بسیارى از مردان به این بهانه که خانه‌اى دارند، از دخترانى که براى ادامه‌ى تحصیل یا اشتغال به شهرهاى بزرگ آمده‌اند و شرایط ازدواج هم برایشان فراهم نیست و از لحاظ روحى و جسمى زیر فشار شدید قرار دارند، پیشنهاد چند ماه زندگى با هم براى آشنایى بیشتر تا رسیدن به ازدواج مى‌دهند که البته این موضوع به پایانى تلخ بدل مى‌گردد. چنین وضعیتى بیشترین آسیب را به دختر وارد مى‌کند، چراکه مورد سوءاستفاده قرار مى‌گیرد و پس از آن ممکن است از طرف خانواده طرد شود و تنهاتر از همیشه به جامعه باز گردد.

زنان قربانیان اصلی ازدواج های سفید

سلامت نیوز:بسیارى از مردان به این بهانه که خانه‌اى دارند، از دخترانى که براى ادامه‌ى تحصیل یا اشتغال به شهرهاى بزرگ آمده‌اند و شرایط ازدواج هم برایشان فراهم نیست و از لحاظ روحى و جسمى زیر فشار شدید قرار دارند، پیشنهاد چند ماه زندگى با هم براى آشنایى بیشتر تا رسیدن به ازدواج مى‌دهند که البته این موضوع به پایانى تلخ بدل مى‌گردد. چنین وضعیتى بیشترین آسیب را به دختر وارد مى‌کند، چراکه مورد سوءاستفاده قرار مى‌گیرد و پس از آن ممکن است از طرف خانواده طرد شود و تنهاتر از همیشه به جامعه باز گردد.


به گزارش سلامت نیوز، تسنیم نوشت: «همباشى» یا «ازدواج سفید» چگونه پا در رسانه هاى ایران نهاد؟ این بار نیز پاى رسانه هاى ضددین و ضدانقلاب در میان است. تابوشکنى و حرمت زدایى از اذهان جامعه مسلمان نسبت به این سبک زندگى مشترک غربی هدف اصلى چنین رسانه هایى است.

چند صباحى است شکلى از زندگى مشترک غربی در برخى شهرهاى بزرگ به‌ویژه تهران مطرح شده است که نام آن‌را به‌دلیل ثبت‌ نشدن اسامى دو نفر در شناسنامه‌هایشان، «ازدواج سفید» یا «همباشى» گذاشته‌اند. در بسیارى از این موارد، حتى خطبه‌ى عقدى بین زن و مرد جارى نمى‌شود.


بسیارى از کارشناسان کاهش نرخ ازدواج، رواج همباشى و پدیده‌ى نوظهور تجرد قطعى را ناشى از عواملى چون تغییر و تحول در الگوهاى رفتارى و سبک زندگى، اعتقاد به داشتن زندگى آزاد و بدون تعهد دایمى، ادامه‌ى تحصیل و ارتقاى موقعیت زنان، تغییر شرایط اجتماعى و مشکلات اقتصادى مى‌دانند.
البته برخى کارشناسان معتقدند درباره‌ى رواج همباشى یا ازدواج سفید نباید اغراق کرد و باید در ابتدا با یک کار میدانى مشخص شود که این نوع زندگى چه تعداد خانواده‌ها را در بر مى‌گیرد. صرف اینکه حرف و حکایت در مورد آن زیاد است نمى‌توان به این نتیجه رسید که با سونامى ازدواج‌هاى غیررسمى روبه‌رو هستیم و صرف مطرح شدن این موضوع در رسانه‌ها و شبکه‌هاى خبرى و اجتماعى دلالتى بر رواج عینى این موضوع در سطح جامعه ندارد.


البته این دسته از کارشناسان، دورى از خانواده و نبود تفاهم و برقرارى ارتباط مناسب میان فرزندان و والدین را یکى از عوامل مهم روى آوردن برخى از جوانان به همباشى مطرح مى‌کنند. این کارشناسان معتقدند نبود رابطه‌ى تفاهمى و عاطفى میان والدین و فرزندان، نبود توانمندى و حوصله و وقت والدین براى تعامل با فرزندان ازجمله دلایل انتخاب این شیوه از زندگى از طرف فرزندان یا به عبارتى انتقام بچه‌ها از پدر و مادر است. البته در کنار تمام این مؤلفه‌هاى روانشناختى باید گفت قطعاً این سبک زندگى مشترک اساساً با فرهنگ دینى و بومى ما سازگارى ندارد و افراد معدودى که تقیدات مشخصى ندارند و دچار بحران‌هاى روحى و یا کمبودهاى اعتقادى مى‌باشند، به این موضوعات روى خوش نشان مى‌دهند.


ازدواج در نزد هر قوم و ملتى، مطابق و متناسب با باورها و فرهنگ و سنن آنها، آداب و ترتیب خاصى دارد که با تحقق و اجراى آن، زن و مرد در ابعاد مختلف ازجمله در زمینه‌ى غریزه و رفتار جنسى، در قبال جامعه و یکدیگر متعهد به حقوق و مسئولیت‌ها و محدودیت‌هایى شده و براساس آن زن و شوهر مى‌شوند.
برخى حقوقدانان این نوع زندگى را ازجمله مواردى مى‌دانند که از نظر حقوقى نه تنها بار کیفرى و مجازات به همراه دارد بلکه در عرف جامعه هم نوعى سوءاستفاده از زنان و دختران تعریف مى‌شود.


به‌طورکلى، از نظر حقوقى و فقهى درباره‌ى ازدواج‌هاى غیررسمى و ماهیت عقد نکاح نظرات متعددى وجود دارد. اغلب حقوقدانان و فقها عقد نکاح را منوط به طى‌شدن یک تشریفات خاص و روال معینى همچون ضرورت حضور دو نفر شاهد در فرایند عقد و ثبت شدن رسمى آن مى‌دانند، برخى دیگر از حقوقدانان و فقها اما به این تشریفات اعتقاد ندارند و صرف توافق دو طرف و البته جارى‌شدن صیغه عقد براى ازدواج را کافى مى‌دانند.


همباشى یا ازدواج سفید نیز در همین راستا یک رفتار نامشروع تلقى مى‌گردد که با زیر پا گذاشتن چارچوب‌هاى شریعت مبین اسلام، مسئولیت‌پذیرى مشترک را به مسلخ مى‌برد و در این بین خسران زنان نسبت به مردان افزون خواهد بود چراکه در سبک غربى از زندگى مشترک هیچ ضمانت شرعى و عرفى و حتى عاطفى براى ادامه زندگى وجود ندارد. این بحران زمانى به اوج خود مى‌رسد که این رابطه نامشروع به فرزندى نامشروع ختم شود که در این صورت در کنار تبعات اجتماعى چنین مسئله‌اى، ظلمى بزرگ در حق فرزند تحقق پیدا مى‌کند. در هر صورت در مقایسه دو طرف درگیر در رابطه همباشى، زنان قربانیان اصلى چنین روابطى هستند.

بسیارى از مردان به این بهانه که خانه‌اى دارند، از دخترانى که براى ادامه‌ى تحصیل یا اشتغال به شهرهاى بزرگ آمده‌اند و شرایط ازدواج هم برایشان فراهم نیست و از لحاظ روحى و جسمى زیر فشار شدید قرار دارند، پیشنهاد چند ماه زندگى با هم براى آشنایى بیشتر تا رسیدن به ازدواج مى‌دهند که البته این موضوع به پایانى تلخ بدل مى‌گردد. چنین وضعیتى بیشترین آسیب را به دختر وارد مى‌کند، چراکه مورد سوءاستفاده قرار مى‌گیرد و پس از آن ممکن است از طرف خانواده طرد شود و تنهاتر از همیشه به جامعه باز گردد.


پدیده همباشى سال‌هاست که در کشورهاى غربى نیز رواج پیدا کرده است. البته بسیارى از کارشناسان نیز در آن کشورها نسبت به آسیب‌هاى این نوع زندگى هشدار داده‌اند. پایگاه اطلاع‌رسانى لافامیلیا، یکى از مراکز بررسى مسائل خانواده طى گزارشى اعلام کرده است: همباشى یا هم‌خانگى قبل از ازدواج دائم که در سال‌هاى اخیر به یکى از انتخاب‌هاى مورد علاقه‌ى جوانان بدل شده و اشتیاق افراد را براى رسیدن به این نتیجه که آیا براى زندگى دائم مناسب یکدیگر هستند یا خیر، برانگیخته است، از دیدگاه اغلب محققان روانشناسى مورد تایید نیست، آنها معتقدند در بیشتر موارد، این دوره‌ى آزمون، نتیجه مثبتى در بر نداشته و در موارد بسیار اندکى در نهایت به ازدواج دائم منجر شده است.


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha