سلامت نیوز: سریال «در حاشیه» یکی دیگر از تولیدات ٩٠ قسمتی مدیری بود که از نوروز ٩٤ پخش آن در شبکه سه آغاز شد اما این متفاوت با آن چیزی بود که مخاطبان میدانستند قرار است در سریالی به نام «دکتر» یا «اتاق عمل» ببینند. جدا از ماجرای تغییر اسم، جرح و تعدیل فیلمنامه، تغییر بعضی از قسمتها و... درنهایت «در حاشیه» به حاشیه رفت و پزشکان در واکنشهای مختلف خواستار عدم پخش آن از تلویزیون و ناتمامماندن این سریال شدند و حالا امیرمهدی ژوله که سرپرست تیم نویسندگان این سریال بود در اولین گفتوگو پس از آن کشمکشها میگوید که ماجرا چه بوده و چطور پایان گرفته است.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شرق نوشت: ورودی هر مصاحبهای باید توضیح واضحاتی باشد در مورد شخص مصاحبه شونده یا سوژه گفتوگو. اما در این مصاحبه شرایط کمی متفاوت است؛ تقریبا تمام مخاطبان سریالهای مهران مدیری، امیرمهدی ژوله را میشناسند و میدانند که او قرار است پس از سکوت طولانی عوامل سریال متوقف شده «در حاشیه» از چه چیزی در این گفتوگو سخن بگوید. منتها ورودی این گفتوگو سویهای دیگر دارد و مروری تاریخی است به آنچه که بهانه چنین گفتوگویی شده است. سریال «در حاشیه» یکی دیگر از تولیدات ٩٠ قسمتی مدیری بود که از نوروز ٩٤ پخش آن در شبکه سه آغاز شد اما این متفاوت با آن چیزی بود که مخاطبان میدانستند قرار است در سریالی به نام «دکتر» یا «اتاق عمل» ببینند. جدا از ماجرای تغییر اسم، جرح و تعدیل فیلمنامه، تغییر بعضی از قسمتها و... درنهایت «در حاشیه» به حاشیه رفت و پزشکان در واکنشهای مختلف خواستار عدم پخش آن از تلویزیون و ناتمامماندن این سریال شدند و حالا امیرمهدی ژوله که سرپرست تیم نویسندگان این سریال بود در اولین گفتوگو پس از آن کشمکشها به «شرق» میگوید که ماجرا چه بوده و چطور پایان گرفته است.
ایده اولیه سریال، نقد شغل و جایگاه پزشکان در جامعه بود یا مثل دیگر فعالیتهای شما و مدیری، رویکرد نقد عمومی داشت؟
میدانید نه طنز بد است، نه نقدکردن. آن چیزی که تعمیم داده میشود نگرانکننده است. وقتی یک صفت بد در قالب جوکها به یک جامعه شغلی، یک جامعه قومی و حتی یک جامعه جنسی تعمیم پیدا میکند، مشکل ایجاد میشود. اگر شما در یک سریال، یک قاضی بد، یک دکتر بد، یک وکیل یا پلیس بد را نشان بدهید، توهین به کلیت آن جامعه حرفهای نکردهاید، بلکه صرفا دنبال نشاندادن مشکل بودهاید اما وقتی یک طنز، سمت و سوی تعمیمدادن پیدا میکند، میشود یک طنز غیرعادلانه. ایده اصلی ساخت «در حاشیه» این بود که خودمان را به خودمان نشان بدهیم اما تعمیم صفت بد برخی از کاراکترهای این سریال به کلیت جامعه پزشکی اتفاق افتاد. چون ما ایده نداشتیم، دنبال یک رویکرد عمومی در نقد جامعه پزشکی هم نبودیم، بلکه این جامعه هدف ما بود که طنز ما را تعمیم داد. اصولا در سریالهایی از جنس «در حاشیه» یا دیگر کمدیهای ما (گروهی که با مهران مدیری کار میکنیم) جامعهای فانتزی و فرضی ساخته میشود که یکسری خصلت بد به بعضی از اعضای این جامعه میدهیم تا بتوانیم با هجوکردنشان، آن رویکرد، آن صفت و خصلت بد را نقد کنیم. در «در حاشیه» اول از همه چیز ما یک قهرمان خوب داریم؛ دکتری حرفهای که روبهروی تخلفها میایستد، بعد یک بیمارستان خوب داریم که جلوی تخلفها را میگیرد، استاد همین دکتر هم پزشک وارستهای است که مریضها را در سختترین شرایط ویزیت میکند و تازه تمام این بستر روایی داستان با پیشفرض خیالی و فانتزیبودن روبهروی مخاطب قرار میگیرد. قدم بعدی برای داشتن یک قصه پرکشش، کنار هم قرارگرفتن خوبها و بدهاست. تازه دکترهای بد، دکترهای واقعی نیستند؛ مثلا مهران غفوریان اصلا مدرکش معادل نشده یا همینطور جواد رضویان و دیگران. «در حاشیه» قرار بود همینطور جلو برود و با نقد بدها، خوبها را تشویق کند، بگوید جامعه آنقدر با مسئله سلامت درگیر است که نقش پزشکان وارسته و متخصص در آن کتمانشدنی نیست.
