سه‌شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۹
کد خبر: 167886

شاید تا یک دهه قبل کمتر کسی تصور می‌کرد رودخانه «زاینده‌رود» محل درگیری قومی و اختلاف سنگین سه استان کشور شود. این رود که از گذشته‌های دور زندگی را در منطقه چهارمحال‌و‌بختیاری، اصفهان و خوزستان جاری کرده، امروز اما اصلی‌ترین عامل درگیری منطقه شده است. خشک شدن و کاهش حجم آن صنعت، کشاورزی، باغداری و مخصوصا آرامش منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. زیبایی زاینده‌رود فقط در 33 پل اصفهان نیست. زاینده‌رود باید تالاب گاوخونی را پرآب، باغ‌های شرق اصفهان را زنده کند و در نهایت رودخانه صلح و همبستگی ایران باشد. اهمیت زاینده‌رود از سرچشمه آن در ارتفاعات زردکوه واقع در استان چهار‌محال‌و‌بختیاری جاری می‌شود و به تالاب گاوخونی در اصفهان می‌ریزد. این مسیر روی نقشه کوتاه است و به چند بند انگشت هم نمی‌رسد. نقشه کاغذ است اما شبیه حرف‌ها و برنامه‌ها و وعده‌هایی که مسوولان محیط‌زیست منطقه روی کاغذ نوشته‌اند، است که هنوز هم اجرایی نشده.

منطقه «سامان» عامل تشدید خشکی زاینده رود

سلامت نیوز: شاید تا یک دهه قبل کمتر کسی تصور می‌کرد رودخانه «زاینده‌رود» محل درگیری قومی و اختلاف سنگین سه استان کشور شود. این رود که از گذشته‌های دور زندگی را در منطقه چهارمحال‌و‌بختیاری، اصفهان و خوزستان جاری کرده، امروز اما اصلی‌ترین عامل درگیری منطقه شده است. خشک شدن و کاهش حجم آن صنعت، کشاورزی، باغداری و مخصوصا آرامش منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. زیبایی زاینده‌رود فقط در 33 پل اصفهان نیست. زاینده‌رود باید تالاب گاوخونی را پرآب، باغ‌های شرق اصفهان را زنده کند و در نهایت رودخانه صلح و همبستگی ایران باشد. اهمیت زاینده‌رود از سرچشمه آن در ارتفاعات زردکوه واقع در استان چهار‌محال‌و‌بختیاری جاری می‌شود و به تالاب گاوخونی در اصفهان می‌ریزد. این مسیر روی نقشه کوتاه است و به چند بند انگشت هم نمی‌رسد. نقشه کاغذ است اما شبیه حرف‌ها و برنامه‌ها و وعده‌هایی که مسوولان محیط‌زیست منطقه روی کاغذ نوشته‌اند، است که هنوز هم اجرایی نشده.


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جهان صنعت در ادامه نوشت: تصاویری از منطقه گردشگری«سامان» واقع در چهارمحال‌وبختیاری که نشان‌دهنده باغداری وکاشت درختان میوه در کوهستان بود ما را بر آن داشت تا بار دیگر پرونده زاینده‌رود را باز کند. منطقه سامان قرار است «النگ‌دره» دیگری شود. طبق گفته‌های شاهدان عینی کوه‌های این منطقه تراشیده شده و آب از زاینده‌رود پمپاژ می‌شود تا درخت‌های میوه منطقه را آبیاری کند.


آب‌بهای رایگان خون زمین را می‌مکد
آیا پمپاژ آب برای باغداری در منطقه‌ای کوهستانی کاری اقتصادی است و نفع اقتصادی برای کشور دارد؟ دکتر شاهین سپنتا فعال محیط‌زیست اصفهانی در پاسخ به این سوال گفت: «برای باغداری که آب و زمین را به رایگان به دست آورده است حتما صرفه اقتصادی دارد. تنها هزینه‌ای که باغدار‌های منطقه پرداخت می‌کنند هزینه‌های کود و کارگر است. حتی اگر قرار است آبی از این رودخانه برداشت شود باغدار باید حق آب را پرداخت کند. ضربه‌ای که چنین فعالیت‌های باغداری و عدم پرداخت آب‌بها به محیط‌زیست و اقتصاد کلان منطقه وارد می‌کند غیرقابل جبران است. این کار فعالیتی است سودآور برای عده‌ای انگشت شمار که لطمه‌ای بزرگ به کلیت مصالح کشور و منطقه خواهند زد». هومان خاکپور، فعال محیط‌زیست و فعال اداره منابع طبیعی چهارمحال‌وبختیاری نیز در پاسخ به همین سوال عنوان می‌کند: «یکی از معضلات منطقه از نظر آب و کشاورزی، رایگان بودن آب در کشور است. رایگان بودن آب موجب می‌شود تا کشاورز به راحتی و بدون هیچ نگرانی بی‌رویه از آب استفاده کند. مشکل اینجاست که این اتفاق فقط در منطقه چهارمحال‌وبختیاری رخ نمی‌دهد بلکه در تمام ایران آب بهای روخانه‌ها رایگان است و کشاورز به همین رویه از آب استفاده می‌کند.»


چه کسی حق آب را می‌گیرد
در شرایطی که فعالان اصفهان و چهار‌محال‌و‌بختیاری، حتی فعالان محیط‌زیست دیگر استان‌های ایران مساله رایگان بودن حق آب را از علل اصلی مصرف کنترل نشده کشاورزی می‌دانند، سالیان سال است که این اتفاق در کشاورزی ایران جاری است. پیگیری حق آب با کدام وزارت خانه، نهاد یا ارگان است. این سوالی است که در جست‌و‌جوی پاسخ آن هستیم. وزارت نیرو؟ اداره محیط‌زیست؟ یا شاید باید برای رودخانه‌های ایران وزارت خانه‌ای تاسیس کنیم. به گفته خاکپور از آنجایی که رودخانه صاحبی ندارد کسی پیگیر حقوق آن نیست.


معضلات اجتماعی و بیکاری جوانان حاصل خشک شدن رود در شرق اصفهان
سپنتا فعال محیط‌زیست اصفهانی به سوءمدیریت منطقه اشاره می‌کند و می‌گوید: از یک سو زمین‌هایی که در منطقه سامان قابل کشت نیست از آب زاینده‌رود برای باغداری استفاده می‌کنند و از سوی دیگر در منطقه شرق اصفهان زمین‌هایی که سالیان سال نسل‌های متمادی در آن کشاورزی می‌کردند و شغل نسل به نسل آنها بوده است خشک و بی‌آب مانده‌اند. اقتصاد خانواده‌های روستایی به شدت متزلزل شده و این موضوع زمینه‌ساز مشکلات اجتماعی شده است. فرزندان این خانواده‌ها رو به شغل‌های کاذبی مثل دست فروشی در سطح شهر اصفهان آورده‌اند. این مساله اولین مشکلات ناشی از بیکاری کشاورزان منطقه است. مسایل و مشکلات اجتماعی بسیار خطرناک‌تری هم می‌تواند از عواقب این بحران باشد.


بنابراین اگر هدف کاشت درخت در منطقه سامان چهار‌محال، توسعه کشاورزی باشد که پاسخ معکوس است چون شاهد بی‌آب شدن زمین‌های شرق اصفهان و در نتیجه توقف کشاورزی در این منطقه بوده‌ایم. اگر هدف اشتغالزایی باشد تعداد زیادی از کشاورزان منطقه که شغل نسل در نسلشان کشاورزی بوده، بیکار شده‌اند. از هر منظری که به فعالیت باغداری منطقه سامان نگاه کنیم کاری منطقی و به صرفه نیست. از سویی دیگر ثمره خشکی زاینده‌رود فقط مشکلات زیست‌محیطی نیست. هزینه‌هایی که معضلات اجتماعی بر دوش کشور خواهد گذاشت، چه بسا سنگین‌تر و بسیار عمیق‌تر خواهد بود. بیکاری، بزه‌های خرد و کلان اجتماعی، مهاجرت‌های غیرمنطقی به پایتخت از جمله مشهودترین این معضلات است. زاینده‌رود باید زندگی بخش باشد و این نیازمند مدیریت هدفمند و بدون حاشیه است.


برداشت آب توسط چهار‌محال‌ وبختیاری کمتر از حد استاندارد است!
هومان خاکپور در پاسخ به این مساله که فعالان اصفهانی معتقدند چهارمحال‌وبختیاری برداشت بی‌رویه و بیش از حد از آب زاینده‌رود دارد، معتقد است: منطقه چهارمحال‌وبختیاری حدود 250 میلیون متر مکعب مجوز برداشت آب دارد و آنچه برداشت می‌کنیم بسیار کمتر از حد استاندارد و مجوزی است که داده شده است.
طبق گفته‌های این عضو اداره منابع طبیعی استان چهارمحال‌وبختیاری، چهار محال مدعی است، اگر میزان دبی آب ورودی و خروجی به چهارمحال‌و‌بختیاری را اندازه بگیریم شاهد این موضوع خواهیم بود که آب ورودی و خروجی به دلیل زایش آب در این استان تفاوت معناداری با هم ندارد، بنابراین اگر این آب به اصفهان نمی‌رسد ناشی از شالیزارهای برنجکاری در غرب اصفهان و همچنین صنایع این شهر است. این مدیریت و برنامه‌ریزی باید توسط مسوولان شهر اصفهان انجام شود. ما می‌دانیم که شرق این شهر بسیار تشنه است ولی دلیل آن استفاده آب در بالادست زاینده‌رود نیست.
خاکپور تاکید می‌کند: متاسفانه به دلیل عدم مدیریت درست زاینده‌رود از سراب (زردکوه) تا تالاب گاوخونی و اینکه مدیران هر دو استان مقصر را استان دیگر می‌دانند، در نهایت این زاینده‌رود است که قربانی می‌شود.


افزایش جمعیت نیازمند مدیریت آب است
سپنتا، فعال محیط‌زیست اصفهانی نسبت به سیستم کشاورزی و صنعت اصفهان به شدت انتقاد می‌کند و می‌گوید: در شرایطی که به آب شرب نیازمندیم این ضعف کشاورزی و صنعت است که مصرف بسیار بالای آب دارند. ما در کشوری هستیم با اقلیم خشک. برنامه‌های افزایش جمعیت در سال‌های اخیر باید پایه‌ای‌ترین نیاز زندگی را که آب است، در نظر بگیرد. ما نیازمند یک برنامه‌ریزی جامع روی تعادل آب موجود و مصارف مختلف صنعت،کشاورزی و جوامع انسانی در اقلیم‌های کشور هستیم.


هرگونه توسعه ناپایدار در هر بخشی که باشد اشتباه است. خواسته‌های فعالان اصفهان هیچ تقابلی با فعالان چهارمحال‌و‌بختیاری ندارد. ما همیشه نسبت به استفاده بالای آب در صنایع اصفهان معترض بوده‌ایم و خواستار مدیریت منابع آبی از سوی مسوولان شده‌ایم اما تا امروز نه از سوی سازمان حفاظت محیط‌زیست و نه از سوی دیگر مسوولان هیچ پاسخی نگرفته‌ایم. وی درباره غیرمنطقی بودن افزایش جمعیت در شرایطی که تولید شغل مناسب برای آن نداریم، توضیح داد و تاکید می‌کند: نمی شود جمعیتی بدون آب، غذا و کار مناسب داشته باشیم.


وی همچنین توضیح می‌دهد باید به شکل کلان به مساله زاینده‌رود نگاه کنیم. اگر قرار است از آب استفاده شود باید این مصرف عادلانه باشد. اولویت باید مصرف آب شرب باشد و در صورت مازاد برای کشاورزی و صنعت هم برنامه‌ریزی کرد. منطقه اصفهان بیشترین مصرف را در حوزه صنعت دارد و چهارمحال و بختیاری هم مصرفی بالا درکشاورزی دارد. در واقع توسعه صنعت در اصفهان باعث شده بخش عمده‌ای از آب را هزینه صنعت کنیم.


رقابت زاینده‌رود‌کشی
خاکپور مصر است که نباید به زاینده‌رود نگاهی بخشی داشت. زاینده‌رود متعلق به همه ایران است و نیازمند مطالعه‌ای بی‌طرفانه هستیم تا سهم هر استان در افزایش و کاهش آب زاینده‌رود مشخص شود. این مطالعه برای یافتن مقصر نیست. باید راهکارهای مناسب برای حل مشکل را بیابیم تا هر چه زودتر زاینده‌رود را زنده کنیم.
متاسفانه رقابت زاینده‌رودکشی بین اصفهان و چهارمحال‌وبختیاری درگرفته است. وقتی از مردم چهارمحال می‌خواهیم در مصرف آب دقت کنند و مصرف کشاورزی خود را کاهش دهند، به مصرف بسیار بالای اصفهان اشاره کنند و می‌گویند چه دلیلی دارد ما از آبی که سرچشمه‌اش در استان خودمان است، برای کشاورزی استفاده نکنیم؟
قرار بود وزارت نیرو به عنوان متولی وارد حل این مشکل شود. بیش از یک سال و نیم است که درباره مساله حق آب تلاش می‌شود و در نهایت قرار شد یک نهاد دانشگاهی این کار را انجام دهد که متاسفانه به درازا کشیده شده و تاکنون مسکوت مانده است.


