امروز چالش خشکسالی در کشور از به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضا ناشی شده است. نوسان عامل بارندگی در منطقه ما پدیده جدیدی نیست که همه انگشت اتهام را به سوی آن نشانه رفته‌اند؛ کم وزیاد شدن بارندگی در عرض‌های جغرافیایی که ما در آن قرار گرفته‌ایم عادی است و اینجاست که وظیفه مهم بخش مدیریت بودجه آب کشور مشخص می‌شود.

دخل آب با خرج نمی خواند

سلامت نیوز:امروز چالش خشکسالی در کشور از به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضا ناشی شده است. نوسان عامل بارندگی در منطقه ما پدیده جدیدی نیست که همه انگشت اتهام را به سوی آن نشانه رفته‌اند؛ کم وزیاد شدن بارندگی در عرض‌های جغرافیایی که ما در آن قرار گرفته‌ایم عادی است و اینجاست که وظیفه مهم بخش مدیریت بودجه آب کشور مشخص می‌شود.

به گزارش سلامت نیوز، محمد طالب حیدری، مدیر کل هواشناسی استان کردستان در روزنامه ایران نوشت: هرچه هست و به هر دلیلی که هست خشکسالی سایه شوم خود را در ده – پانزده سال اخیر در کل غرب آسیا، بیشتر از پیش گسترانده است. واقعیت خشکسالی در منطقه ما مستقیماً از کاهش بارندگی ناشی می‌شود که حساب دخل و خرج آب را از تراز خارج می‌کند، زیرا در کشورما، دخل فقط بارندگی‌است و منابع آب شیرین ورودی به کشور بعد از خشک شدن هیرمند عملاً وجود ندارد. مصرف‌کنندگان انسانی، تبخیر شدید و از دسترس خارج شدن آب به‌وسیله جریان‌های رودخانه‌ای به خارج از کشور یا ریزش به دریاها و باتلاق‌ها و شوره زارها، در واقع خرج کنندگان آب هستند. در این میان بخش آب وزارت نیرو به‌صورت قانونی مأموریت دارد تا حساب دخل وخرج آب را به‌طور مستمر محاسبه و با توجه به نقش راهبردی آب در اقتصاد و امنیت هشدارهای لازم را در شروع فرایند پیشی گرفتن عوامل ناترازی بودجه آب اعلام کند و سپس در بخش مصرف انسانی ذخیره‌های موجود با روند مصرف در دوره زمانی چرخه‌های طبیعی آب تطبیق
داده‌شود.

امروز چالش خشکسالی در کشور از به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضا ناشی شده است. نوسان عامل بارندگی در منطقه ما پدیده جدیدی نیست که همه انگشت اتهام را به سوی آن نشانه رفته‌اند؛ کم وزیاد شدن بارندگی در عرض‌های جغرافیایی که ما در آن قرار گرفته‌ایم عادی است و اینجاست که وظیفه مهم بخش مدیریت بودجه آب کشور مشخص می‌شود. این وظیفه که در ذات خود بسیار سنگین و دشوار است به‌وسیله برخی از این عزیزان سهل و ممتنع فرض می‌شود و رویدادهای اخیر نشان می‌دهد که در گذشته عملاً مدیریتی در کار نبوده و نوعی آسودگی خیال بر مدیریت آنها حاکم بوده است. ماهیت بودجه آب و مدیریت آن در منطقه، پویا و دینامیک است. واضح است که مقیاس‌های مدیریتی برای امور مهم و حیاتی معمولاً بر تراز بدترین سناریوها و احتمالات بنا می‌شود. به طور مثال اگر ذخیره آب در یک کلانشهر فقط برای یک سال آبی کفایت می‌کند مدیر آب در منطقه، شروع آبگیری مجدد را در مهرماه قرار نمی‌دهد که بارش‌ها ی مؤثر مهر ماه در منطقه ما چندان مهم و قابل ملاحظه نیستند حتی برشرایط میانگین شروع عادی بارندگی‌ها در آبان ماه هم تکیه نمی‌کند. بدترین سناریو آن‌است که شروع بارندگی در اواسط آذر اتفاق افتد و باید این مدیران محترم فرض شان بر آن باشد که ذخیره آب مورد نظر نه تنها تابستان گرم شان را پوشش دهد، بلکه سه ماه پاییز را نیز کفاف دهد نه آنکه در شهریور ماه اعلام شود که مردم عزیز در جریان باشند که فقط برای یک ماه یا بدتر پانزده روز دیگر آب داریم و توصیه به رعایت شدید مصرف نمایند، بلکه این انضباط در مصرف را باید از فروردین ماه شروع کنند. این آرامش و به قول عامه بی‌خیالی مدیریت آب را می‌رساند که در پاسخ به این سؤال که چرا در این کشور با‌وجود این همه سرمایه‌گذاری در ساخت سدها، کانال‌ها و تونل‌های انتقال، کمبود آب به معضلی ملی تبدیل شده است براحتی انگشت اتهام را به سوی خشکسالی نشانه می‌روند. مگر خشکسالی یکدفعه ایجاده شده است! ادبیات رسمی و مردمی ایران زمین پر است از تذکارها و لزوم توجه به خشکسالی؛ به قول شیخ سخن سعدی علیه الرحمه
چنان خشکسالی شد اندر دمشق که یاران فراموش کردند عشق
 ویا:
اگر باران به کوهستان نبارد
به سالی دجله گردد خشک رودی
پیشینیان ما ماهیت پویای معادله بودجه آب را می‌شناختند و اصولاً دوام تمدن ایران زمین به‌دلیل مدیریت صحیح آب از طرف آنان بوده است. ایجاد سکونتگاه‌های شکوفای یزد و کرمان در حاشیه کویرهای سوزان و شور ایران نمونه درخشان مدیریت برتر پیشینیان در بحث بودجه آب بوده است و این البته منحصر به نواحی بیابانی و کویری نبوده است، بلکه اثرات این مدیریت فهیم و محتاط در زمینه آب را می‌توان در شهرهای زاگرس و شمال ایران مانند سنندج و تبریز نیز مشاهده کرد. باید امروز مدیران عزیز بخش آب کشور را مورد پرسش جدی قرار داد که چرا با توجه به این سابقه درخشان تاریخی کشور، در بحث مدیریت محتاطانه آب توجه ننمودند و آنچه امروز الگوی مصرف آب در کشور است یک الگوی برآمده از فرهنگ‌هایی است که اصولاً با کمبود آب مواجه نیستند.
یک تصور غلط این است که در کشور، هر چند بخش بسیار بزرگی از آب صرف بخش کشاورزی و بخش بسیار کمتری صرف شرب می‌شود پس نباید در زمینه کمبود آب شرب نگران بود چون در زمان ضرورت بسرعت می‌توان آب بخش کشاورزی را به بخش شرب انتقال داد و ضرر و زیان ناشی از این امر هم قابل ملاحظه نیست اما واقعیت آن است که این انتقال میسر نیست؛ تغییر الگوی مدیریت صلب و صعبی که عزیزان وزارت نیرو برای تأمین آب شرب شهرها و روستاها تاکنون داشته‌اند دشوار است. در زیر ساخت‌ها با سامانه پیچیده شبکه‌های زیر زمینی لوله کشی و توزیع و پمپاژ و تصفیه آب مواجهیم ، از نظر فرهنگی هم با رسوب الگوهای رفتاری در مردم نسبت به مصرف آب که براحتی نمی‌توان اصلاح کرد. می‌گویند که انسان معمولاً در شرایط سخت گرفتاری به راه‌های فرعی بیشتر فکر می‌کند تا راه‌های اصلی و حال بخشی از مدیران به یکی از این راه‌های فرعی توجه می‌کنند یکی از این راه‌های نسبتاً موجه آن است که گفته شود حالا که چیزی نشده است مشکل کم آبی در کشور ما چیزی نیست! با فناوری جدید بارورسازی ابرها برای‌تان آب استحصال می‌کنیم. جو عمومی حالا متأسفانه اعتماد به بی‌مرز بودن توان فناوری و پیشرفت‌های علمی در حل مسائل است.
 در این شرایط باید محافل علمی و ذیصلاح افراد تصمیم‌گیر را هوشیار کنند که عرصه آب و هوا جزو عرصه‌هایی است که انسان دارای محدودیت اعمال اراده است. توان شناخت انسان نامحدود است و ما امروز می‌توانیم با اطمینان از شناخت نسبی سازوکار بسیار پیچیده جو زمین ادعا نماییم واز توان فناوری در شبیه‌سازی مجازی رفتار جو زمین در بازه‌های زمانی معینی از آینده که به آن پیش‌بینی هوا می‌گویند اما این شناخت با اعمال اراده،  متفاوت است با به طور مثال ما خورشید و سیاره مریخ را هم بخوبی می‌شناسیم اما آیا توان اثر‌گذاری بر آنها را داریم؟! آب و هوا یعنی اینکه حرکت جو زمین تحت تأثیر نیروهایی ایجاد می‌شود؛ نخست گرمای حاصل از تابش خورشید است و دیگری چرخش زمین به دور خود. خوشبختانه انسان در دورنمای آینده هم نمی‌تواند رؤیای تأثیر برخورشید یا کاهش و افزایش سرعت زمین به دور خود را تصور کند. رؤیای تعدیل آب و هوا یا همان weather modificationکه با تبلیغات زیاد در دنیا هیاهو به راه انداخته‌اند در اصل تلاش انسان برای پاسخ دادن به کنجکاوی و آرزوی دیرینش در تأثیر بر آب و هوا بود که برای آن رؤیا یعنی افزایش و تغییر وضعیت، بارندگی جواب نداد اما اتفاقاً نتایج فرعی دیگری در زمینه شناخت بیشتر فیزیک ابر به‌بار آورد که اینجا مجال پرداختن به آن نیست اما تلاش انسان برای افزایش بارندگی که از دهه چهل قرن گذشته میلادی شروع شده هنوز نسبت به شروع آن در هفتاد و پنج سال گذشته تحولی جدی نیافته و امروزه از طرف شرکت‌های اغلب امریکایی و جدیداً روسی به نوعی تبلیغات و بعضاً دام برای کسب درآمد در کشورهای خشک منطقه مانند عربستان، لیبی، سوریه و اردن تبدیل شده است اما ما نباید در این دام‌ها بیفتیم و مدیران و دست‌اندرکاران حوزه آب نباید اجازه دهند برخی با تبلیغات و تئوری‌بافی در مدیریت راهبردی آب کشور را
با آدرس دهی غلط به بحث باروری ابرها بکشانند. آیا باروری ابرها که به ادعای خود مجریان آن در صورت موفقیت بیشتر از 10 تا 15 درصد بارندگی را افزایش نمی‌دهد که در شرایط آب و هوایی بسیاری از نواحی ایران به صرفه است؟! جالب است به این نکته توجه شود که امروزه یکی از نتایج فناوری باروری ابر به‌صورت عکس آن در راه خنثی نمودن فعالیت ابر بهتر جواب داده است ؛ مشهور است روس‌ها و چینی‌ها در زمان‌ مسابقات المپیک و جام جهانی فوتبال از روش خنثی‌سازی ابرها برای ممانعت از بارندگی و رعد و برق استفاده کرده‌اند اما زیان‌های ناشی از باروری ابرها در ایران زیاد است. نخستین ضرر آن ایجاد یک ذهنیت غلط در مردم است که بالاخره خوب شد انسان همانند سایر مشکلات مسأله کم آبی را با باروری ابر حل کرد،  پس تغییر الگوی رفتاری مصرف آب دیگر ضرورتی ندارد و بعد منابع عظیمی از سرمایه‌های مملکت به جیب شرکت‌های مدعی خارجی که درپشت صحنه بحث باروری قرار دارند می‌رود و در آخر آنکه خیال بخشی از مدیریت درباره معضل کم آبی نیزبا توجه به این گونه تبلیغات و تلاش‌ها تا اندازه‌ای راحت می‌شود، البته پیشنهاد آن نیست که فعالیت در زمینه باروری ابر را متوقف نمود کما اینکه در کشورهایی مانند امریکا ده‌ها شرکت وجود دارند که اعلام آمادگی می‌کنند، باید فعالیت بخش دولتی را در زمینه باروری ممنوع ومتوقف کرد اما به بخش خصوصی اجازه فعالیت داد. ویژگی بخش خصوصی ادامه فعالیت به شرط اثر بخشی است و بنابراین نمی‌گذارد مؤسسه‌ای در یک ناحیه کویری 25 سال بدون هیچگونه عملکردی بر سفره اعتبارات دولتی بی‌سروصدا به‌نام مرکز باروری ابر به فعالیت بپردازد و سپس با توجه به ماهیت هر پدیده دیگری به هر کاری برای توجیه سابقه بی‌حاصل و نیز برای ادامه روند شادی‌بخش دریافت اعتبارات دولتی ادامه دهد و مردم و مسئولان را دلخوش به حل معضلی حیاتی کند در مقام اثبات اینکه حاصل کار شما چه بوده داستان معروفی را به ذهن متبادر می‌کند که زیدی ادعا کرد نقطه‌ای که ایستاده است مرکز جهان است و در پاسخ به اینکه دلیلت بر این ادعا چیست، گفت اگر باور نمی‌کنید آن را گز کنید. در حال حاضر همه مدل‌های پیش‌بینی رقومی بارشی را برای روز معینی با تعیین کمی میزان تخمینی پیش‌بینی می‌نمایند و معمولاً سازمان هواشناسی کشور هم بسته به دامنه فعالیت قابل انتظار اعلام بارش می‌کند حتی اطلاعیه و گاهی اخطاریه صادر می‌کند. آن‌وقت آنها هم در این شرایط عملیات باروری را انجام می‌دهند و با تبلیغات بارش را به خود نسبت می‌دهند. تفکیک این موضوع که سهم باروری با انجام آن‌همه هزینه و تبلیغات چقدر است، گنگ بوده و بیشتر هواشناس‌ها قائل به نقشی برای
 باروری نیستند.
دغدغه حل مسائل زیست محیطی و تبعات کاهش ذخایر آب حقیقتاً باید به اولویت دولت‌ها به‌عنوان یک روال مدیریتی مداوم تبدیل شود؛ زنجیره‌ای از مسائل مانند خشک شدن دریاچه‌ها و باتلاق‌ها، بحران طوفان‌های گردوخاک و خشک شدن جنگل‌ها و ده‌ها معضل دیگر در این زمینه‌ها را باید دولت با مشارکت فعالانه مردم مدیریت کند. آنچه مسلم است توان دولت برای حل این‌گونه معضلات با توجه به همکاری آحاد مردم
زیاد است.
اما در حال حاضر این توان بین سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی مختلف دچار پراکندگی شده است. به نظر می‌رسد ادغام تمامی دستگاه‌های ذیربط زیست محیطی، منابع طبیعی و مدیریت آب کشور و یکپارچه کردن همه تلاش‌ها و ایجاد مدیریت یکدست تنها افق روشن برای حل این بحران‌هاست. در حال حاضر بسیاری از سازمان‌های دولتی به همدیگر بسان رقیب نگریسته و بعضاً بخشی نگری در آنها حاکم است و البته تنها راه حلی که دنبال می‌شود درخواست پول و اعتبار برای حل معضلات است و متأسفانه پول‌های زیادی مبادله و هزینه می‌شود اما مشکلات هم به جای کاهش
 افزایش می‌یابد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha