یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۳

روزهای آخر اسفند ماه، نوید روزهای عید را دارد. اما برای آن تعداد کارگری که مجبورند از کارخانه ها و محل کار خود کوچ کنند، این روزها، غمبارترین روزهای خود را می‌گذراند. چرا که مشکلات معیشتی خانواده آنقدر زیاد است که با دست در جیب کردن و گشتن و رفتن نمی‌توانند حتی صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارند. خبر، جالب که نه، عجیب بود. کارخانه قند ورامین تعطیل شد. به همین سادگی، 400 کارگر بیکار شدند. این کارخانه که یکی از قدیمی ترین کارخانه های استان تهران و کشور به حساب می‌آید، به دلیل کمبود شکر خام به عنوان ماده اولیه از اوایل اسفندماه تعطیل و بعد از آن چه اتفاقی می‌افتد؟ باز هم به همین سادگی 400 کارگر بیکار شدند.

سلامت نیوز: روزهای آخر اسفند ماه، نوید روزهای عید را دارد. اما برای آن تعداد کارگری که مجبورند از کارخانه ها و محل کار خود کوچ کنند، این روزها، غمبارترین روزهای خود را می‌گذراند. چرا که مشکلات معیشتی خانواده آنقدر زیاد است که با دست در جیب کردن و گشتن و رفتن نمی‌توانند حتی صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارند. خبر، جالب که نه، عجیب بود. کارخانه قند ورامین تعطیل شد. به همین سادگی، 400 کارگر بیکار شدند. این کارخانه که یکی از قدیمی ترین کارخانه های استان تهران و کشور به حساب می‌آید، به دلیل کمبود شکر خام به عنوان ماده اولیه از اوایل اسفندماه تعطیل و بعد از آن چه اتفاقی می‌افتد؟ باز هم به همین سادگی 400 کارگر بیکار شدند.


کاری به مواد اولیه ندارد
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار ،کارگر یک کارخانه قدیمی به این کار ندارد که آیا شکر خام مورد نیاز تامین می‌شود یا نه... به این اخبار که این کارخانه به بخش خصوصی واگذار شده و این روزها حال و روز خوبی دارد یا ندارد هم نه! او فقط به دنبال اخباری راه می‌افتد که به او مژده رسیدن شکر خام و مواد اولیه را بدهد که بتواند مایحتاج اولیه خود و خانواده اش را تامین کند. مسئولان و کارکنان کارخانه های تعطیل شده هم پیگیری کرده اند. اما این پیگیری ها به هیچ جا نرسیده است. پدر شاغل این کارخانه این روزها در گوشه خانه، روزگار خوبی را نمی‌گذراند. دیگر سیلی هم برایش نمانده است که صورتش را سرخ نگه دارد. به روزهایی نگاه می‌کند که تولید در تصفیه خانه کاهش پیدا کرد. اما مثل همیشه امید داشت که بتواند تولید را در سطح بالاتر ببیند. اما روز به روز گذشت و به عید نزدیک تر شد. و حالا او هم مثل 399 نفر دیگر در کنج خانه به انتظار بازگشت به کارخانه نشسته اند.


نماینده تلاش می‌کند
نماینده مردم شهرستان های ورامین، قرچک و پیشوا در مجلس شورای اسلامی اعتقاد دارد که کارخانه قند، هویت شهرستان ورامین به حساب می‌آید. این کارخانه یکی از چند کارخانه ای است که یا مطالبات کارگرانش را نداده یا بنا به دلایلی به تعطیلی کشیده شده است. آنقدر این هویت بالاست که حتی منطقه ای از این شهرستان را به آن نامگذاری کرده اند. حالا پدر بیکار این محله از شهرستان، باید هر روز دست در جیبش کند و از این منطقه قدم زنان عبور کند.


با سیلی صورتش را سرخ نگه می‌دارد
باز هم پدری که مجبور است صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارد به این کاری ندارد که بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، واردات شکر خام تنها برای شش ماه هر سال میسر است و وارد کنندگان تنها مجاز به وارد کردن شکر خام مورد نیاز تصفیه خانه ها بوده و در نیمه دوم سال با توجه به برداشت محصول چغندر قند و به دلیل حمایت از تولید کنندگان داخلی، واردات شکر خام ممنوع است. او تنها به فکر سیر کردن شکم خانواده اش است. همه واردکنندگان شکر خام به خوبی این قانون را دانسته و تلاش می‌کنند که در شش ماهه نخست هر سال، شکر مورد نیاز کل سال را وارد کنند که در طول سال با کمبود مواد اولیه روبرو نشوند و باز هم اما...


نباید پول مان بخوابد!
گفتنی است، به عنوان مثال میزان مصرف ماهیانه تصفیه خانه قند ورامین 15 هزار تن است که صاحبان این کارخانه بیش از دو برابر نیاز یعنی حدود 400 هزار تن شکر خام وارد کرده اند و مازاد آن را در بازار آزاد فروخته و در شش ماهه دوم با کمبود ماده اولیه روبرو شدند. این در حالی است که وقتی از آنها پرسیده می‌شود که چرا این کار را کرده اید؟ می‌گویند که نباید پول مان بخوابد و یا پول انبار نداریم. بنابراین مواد اولیه مورد نیاز در بازار آزاد فروخته می‌شود و نیمه دوم سال زمانی است که مشکل پشت مشکل می‌آید.