اما اتفاقا سریال دچار حاشیه شد و مسیر دیگری را طی کرد، مسیری عکس آن چیزی که شما میگویید. به قول معروف چه شد که اینطور شد و «درحاشیه» دچار حاشیه شد؟
اگر چنین تصویری که من توصیف کردم و مخاطب این سریال میدید را در نظر بگیرید، مشکل از آنجایی درست شد که این تصویر را به واقعیت ربط دادند. جامعه هدف ما این نوع واکنش را از خود نشان داد و طبعا این مشکل، مشکل ما نبود. ما نمیخواستیم چیزی را تعمیم بدهیم، از قهرمان و استاد و بیمارستان، همهچیز در تأیید وضعیت و کیفیت جامعه پزشکی کشور بود و جای تعمیم هم وجود نداشت. کاش همان موقع جامعه هدف ما این کنار هم قرارگرفتن خوب و بد را مصادره به مطلوب میکردند، نقصها را میپذیرفتند و با ما همصدا میشدند که کلیت جامعه پزشکی کشور مطلوب است. اما این اتفاق نیفتاد و ماجرا برعکس شد.
یعنی معتقدید که همه این نگرانیها و اعتراضاتی که از سوی پزشکان صورت گرفت بهخاطر تعمیمدادن شخصیتهای بد قصه بود؟
ببینید ما در شبهای برره، در قهوه تلخ و در بسیاری از سریالهای قبلی، با کلیت طرف بودیم؛ مثلا روستایی میساختیم به صورت ذهنی که در آن همه خبیث بودند اما در «در حاشیه» تمام نشانههای بارز را گذاشته بودیم که تعمیم صورت نگیرد که گرفت.
از آن طرف جامعه پزشکی معتقد است که «در حاشیه» حلقه اعتماد بین بیمار و پزشک را از بین برده، حلقهای که باعث میشود بیمار به پزشک اعتماد کند و روند درمان را در پیش بگیرد، نظر شما چیست؟
مسئله ما هم دقیقا همین است؛ اگر قرار باشد یک پلیس بگوید با من شوخی نکنید چون حافظ امنیت مردم هستم، یک وکیل بگوید با من شوخی نکنید چون سعی میکنم قانون برقرار شود و... آنطور دیگر نمیشود با هیچ قشری شوخی کرد. من فکر میکنم تنها خط قرمز در این حوزه، گروههای ضعیف هستند، نباید برای شوخی به سراغ آنها رفت و نقدشان کرد چون راهی برای جوابگویی ندارند، آنقدر دچار مشکلات خودشان هستند که شاید حتی نقدی را که قرار است از طریق این شوخی بهشان وارد شود نشنوند! اما واقعیت این است که جامعه پزشکان جزء گروههای ضعیف جامعه ما محسوب نمیشوند؛ برخیهاشان بسیار بانفوذ هستند و توان دفاع از خودشان را دارند. پس سؤال اینجاست که چرا چنین شوخیای باید برایشان برخورنده باشد؟
با این حساب، چه عاملی باعث شد این اتفاقات بیفتد؟ وقتی که میگویید سریال بهانهای برای ناراحتی پزشکان نداشت، چرا شاهد چنین واکنشهایی بودید و درنهایت سریال تغییر مسیر داد؟
مشکلی که در مورد «درحاشیه» وجود داشت این است که آن زمان فضای جامعه پزشکی کشور بهخاطر طرح تحول نظام سلامت ملتهب شده بود. براساس این طرح، برخورد با پزشکان متخلف، تغییر در تعرفهها و... در اولویت قرار گرفته بود و نظام پزشکی کشور در شرایط مناسبی نبود. دلیل دیگری هم هست؛ اساسا بخشی از گروهها در جامعه بهخاطر موضعگیریهای صداوسیما به این رسانه بیاعتمادند و هرچه از آنتن آن پخش شود را ادامه سیاستگذاریهایی میبینند که تا به حال از طرف آن رسانه دیدهاند. جامعه پزشکی کشور بهخاطر گزارشهایی که اخیرا صداوسیما پخش کرده و در آن به مشکلات مردم در این حوزه پرداخته، بدبین بود و فکر میکرد، «در حاشیه» هم ادامه همان سیاستهاست. حالا این موضوع در مورد وکلا هم به وجود آمده و آنها شاخکهایشان تیز شده است و فکر میکنند مثلا اگر در فلان سریال، نقدی به یک وکیل خاص میشود، ادامه همان سیاستهای صداوسیما در برخورد با این شغل است درحالیکه واقعا اینطور نیست، یعنی تیمی که درگیر ساخت یک سریال است، نمیآید سیاستهای دیکتهشده از طرف صداوسیما بگیرد و براساس آن یک شغل و یک حرفه خاص را هدف قرار دهد. در مورد «در حاشیه»، در نهایت این اتفاقات کنار هم قرار گرفتند و قربانی هم معلوم است... .
قربانی اصلی چه کسی یا چه چیزی بود؟ اعتماد میان پزشک و بیمار یا ادامه ساخت سریال؟
به نظر من، قربانی این نوع نگاه، «طنز» و هنرمندانی است که در این مسیر قدم میگذارند. جدا از مشکلات، این نکته را میگویم که آستانه نقدپذیری ما خیلی پایین است. هرروز دهها جوک را ردوبدل میکنیم که پر است از اهانتهای روشن و مستقیم به قومیتها، جنسیتها و اقلیتها اما وقتی در یک سریال، آن هم به طرزی که گفتم، به یک شغل اشاره میشود، شاخکها تیز میشود و مقابل آن موضع میگیرند. من فکر میکنم طنزی که آن جوکها و متلکهای قومیتی، جنسیتی و... را در جامعه وارد میکند، غلطتر و کثیفتر است اما وقتی در تلویزیون با شرایط خاصش با یک شغل شوخی میشود، پایینبودن آستانه نقدپذیری همدیگر را متوجه میشویم. قربانی اصلی در این پرونده هم، سریالی بود که تازه داشت آجر به آجر شکل میگرفت و ساخته میشد؛ سکانسهای مختلفی پس از این اعتراضات به آن تحمیل شد که قطعا روی کیفیت آن تأثیر گذاشته است، بعضی از قسمتها بیسروته و درنهایت هم کار متوقف شد. اگر آن ظرفیت نقدپذیری در جامعه بود، پزشکان اجازه میدادند سریال تمام شود و بعد نتیجه بگیرند، نه اینکه اعتراض خودشان را در همان قسمتهای اول نشان بدهند بیآنکه ببینند قرار است از شرایطی که در سریال ساختهایم چه نتیجهای گرفته شود. آخر سر هم ضربه این اعتراض را خود جامعه معترض خورد.
چطور؟
پزشکان بیانیه میدادند، در رسانهها یادداشت مینوشتند، نامههای سرگشاده منتشر میکردند، مردم هم میآمدند و بعضا کامنتهای توهینآمیز میگذاشتند و جواب میدادند و پزشکان باز مجبور میشدند به این جوابها جواب دهند؛ یعنی وارد جنگ بینتیجهای شده بودند، چراکه سریال دیگر عملا پخش نمیشد.
حالا که واقعا ماجرای سریال «در حاشیه» تمام شده، میخواهم بدانم حضور در تیم سازنده این سریال، روی رابطه شخصی شما با پزشکان چه تأثیری گذاشته؟ آیا واقعا اعتمادتان به پزشک معالجتان کم شده است؟
وقتی که میگویم اندیشه ساخت چنین سریالی، تعمیمندادن است چطور خودم مسئله را تعمیم دهم؟ اتفاقا برعکس، ما در فامیل چند پزشک مجرب داریم، خودم بهخاطر بیماریای که درگیرش هستم، پزشک دارم. اصلا هم این رابطه مخدوش نشده و فکر نمیکنم در مورد مردم جامعه هم چنین اتفاقی افتاده باشد. بهنظرم، ماجرایی که در مورد «در حاشیه» پیش آمد، ناشی از یکسری اتفاقات دیگر بود. حتی میشنیدیم میگفتند ما سریال را نگاه نکردهایم اما منتقد بودند. اگر هر شغل و حرفهای بخواهد دور شخصیت حرفهایاش یک هاله قدسی بکشد و بگوید به این محدوده نباید وارد شد، پس تکلیف طنز چه میشود؟ از این فراتر، تکلیف آزادی بیان چه میشود؟ اگر پزشکان اجازه میدادند با شغلشان شوخی شود و به همین بهانه، خوبها به چشم بیایند، شاهد اصلاح بیشتری در این حرفه بودیم. حتی باب این اصلاحات برای دیگر حرفهها هم باز میشد اما درعوض شاهد هجمه بودیم؛ هجمه به وزیر بهداشت، هجمه به صداوسیما، هجمه به مهران مدیری و گروهش. پس فرق بین جامعه پزشکی با مردم عادی چه میشود که میروند و بهخاطر یک دیالوگ، یک سریال را تعطیل میکنند؟ بهنظرم، باید اعتمادسازی صورت گیرد. یادم هست یکبار سر یک سریال، نمایندهای از کانون وکلا آمده بود و میگفت چرا فقط با صنف ما شوخی میکنید و با دیگران شوخی نمیکنید؟ خب، این واقعی نیست، اگر صداوسیما اجازه دهد تلویزیون میتواند با همه گروهها شوخی کند نه اینکه یک سریال در مسیر ساختش عقیم بماند. البته صداوسیما هم در این وضعیت خیلی تصمیمگیر نیست، بیشتر تحت فشار است!
وقتی که متوجه میشوند شما امیرمهدی ژوله هستید درباره این سریال چه واکنشی به شما نشان میدهند؟ مخصوصا پزشکان؟
می دانید، همسر من در شرف بچهدارشدن است؛ طبعا پزشک زنان همسرم را ویزیت میکند و بسیار بیشتر از آنچه که فکر میکنید با این گروه از زحمتکشان جامعه در ارتباط هستم. همه تشکر میکنند و خسته نباشید میگویند. حتی یادم است یکبار که در بیمارستان بودم، پرسنل بیمارستان یواشکی به من میگفتند که «راست گفتید». البته ما بهدنبال این نبودیم. خیلیها هم که معترض سریال هستند، میگویند نباید در این فضای بیاعتمادی، چنین سریالی ساخته میشد، بعضیها هم دریافتشان از کمدی غلط است. حتی تکوتوک پزشکانی هم به من گفتند اینها همه درست، اما بدتر از این هم میتواند باشد، اما شما نمیدانید ما چه مشکلاتی در برخورد با مردم داریم، یعنی سریال برای بعضی از مردم دستاویزی شده برای توهین به پزشکان و اینها همه بهخاطر نشناختن طنز و کمدی در جامعه است. ما یک بیمارستان فرضی ساخته بودیم، هیچ چیزی در آن قاب، واقعی نبود و کسی نباید از آن برای توهین به دیگری استفاده میکرد.
در بعضی از نقدها گروه سازندگان «درحاشیه» را به این متهم کردند که با بزرگنمایی، بهنوعی سعی کردهاند جامعه پزشکی را مورد حمله قرار دهند. نظر خودتان چیست؟
در کمدی، بزرگنمایی وجود دارد و این حق کمدی است. باید فانتزی و اغراق داشته باشد چون اگر نداشتیم، بیمارستان در شکل واقعی آن صرفا جای اندوهناکی است برای خانوادههایی که در انتظار بهبود بستگانشان هستند یا آنها که عزیزی را از دست دادهاند. اینطور است که از دیدگاه کمدی، میشود یکی را که به دنبال یک دستشویی وارد بیمارستانی شد ببریم اتاق عمل و مثانهاش را وارونه کنیم اما طبعا مخاطب این تصویر میداند دارد یک طنز میبیند، دارد یک فانتزی میبیند.
وقتی که انتقادها از «در حاشیه» اوج گرفت، واکنش شما و صداوسیما چه بود؟
ما که ساکت بودیم. سریالی که عقیم مانده بود را چطور میشود مورد بحث قرار داد، من حتی نمیتوانم درباره کیفیت این سریال چیزی بگویم. اما دعوا ادامه داشت اگرچه در سطوح دیگری. میدانید، من وقتی میخواهم به شاگردانم درباره طنز چیزی بیاموزم، به آنها میگویم نسبتدادن رذالتی به یک گروه، مشکل دارد و کار نادرست و غیراخلاقیای است، اما اگر قرار باشد یک پلیس بد، یک قاضی متخلف، یک آشپز مورددار در یک کار طنز داشه باشیم که دیگر ایرادی ندارد، تعمیم چنین صفتی به یک جامعه کار نادرستی است. کاش این تفکیک در نظر مخاطبان هم قرار میگرفت، در این صورت، امروز درباره سریالی حرف میزدیم که پخش آن تمام شده و فرصت مناسبی بود برای نقد و بررسی و تجزیه و تحلیل آن.
نظر شما