سلامت نیوز: اینكه چرا مطالبات معلمان برآورده نمیشود و با به عبارتی چه موانعی بر سرراه این مطالبات قرار دارد محل اختلاف نظر فعالان صنفی و مسوولان است در این زمینه بطحایی، معاون وزیر میگوید: ما در وزارت آموزش و پرورش از یك طرف سهم پرسنلی مان در ساختار بودجه خیلی بالاست. از طرف دیگر، درآمدهای اختصاصی نداریم. آموزش و پرورش به علت ماموریت و نوع كاری كه دارد، اصلا درآمد اختصاصی ندارد یا بسیار كم است و نزدیك به صفر است.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: یك مقام مسوول در آموزش وپرورش از زاویهای دیگر معتقد است: طرح تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش بدون امكان سنجی لازم و با شتابزدگی به اجرا درآمده است. ضعف مطالعات كارشناسی در استقرار نظام جدید آموزشی مشكلات فراوانی را به وجود آورده است. امایك تشكل معلمی این موانع را در جای دیگری میبیند و میپرسد: نمایندگانی كه تازه به فكر مطالبات فرهنگیان و خواستههای صنفی آنها افتادهاند در سه سال اخیر برای معلمان چه كردند؟ چند درصد از نطقهای آنان در مجلس به مطالبات بر حق معلمان و مسائل آموزش و پرورش اختصاص داشت؟ فراكسیون ١٠٠ نفره فرهنگیان مجلس در هشت سال گذشته، چه اقداماتی برای حصول و رفع این مطالبات انجام داده است؟
شگفتی ما این است كه آموزش و پرورش و مسائل آن جایگاه چندانی در نگاه مسوولان و حتی نمایندگان مجلس ندارد، اما استیضاح وزیر آموزش و پرورش با امضای یكسوم نمایندگان مجلس مطرح و پیگیری میشود؟! اگر آموزش و پرورش و مسائل آن تا این حد برای نمایندگان مجلس ارزشمند است؛ چرا عضویت در كمیسیون آموزش مجلس، همیشه جزو آخرین اولویتهای انتخاب این نمایندگان مجلس بوده است؟ چرا در بحث استیضاح وزیر آموزش و پرورش، كمیسیون امنیت مجلس فعال شده است؟!
دكتر اسدالله مرادی، عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و پژوهشگاه علوم انسانی جهاد دانشگاهی ریشهایتر به مسائل مینگرد و مطالبات معلمان را در ذیل رویكردهای كلانتری قابل تحقق میداند و موانع ریشهای را مورد توجه قرار داده و میگوید: امروزه آموزش و پرورش ما، با مشكلات و مسائل مختلفی دست و پنجه نرم میكند مثل مشقمحوری، دیكتهمحوری، نمرهمحوری، كنكورمحوری، مدركمحوری، كمبود امكانات، فضاهای آموزشی و تربیتی، مشكلات اقتصادی و معیشتی معلمان، عدم مشاركت آگاهانه و مسوولانه خانواده و اندیشمندان و ثروت مندان در آموزش و پرورش، عدم هماهنگی و همسویی با آموزش و پرورش و دیگر نهادهای تاثیرگذار در این حوزه مانند نهاد خانواده، صدا و سیما، دانشگاه، حوزهها، شكاف میان وزارتخانه و مدرسه، شكاف خانه و مدرسه، شكاف میان معلمان و مربیان و دانشآموزان، شكاف میان والدین و فرزندان، سیاستزدگی، عملزدگی، تحولناپذیری، نقدناپذیری، دیوانسالاری عریض و طویل، تمركزگرایی و... مشكلات مختلف در حوزه آموزش و پرورش است.
دولت و خانواده نگاه همسو نسبت به آموزش و پرورش ندارند. یعنی در اهداف تعارض دارند. دولت امسال حدود ٢٤ هزار میلیارد تومان برای اهداف خود هزینه میكند، خانواده هم مبلغی تقریبا در همین حد اما برای اهدافی دیگر هزینه میكند. هزینهای كه خانواده در موسسات و مراكز آموزشی كنكور، زبان، كامپیوتر، مدارس غیردولتی و... میكند. اكنون وزارت آموزش و پرورش عملا در حاشیه چنین موسساتی قرار گرفته است چرا در دولت گذشته، بنا بر اذعان وزیر سابق آموزش و پرورش در یك برنامه تلویزیونی كه عنوان كرد ٧٠ درصد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش كه توسط اندیشمندان تدوین شده بود در شورای عالی انقلاب فرهنگی عوض شد؟! اگر قرار است فرضا ٥٠٠ محقق بنشینند و برای ٢٠ سال دیگر سند راهبردی برای آموزش و پرورش بنویسند و ٧٠ درصد آن تغییر كند؛ آیا این نقض غرض نیست؟
جعفر ابراهیمی، یكی ازمعلمان فعال بر این باوراست كه: یكی از موانع موجود در مسیر تحقق مطالبات در هر دوره همین تشكلها و افراد وابسته به باندهای قدرت، بوده و هستند. كه برای عنصر آگاهی معلمان كمترین ارزشی قایل نیستند. البته تحقق مطالبات انسانی و برحق معلمان بدین سادگی نیست.
اماعلی پورسلیمان معتقد است نوع كنشگری معلمان و تشكلها خود یك مانع است. او مینویسد: بزرگترین آسیبی كه تشكلهای معلمان را تهدید میكند؛ عوامفریبی و موجسواری بر مطالبات معلمان است. این در دراز مدت به سود تشكلها نخواهد بود و ضمن بالا رفتن هزینه فعالیتهای اجتماعی و مدنی آنان را ایزوله و حتی استحاله خواهد كرد.
نظر شما