رایزنی های بی جواب
و حالا بیش از یک هزار و 500 نفر در روزهای پایانی سال با مشکل روبرو شده اند. مشکلی که زندگی شان را از شیرینی قند به تلخی زهر کشانده است. رایزنی ها با وزارت جهاد کشاورزی و صنعت و معدن صورت گرفته است. تا شاید بتوانند برای سه ماه مجوز واردات 50 هزار تن شکر را دریافت کنند. اما تا کنون موفقیتی صورت نگرفته است. و باز هم قصه پر پیچ و خم کی بود؟ کی بود؟ من نبودم! آغاز می‌شود. چون می‌گویند واردات کلا ممنوع است.


400 ایجاد، 200 نابود
امسال 400 هزار شغل جدید ایجاد و 200 هزار مورد هم رو به نابودی رفته است. اینها آماری است که علی ربیعی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی می‌دهد. وی ایجاد اشتغال و مقابله با بیکاری را یکی از مهم ترین وعده های دولت تدبیر و امید می‌داند ولی بنا به دلایلی مانند نرخ رشد منفی اقتصادی که مقامات دولتی از آن به عنوان مانع اصلی اشتغال زایی و تحرک مثبت در بازار کار کشور یاد می‌کنند، نه تنها اشتغال جدیدی از سوی بنگاه ها ایجاد نشده بود، بلکه بازار کار دچار ریزش نیروی کار و افت فعالیت واحدهای تولیدی به ویژه بنگاه های خُرد نیز بوده است.


یک ساعت کار در هفته
همچنان گزارش های مرکز آمار ایران در مورد نرخ بیکاری برمبنای تعریف «یک ساعت کار» در هفته تنظیم می‌شود. پیش از این اقتصاددانان و فعالان بازار کار بارها به تعریف اشتغال در گزارش های مرکز آمار اعتراض کرده بودند ولی همچنان تعریف بیکاری در آمارگیری های مرکز آمار برمحور همان «یک ساعت کار» در هفته باقی مانده است. براساس این تعریف نرخ بیکاری از اعداد واقعی کمتر جلوه داده می‌شود. بر اساس این تعریف آمده است، تمام افراد 10 ساله و بیشتر که در طول هفته مرجع، طبق تعریف کار، حداقل یک ساعت کار کرده و یا بنا به دلایلی به طور موقت کار را ترک کرده باشند، شاغل محسوب می‌شوند. شاغلان به طور عمده شامل دو گروه مزد و حقوق بگیران و خوداشتغالان می‌شوند.


خط کفاف یا خط فقر؟
سرپرست کمیته‌ امداد امام خمینی (ره) در تازه ترین صحبت های خود اظهار کرده است، خط فقر را به شکلی که در حال حاضر تعریف می‌شود قبول ندارم، زیرا باید در نظر گرفت که خط فقر در کجا مدنظر است؟ در شهر، روستا، کویر و یا بین عشایر؟ زیرا شرایط جغرافیایی و محیطی در هر منطقه بسیار متفاوت بوده و این شیوه‌ مطرح کردن خط فقر صحیح نیست، بلکه باید آن را در نقاط مختلف کشور به طور جداگانه بررسی کرد. اینها در حالی است که با انجام کارهایی مانند پرداخت یارانه و... در کشور، بخشی از آن ترمیم شده و رو به کاهش رفته است. اما وی اعتقاد دارد که باید به جای خط فقر، خط کفاف را جایگزین کرد. چرا که از نظر انواری، خط فقر واژه ای است که معنایی ندارد. خط کفاف از دیدگاه انواری خطی میان فقر و غناست. محدوده ای که تعادل را برای رفع و تامین نیازهای انسانی مثل مسکن، تفریح، تحصیل و... رعایت می‌کند.


و همچنان تعطیل...
این کارخانه تعطیل شده است. اعتراض ها و تجمعات گسترده برگزار شد. در صورتی که اعتقاد داشتند که تعطیلی این کارخانه، قانونی نیست. اما محوطه این کارخانه، شاهد تجمع کارگرانی است که تنها چشم امیدشان را به کارخانه قند دوخته اند. وضعیت شغلی شان هنوز مشخص نشده است. وعده های گم بازگشت به کار هنوز در ذهن شان مرور می‌شود. اما از ورود آنها به کارخانه ممانعت به عمل آمده است. این کارگران می‌گویند که در آخرین اطلاعیه گفته شده که کارخانه از تاریخ یازدهم تا سیزدهم بهمن ماه تعطیل است و بعد از آن می‌توانند به کارخانه بازگردند. اما پدر هنوز به کارخانه بازنگشته است. کارگرانی که اکثرا در آستانه بازنشستگی قرار دارند. کارخانه تعطیل شده است. این رفت و آمد خبرها، تاثیری در زندگی نابسامان پدر خانواده ندارد. اما باید دید پدر خانواده به خط کفاف می‌رسد یا تغییر نام خط فقر به کفاف دردی را از فقر او درمان می‌کند یا نه!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha