سلامت نیوز: در سالهای گذشته مباحثی مانند مدرسهمحوری، دانشآموزمحوری و توجه به جایگاه اولیا در مدارس و غیره در اولویت قرار گرفت که هرچند درجای خود مهماند، اما به قدری به آنها پرداخته شد که تکریم معلمان که به گفته رئیسجمهوری محترم «ستون فقرات آموزشوپرورشاند» در سایه قرار گرفت. بیشک، تعالی دانشآموزان و پیشرفت واقعی جامعه در گرو تکریم آموزگاران علمودانایی است.
به گزارش سلامت نیوز، ایوب ابراهیمی، دبیر زیستشناسی دبیرستانهای شهرستان چرداول در روزنامه بهار نوشت: نگاهی به زمینههای توسعهیافتگی در کشورهای پیشرفته، نشان میدهد این کشورها نگاه ویژهای به معلمان دارند. این نگاه هم در بعد منزلت اجتماعی است و هم وضع معیشت و رفاه آنان و هم جنبههای حقوقی و قضائی. آنان حقوق و مزایای مکفی دارند و تامین هستند و در صورت پدیدآمدن مسائل قضائی کاملا از طرف متولیان حمایت میشوند.
در جامعه ما حرفه معلمی صبغه دینی دارد و در گذشته این سرزمین «قدربینی» و «صدرنشینی» فرهیختگان زبانزد بوده است. مگر نه اینکه آحاد جامعه بخشی از هویت خود را روزی در کلاس درس معلمان هجی کردهاند؟ و همین معلمان، متولی تعلیم و تربیت و هدایتگری آنان بودهاند. با همه این سفارشات اکید، نباید امروز دغدغه معلمان جامعه معیشت باشد. بالندگی اندیشه در ذهن معلمی که در اندیشه معاش خود باشد ناممکن است. معلمان که به انجام رسالت پیامبری در بین مردمان مفتخرند، در تلاطم زندگی مادی خویش با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند. در تغییروتحول دولتها مسائل نظام تعلیم و تربیت بسیار دگرگون شده است، اما بنیادیترین مسئله تعلیموتربیت یعنی منزلت معلمان چندان به دید نیامد. با وجود نگاه آسمانی که در جامعه دینی ما به حرفه معلمی وجود دارد، افت فزاینده سطح معیشت آنان که یکی از پایهها ومایههای منزلتشان است توجیهی ندارد. مطابق آموزههای دینی معلمان را فرشتههایی بینیاز از قید تعلقات مادی پنداشتن هم ناصواب است. او انسانی است زمینی دارای زن و بچه و نیازمند برخورداربودن از شرایط رفاهی نسبی و برآوردهشدن این نیازها، شرط اولیه شکوفایی روحی وعلمی او است.
ممکن است با وجود پایینآمدن سطح زندگی، آنها بتوانند از نظر درونی با امید به اجر معنوی کارشان خویش را اقناع کنند، اما نمیتوانند نسبت به تنزل معاش خانواده و چرایی آن بیتفاوت بمانند. بارها گفته شده عواملی مثل زیادبودن تعداد، کمبود بودجه، تحریم، پیچیدگی ساختار و غیره در نظام تعلیموتربیت مانع ارتقای معیشت فرهنگیان شده باشد و به این ترتیب آنها باید با این شرایط بسازند. اینجاست که خانواده معلم بیش از خود او باپذیرش این سطح زندگی ایثار میکند. آیا میزان دریافتی معلمان تناسبی با هزینههای کمرشکن ارتزاق، پوشاک، تحصیل فرزندان، درمان و... دارد؟ سهم خانواده او از تفریح و نشاط که از اولیهترین نیازهای هر فرد و خانوادهای است، چه میزان است؟ چرا او فقط باید نظارهگر زندگی سایر کارمندانی باشد که گاه هم از نظر رتبه علمی و هم از نظر مدرک از آنها بالاتر است؟
واقعیتی انکارناپذیر وجود دارد که تا معلمان در متن طرحهای بنیادین تعلیموتربیت واقع نشوند، به تکریم آنها بهصورت حقیقی توجه نشود و تبعیض مشهودی که میان توجه به آنان و دیگر کارمندان وجود دارد از بین نرود، سخن گفتن از مقام و منزلت آنان صرفا انتظار شیرینشدن دهان با حلواحلواگفتن است! نه دولت اصلاحات و نه دولت مهرورزی نتوانستند در قبال فرهنگیان بهخوبی ادای دین کنند. هرچند که دولت اصلاحات تا حدودی عزمی ضعیف در این راه داشت و لااقل معلمان میتوانستند در قالب انجمنهای صنفی صدایشان را به متولیان برسانند. البته گوش شنوایی هم وجود داشت. ولی دولت مهرورزی چندان مهری نورزید و با سیاستهای خود سایه فقر را به یک قدمی خانههایشان نزدیک کرد. دولت تدبیروامید با انتخاب دکتر نجفی، بنا را بر حل معیشت آنان داشت و از مجلسی که فراکسیون فرهنگیان داشت انتظار میرفت در این امر با دولت همکاری کنند.
بااینحال معلمان عزیز به تدبیر این دولت امید بستهاند و بیش از همه تنگناها ومشکلات فراروی آن را میبینند. آنان بابت اجرای طرح رتبهبندی قدردان دولت هستند، اما تفاوت شدید دریافتی و مخارج آنان جز با یک برنامه و عزم ملی متعادل نخواهد شد. آنان مطمئن هستند که رئیسجمهوری مشکلات و وضع معیشتی فرهنگیان را بهخوبی رصد کرده است و به امید خدا در فرداهای روشن نهچندان دور تنها دغدغهشان فقط «تعلیموتعلم» خواهد بود.
نظر شما