سکوت اداره محیط‌زیست در قبال این درگیری
دردناک‌ترین نکته در این کنکاش‌ها و گفت‌و‌گوها جایی بود که فعالان هر سه استان معتقدند اداره حفاظت محیط‌زیست رسیدگی کافی به این موضوع نمی‌کند. این عدم رسیدگی به دلیل نداشتن قدرت این سازمان است یا مسایل و مباحث دیگر، روشن نیست. مهم این است که سازمانی که متولی رسیدگی به مشکلات زیست‌محیطی است، با سکوت خود و برنامه‌هایی که فقط مکتوب شده‌اند و همایش‌ها و نشست‌های بی‌ثمر آب زاینده‌رود را در آسیاب خشک شدن می‌ریزد. زاینده‌رود فقط از چهار‌محال‌وبختیاری و اصفهان نمی‌گذرد، زاینده‌رود از سرشاخه‌های کارون هم تغذیه می‌شود. این به معنی آفرینش مشکلات زیست‌محیطی جاری و حتی بعدی در خوزستان هم هست. در شرایطی که خوزستان به شدت دچار بحران ریزگردهاست و کارون به سوی تشنگی می‌رود، عدم رسیدگی و توجه کافی مسوولان حفاظت محیط‌زیست به این مشکل مسایل منطقه را سخت‌تر خواهد کرد. به گفته سپنتا نه‌تنها ما در اصفهان و دوستانمان در چهارمحال‌و‌بختیاری نسبت به برداشت‌های غیرمعمول آب زاینده‌رود معترض هستیم بلکه خوزستان هم به این موضوع واکنش نشان داده است. نباید زیرساخت‌های توسعه یک بخش در یک استان را قربانی توسعه منطقه‌ای دیگر کنیم.


جلگه خوزستان فیلتر گرد و غبار است
مردم خوزستان در گفت‌وگوهایی که چندی قبل با «جهان صنعت» داشتند، نسبت به رفتارها و مدیریت استان اصفهان درباره آب زاینده‌رود ابراز ناخشنودی و خشم کردند این درحالی است که امین کعبی‌نیا، فعال محیط‌زیست خوزستانی ابراز امیدواری کرد که فعالان اصفهان، چهارمحال‌وبختیاری و خوزستان با کمک یکدیگر این مشکل را حل کنند. او دانشگاه شهید چمران را قطب آب کشور می‌داند که همایش‌های مختلفی برای حل مشکل کارون و زاینده‌رود برگزار کرده است.
کعبی‌نیا رفتار غیرمسوولانه مدیران منطقه و عدم توجه آنها را به نظرات کارشناسی متخصصان محکوم می‌کند. این در حالی است که ماهیت برداشت آب صرفا شرب قلمداد شده، اما همه فعالان خوزستان و دیگر استان‌ها به این موضوع واقف هستند که تونل‌هایی که حفر شده، قطر مناسب مصرف صنعتی دارند. ما به این موضوع بارها اعتراض کرده‌ایم اما هیچ پاسخی نگرفتیم. ما در جنوب به اجماع می‌دانیم که این اعتراضات در کوتاه‌مدت بی‌ثمر است اما تاریخ ثابت کرده و علم تایید می‌کند که در بلندمدت به نتیجه خواهیم رسید.


وی پیگیری سازمان حفاظت محیط‌زیست در این زمینه را بسیار ضعیف می‌داند و معتقد است این سازمان هیچ نفوذی برای حل مشکلات زیست‌محیطی ندارد. این روزها با جریان گرد و غبار و ریزگرد درگیر هستیم اما گویا فراموش کرده‌اند یکی از راهکارهای گرد و غبار، جلگه خوزستان است. این جلگه شبیه یک فیلتر عمل می‌کند که متاسفانه در حال خشک شدن است.


موضوعات اجتماعی این مناطق حساس است
خاکپور، فعال محیط‌زیست چهارمحال‌وبختیاری معتقد است جریان زاینده‌رود بسیار فراتر از مشکلات کشاورزی و صنعت است. نگاه‌های قومیتی موجب انحراف افکار عمومی به مشکل می‌شود و نباید اجازه دهیم مردم در هیچ استانی قربانی عدم مدیریت شوند. او چهارمحال‌وبختیاری و خوزستان را مناطقی بسیار حساس در حوزه جامعه شناسی می‌داند و معتقد است موضوعات اجتماعی این مناطق بسیار پیچیده هستند و بحران بسیار فراتر از منطقه سامان اصفهان و کاشت درخت میوه در آن محدوده است.
وی هم مصرف آب شرب را پوششی می‌داند و می‌گوید: آخرین پروژه‌ای که در حال انجام است سد ونک است که بعد از پروژه بهشت‌آباد اجرایی شد. در این پروژه قرار است آب از سر شاخه‌های کارون به رفسنجان انتقال پیدا کند. پروژه عمران رفسنجان بیش از 200 میلیون مترمکعب آب را به منطقه رفسنجان انتقال می‌دهد.


نجات منطقه در انتظار مصوبه دولت
بعد از پیگیری مداوم جهان صنعت ، شیرین ابوالقاسمی مدیر پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی در پاسخ به این سوال که سازمان حفاظت محیط‌زیست چه راه‌حلی برای مشکل زاینده‌رود در منطقه سامان داشته است، کاشت درختان سیب و هلو و میوه‌های دیگر را در منطقه بسیار تاسفبار خواند و عنوان کرد: سازمان محیط‌زیست تکلیف جامع خود را انجام داده و پروژه را بسته است. این سازمان بررسی‌های خود را به معصومه ابتکار، معاون اول رییس‌جمهور و رییس حفاظت محیط‌زیست انتقال داده و منتظر مصوبه دولت است.


ابوالقاسمی بهترین خبری را که می‌شود این روزها شنید تصویب این طرح در هیات دولت دانست و تاکید کرد: پیگیری انجام این طرح بر عهده سازمان جنگل‌ها و مراتع در برنامه‌های احیایی این سازمان است.


این مسوول پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس در ادامه عنوان می‌کند: کاشت درختان میوه نه‌تنها آسیب جدی به زاینده‌رود وارد می‌کند بلکه چون این نوع پوشش گیاهی مناسب کوهستان‌های منطقه نیست بافت کوهستانی هم در منطقه سامان آسیب می‌بیند. منطقه کوهستانی سامان نیازمند پوشش گیاهی بلوط است که حتی درخت‌های بلوط هم نباید به شکل دستی کاشته شود. مناطق کوهستانی در صورت تخریب، خود به خود احیا می‌شوند و سیستم خاکی و گیاهی منطقه خود احیاست و در صورت کاشت درخت میوه مراتع دچار دست خوردگی و عدم سلامت می‌شوند.


به گفته ابوالقاسمی کاشت هرنوع درخت میوه در منطقه کوهستانی سامان تغییر کاربری محسوب می‌شود و جرم است. دولت در برنامه ششم توسعه مکلف به حل این قبیل مشکلات است که حتی در خرم‌آباد روبه‌روی قلعه فلک الافلاک هم شاهد این قبیل تغییر کاربری‌ها هستیم.


رودبار و خرم‌آباد هم آسیب دیده‌اند
کاشت درخت در مناطق کوهستانی و تغییر نوع پوشش گیاهی کوهستانی به باغداری، علاوه بر منطقه سامان چهارمحال‌وبختیاری در کوهستان‌های رودبار و کوهستان‌های مجاور قلعه فلک الافلاک خرم‌آباد هم رخ می‌دهدکه باعث آسیب دیدن این مناطق هم می‌شود.


منطقه سامان و زاینده‌رود آرام می‌میرند
نگارنده برای پیگیری مصوبه منطقه سامان چندین بار با معصومه ابتکار تماس گرفت که متاسفانه موفق به برقراری ارتباط با وی نشد. براساس گفته‌های ابوالقاسمی، مدیر پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی اکنون نه‌تنها زاینده‌رود مورد تهدید است بلکه منطقه کوهستانی سامان هم به شدت در خطر از بین رفتن پوشش جنگلی است. فراموش نکنیم که زاینده‌رود فقط یک رودخانه نیست. آسیب‌های زیست‌محیطی نه‌تنها کشور را دچار هزینه‌های سنگین اقتصادی می‌کند بلکه ضربه‌های مهلک اجتماعی در درازمدت هم خواهد داشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha