
گروه سوم در این میدان برخی منتقدان محیطزیست و بهویژه برخی مسوولان کنونی در استانداری گلستان را شامل میشود. براساس قوانین کشوری، مقابله با هرگونه بحران طبیعی و غیرطبیعی در استانها اعم از آتشسوزی، سیل، زلزله و... بر عهده ستاد مدیریت بحران استانهاست. با این حال مسوولان این ستاد در استان گلستان باوجود دستور صریح وزارت کشور و سازمان مدیریت بحران کشور مبنی بر لزوم اطفای حریق در جنگلهای گلستان که در قالب نامهای به تاریخ 6 تیر 93 صادر شده، در هفتآتشسوزی رخ داده در پارک ملی گلستان اقدام خاصی برای مهار یا کنترل آتش انجام ندادهاند و هرآنچه انجام شده از سوی محیطبانان پارک ملی، نیروهای محلی و دیگر ارگانها شامل برخی نیروهای سازمان منابع طبیعی، سربازان ارتش، بسیج و... بوده است. با وجود این، مسوولان این ستاد در استان گلستان که بهدلیل کمکاری درمعرض تیغ تیز انتقادات قرار داشتند بهجای تلاش برای حل مشکل نوک پیکان حملات و انتقادات خود را به سوی مسوولان و محیطبانان پارک ملی و محیطزیست گرفتهاند. حال آنکه روایت افراد محلی، محیطبانان پارک، خبرنگاران و... روایتی غیر این را حکایت میکند.
نهایت آنکه، همزمان با رویداد تلخی مانند آتشسوزیهای پارک ملی گلستان در روزهای گذشته که بسیاری از دوستداران محیطزیست، ماتمزده سوختن بخشی از ارزشمندترین منابع طبیعی کشور بودند، آتشی دیگر هم در سویی دیگر در جریان بود، آتش اتهامات و شایعه سازیهای گاه ناجوانمردانه به برخی از دلسوزترین حامیان محیطزیست و طبیعت ایران با دستآویز قراردادن موضوع آتشسوزی پارک که درنهایت منجر به واردآمدن آسیبهای بیشتر به این ذخیرگاه ارزشمند خواهد شد. آتشی که انگار نهتنها درختان و مراتع پارک ملی گلستان که اخلاقیات را هم با خود سوزاند و خاکستر کرد.
نظر شما