مردی كه متهم است بهمن پارسال یكی از دوستان خود در كبابی محل كارش را با ضربه چاقوی سلاخی به قتل رسانده در دادگاه به قصاص محكوم شد.

سلامت نیوز: مردی كه متهم است بهمن پارسال یكی از دوستان خود در كبابی محل كارش را با ضربه چاقوی سلاخی به قتل رسانده در دادگاه به قصاص محكوم شد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، روز گذشته پرونده متهم در شعبه چهار دادگاه كیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی برگزار شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان در شرح كیفرخواست پرونده گفت: «هشتم بهمن ٩٢ با مرگ جوانی ٣٧ ساله در یكی از بیمارستان‌های تهران به دلیل خونریزی شدید ناشی از اصابت چاقو، ماموران پلیس آگاهی تهران بزرگ به محل اعزام شدند و بنا به شواهد، ضارب را دستگیر كردند. متهم جوانی ٢٧ ساله به نام حمید است كه پس از دستگیری صراحتا به قتل اعتراف و علت آن را درگیری بر سر نظافت محل كار اعلام كرد.»پس از قرائت كیفرخواست پدر و مادر مقتول تقاضای قصاص متهم را از رییس دادگاه خواستار شدند و به این ترتیب رسیدگی به جزییات پرونده با احضار متهم به جایگاه آغاز شد. چشمان پسر جوان از حدقه بیرون زده بود. او دستی بر صورتش كشید، به جایگاه تكیه داد و درباره روز حادثه گفت: «من و سعید در كبابی با هم همكار بودیم. او دو سال بیشتر از من در كبابی سابقه كار داشت. روز حادثه سر نظافت با هم درگیر شدیم. سعید از من می‌خواست جعبه‌های پیازی را كه برای كبابی آورده بودند از وانت خالی كنم اما من داشتم كار دیگری می‌كردم. كم‌كم درگیری ما بالا گرفت. سعید من را هل داد و به سمتم حمله كرد. وقتی او را عقب زدم دیدم تمام لباسم خونی شده. من اصلا نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده. بعدها در بازسازی صحنه جرم، تصاویر دوربین مداربسته مغازه را نشانم دادند. آنجا بود كه فهمیدم، چاقویی كه دستم بود به شكمش خورده و او را مجروح كرده.»متهم كمی این پا و آن پا شد و ادامه داد: «سعید روی زمین افتاد. بقیه كسبه كه با داد و بیداد از ماجرا باخبر شده بودند به كبابی آمدند و به محض دیدن خونریزی سعید با اورژانس تماس گرفتند اما ١٠ دقیقه هم نشد كه سعید بعد از انتقال به بیمارستان فوت كرد. من نمی‌خواستم او را بكشم. اصلا یادم نمی‌آید دقیقا چه اتفاقی افتاد. ما با هم دوست بودیم.»

پس از آن نوبت به وكیل متهم رسید. او وقوع قتل را در یك درگیری آنی و بدون نیت قبلی از سوی موكل خود دانست و از اولیای دم خواست تا او را ببخشند. اما اثری از بخشش در نگاه پدر و مادر مسن مقتول دیده نمی‌شد. آنها بار دیگر بر قصاص قاتل فرزندشان اصرار كردند. متهم نیز در آخرین دفاعیات خود گفت: «من چیزی ندارم بگویم. نمی‌خواستم سعید را بكشم. از خانواده‌اش می‌خواهم مرا ببخشند. چاقویی كه با آن به شكم سعید زدم، وسیله كارم بود.»

سرانجام با ثبت آخرین دفاع متهم در دفتر منشی جلسه دادگاه، قضات وارد شور شدند و حكم به قصاص جوان ٢٧ ساله دادند.

 

روایت قتل از زبان خواهر مقتول

زن جوان، مدام لبانش را گاز می‌گرفت و به اعترافات قاتل برادرش گوش می‌داد. او درباره آنچه از روز كشته‌شدن برادرش شنیده بود گفت: سعید دو سالی می‌شد كه در كبابی كار می‌كرد. او به نوعی كمك كرد تا متهم هم به آنجا بیاید و مشغول كار شود. می‌گفت پسر خوبی است و كارش را بلد است. روز حادثه سر جابه‌جایی جعبه‌های پیاز با هم درگیر شدند اما متهم با چاقوی سلاخی كه روی یكی از میزها بود به برادرم حمله و او را از ناحیه قفسه سینه مجروح كرد. برادرم در حالی كه خونریزی داشت خودش را به طبقه بالا رساند و روی پله‌ها افتاد. كارگران دیگری كه آنجا بودند شنیده‌اند كه برادرم وقتی هنوز به هوش بود به متهم گفت كه كارش تمام است و به بیمارستان هم نمی‌رسد. همین‌طور هم شد، ضربه چاقو خیلی شدید بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha