نتیجه این مطالعات نشان داد که خودسوزی به‌صورت خودبه‌خودی انجام شده و هیچگونه عمدی در کار نبوده است. از سوی دیگر حفر خندق‌های عمیق برای جلوگیری از گسترش خودسوزی‌ها، دامنه خودسوزی‌های اراضی بستر تالاب را به علت درمعرض قرار گرفتن بیشتر و بیشتر لایه‌های درحالِ تجزیه‌ تورب افزایش داد. در نتیجه تالاب قره‌باغ برای همیشه از نقشه جغرافیای منطقه و محیط زیست دامنه‌های کوه‌های قره‌باغ حذف و ناپدید شد. ناپدید شدن و ازبین رفتن تالاب قره‌باغ مقدمه و عامل اصلی تهدید دریاچه مهارلو بود.

دریاچه مهارلو چگونه خشکید؟

سلامت نیوز: نتیجه این مطالعات نشان داد که خودسوزی به‌صورت خودبه‌خودی انجام شده و هیچگونه عمدی در کار نبوده است. از سوی دیگر حفر خندق‌های عمیق برای جلوگیری از گسترش خودسوزی‌ها، دامنه خودسوزی‌های اراضی بستر تالاب را به علت درمعرض قرار گرفتن بیشتر و بیشتر لایه‌های درحالِ تجزیه‌ تورب افزایش داد. در نتیجه تالاب قره‌باغ برای همیشه از نقشه جغرافیای منطقه و محیط زیست دامنه‌های کوه‌های قره‌باغ حذف و ناپدید شد. ناپدید شدن و ازبین رفتن تالاب قره‌باغ مقدمه و عامل اصلی تهدید دریاچه مهارلو بود.

به گزارش سلامت نیوز، تورج فتحی- کارشناس حوزه محیط زیست-منابع آب در روزنامه ایران نوشت:  از چند هزار سال پیش و پس از آخرین دوران یخبندان تا پیش از پایان قرن نوزدهم در بسیاری از دشت‌های بین کوهستانی رشته کوه‌های زاگرس تالاب‌ها و دریاچه‌های متعددی وجود داشته است. همه این تالاب‌ها و دریاچه‌ها از سه طریق تغذیه می‌شده اند: نزولات مستقیم آسمانی، رودخانه‌های دائمی و فصلی-سیلابی و چشمه‌های بسیار پرآب موسوم به «چشمه‌های کارستیک». یکی از ویژگی‌های مهم این چشمه‌ها آن است که در اعماق رشته کوه‌ها به کانال‌ها و رودخانه‌های زیرزمینی متعددی متصل‌اند و می‌توانند آب یک تالاب یا دریاچه را تأمین و تغذیه کنند.


بین رشته کوه‌های زاگرس در منطقه استان فارس و در محدوده شهر شیراز و دریاچه مهارلو بین دو رشته کوه بمو با بلندای 2600 متر در شمال و رشته کوه قره باغ با بلندای 2800 متر در جنوب با روند تقریباً شمال غربی – جنوبشرقی احاطه شده است. دشت شیراز و دریاچه مهارلو و همچنین تالاب قره باغ در بین این دو رشته کوه زاگرس و کوه بمو قرار گرفته است. تا پیش از پایان دهه 40 خورشیدی یک آبگیر یا تالاب کشیده به موازات رشته کوه‌های قره باغ با نام «آبگیر قره باغ» در محدود شرق-جنوب شرق فرودگاه شیراز و جنوب شهر شیراز وجود داشته است که مساحتی بالغ بر 700 هکتار داشته و در دامنه شمالی کوه‌های قره باغ و در بخش جنوبی دشت شیراز قرار داشته است. بررسی‌های میدانی نشان داده که این تالاب دارای آب شیرین بوده و در بستر آن مانند تالاب‌های دیگر نهشته‌ها و رسوبات موسوم به «تورب» تشکیل شده است. آب تالاب قره‌باغ در طول سال‌ها و بخصوص در فصل‌های بارندگی سرریز داشته و به دریاچه مهارلو تخلیه می‌شده‌ است. حضور و حیات تالاب قره‌باغ با دریاچه مهارلو به صورت یک اکوسیستم واحد آبی یا به‌صورت یک واحد پیوسته عمل کرده و با تغذیه دریاچه مهارلو طی دوران‌ها و هزاره‌های گذشته از شورشدن زیاد آب دریاچه مهارلو جلوگیری کرده و آب این دریاچه همواره به‌صورت لب شور باقی مانده است. در تصاویر هوایی سال‌های دهه 40 می‌توان بخوبی وجود تالاب قره‌باغ را مشاهده کرد.


با توجه به توسعه فعالیت‌های انسانی بخصوص فعالیت‌های کشاورزی از اوایل دهه 50 دولت با همکاری اهالی روستاهای پیرامون منطقه تالاب قره باغ، اقدام به زهکش کردن آب تالاب قره باغ کرده و در نتیجه زمین‌های جدیدی برای کشت محصولات کشاورزی که عمدتاً شامل برنجکاری، گندم، پنبه و سایر محصولات بوده، ایجاد شد. آب مورد نیاز برای آبیاری زمین‌های زیر کشت از طریق چشمه‌های کارستیک که در دامنه کوه‌های قره باغ وجود داشته تأمین می‌شده است. دست کم پنج چشمه بسیار پرآب با دبی بیشتر از 20 لیتر برثانیه در دامنه کوه‌های قره باغ وجود داشته است که همواره تالاب قره باغ را در ازمنه گذشته تغذیه می‌کرده و با زیرکشت رفتن زمین‌های خشک شده بستر این تالاب حالا برای آبیاری این زمین‌ها به‌کار رفته است که این وضعیت تا پایان جنگ تحمیلی ادامه یافته و حتی چندین حلقه چاه نیمه عمیق و کم عمق در زمین‌هایی که در زمان‌های گذشته بستر تالاب بود حفر شد تا آب مورد نیاز زمین‌های زیرکشت را تأمین نماید.

[quote-right]دریاچه مهارلو نفس‌های آخر خود را می‌کشد در حالی که در کوتاه مدت کاری از هیچیک از ما برنخواهد آمد. [/quote-right]

پس از جنگ تحمیلی عراق و با توسعه شتابان و سازندگی در مناطق مختلف کشور، بتدریج در این منطقه نیز طرح‌های توسعه مختلفی تعریف شد. از میان طرح‌های پیش‌بینی شده ساخت یک شهرک صنعتی با نام «شهرک صنعتی شیراز» که در ضلع شرقی فرودگاه واقع شده در دستور کار قرار گرفت. مساحت این شهرک بیش از 100 هکتار و انواع مختلفی از صنایع در آن استقرار یافته‌اند. ساخت و بهره‌برداری از این شهرک صنعتی در دهه 70 اتفاق افتاد و با توجه به اینکه هیچ منبع آبی جز منابع آب زیرزمینی در منطقه وجود نداشت، لذا حفر چندین حلقه چاه عمیق دارای پروانه و چندین حلقه چاه نیمه عمیق و کم عمق بدون پروانه در دستور کار قرار گرفت. به این منظور برای تأمین آب مورد نیاز در شهرک صنعتی در طول دهه 80 با برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی بر سایر فعالیت‌های انسانی اثرگذار بر محیط زیست منطقه اضافه شد. عمق آب‌های زیرزمینی که تا قبل از دهه 70 کمتر از 5 متر بود با بهره‌برداری بی‌رویه حالا به چند ده متر رسیده است. از دیگر شواهد ازبین رفتن تالاب قره‌باغ آتش‌سوزی‌هایی بوده که مدیریت بحران استانداری را در سال 90 به مقابله با آن واداشت. با برداشت پیوسته و بی‌رویه از آبهای زیرزمینی منطقه لایه‌های رسوبی و تورب‌های نهشته شده در بستر آبگیر‌ قره‌باغ، در معرض هوازدگی، تجزیه و فساد قرار گرفت. با رخ دادن این فرایند و آزاد شدن گازهای حاصل از تجزیه مواد آلی و گیاهان از یک سو و گرم شدن هوا در فصل‌های خشک از سوی دیگر مقدمات سوختن خودبه‌خودی این زمین‌ها فراهم شد.

دودهایی که در طول ماه‌های تابستان از زمین خارج می‌شد به‌قدری شدید بود که با تشکیل جلسات مدیریت بحران اقداماتی برای اطفای حریق از طریق استانداری فارس در سال 1390 تعیین شد. با توجه به بی‌سابقه بودن خودسوزی اراضی و عدم شناخت این پدیده، به موازات توسط بخش‌های تحقیقاتی در استان مطالعاتی انجام شد. نتیجه این مطالعات نشان داد که خودسوزی به‌صورت خودبه‌خودی انجام شده و هیچگونه عمدی در کار نبوده است. از سوی دیگر حفر خندق‌های عمیق برای جلوگیری از گسترش خودسوزی‌ها، دامنه خودسوزی‌های اراضی بستر تالاب را به علت درمعرض قرار گرفتن بیشتر و بیشتر لایه‌های درحالِ تجزیه‌ تورب افزایش داد.در نتیجه تالاب قره‌باغ برای همیشه از نقشه جغرافیای منطقه و محیط زیست دامنه‌های کوه‌های قره‌باغ حذف و ناپدید شد.
ناپدید شدن و ازبین رفتن تالاب قره‌باغ مقدمه و عامل اصلی تهدید دریاچه مهارلو بود. اما هنوز چند سال زمان نیاز داشت تا دریاچه به علت عدم تغذیه از آبهای زیرزمینی پیرامون دریاچه و آب‌های سطحی و از سوی دیگر تشدید این عوامل با بروز خشکسالی‌های اخیر ضربه آخر را بر پیکره این بدنه آبی وارد آورد. دریاچه مهارلو نفس‌های آخر خود را می‌کشد در حالی که در کوتاه مدت کاری از هیچیک از ما برنخواهد آمد.

در درازمدت اما امکان تجدید حیات دریاچه آنهم نه به‌صورت اول و طبیعی خود وجود دارد، با راهکارهایی مانند: ممنوعیت برداشت از آبهای زیرزمینی اطراف دریاچه، اجرای طرح‌های آبخوانداری و آبخیزداری، احیای چشمه‌های کارستیک با مدیریت منابع آب‌های سطحی و زیرزمینی در سطح حوضه آبریز، مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی با افزایش راندمان آبیاری، تدوین و اجرای الگوی کشت متناسب با داشته‌های منابع آبی در سطح حوضه آبریز و بسیاری اقدامات مشابه دیگر. بدیهی است چنین برنامه‌هایی جز با هماهنگی فرابخشی دستگاه‌های مختلف دولتی، غیردولتی و با مشارکت همگانی مردم (چه مردم ساکن در روستاهای اطراف و چه مردم منطقه) امکان‌پذیر نخواهد بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha