سلامت نیوز: پیر که میشوی دنیایی که در آن زندگی میکنی هم عوض میشود. خیلی چیزها که تا دیروز مهم نبود، حالا داشتنش ضرورتی برای زندگی و ادامه حیات است. اصلا چیزهایی ساده و بیاهمیت که تا دیروز اگر نبود حتی نیازی به آنها هم پیدا نمیکردیم در زمان پیری اگر نباشند، نمیتوان زندگی کرد. درست مثل بچهها که اگر مادر وسایلشان را در کنار کودک آماده و مهیا نگذاشته باشد، آن وقت نگهداری از کودک میسر نخواهد بود. پیر که میشوی یکبار بیرون از خانه رفتن برای هر قصد و منظوری، به اندازه چند روز کاری و پرکار از آدم انرژی و توان میگیرد. وای از آن روزی که در اجتماع بنا بر توجه به سالمندان نباشد یا اهمیت نداشته باشد. حالا اگر در پارک یا گذرگاههای شهرمان هیچ چیزی نباشد که کمکحال افراد سالمند شهرمان باشد، آن وقت است که نبود امکانات اجتماعی و خدمات شهری بهینه برجستهتر رخ مینماید و بیشک وجود ضرورتهای لازم برای افراد سالمند مشخص میشود.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جهان صنعت در ادامه نوشت: در هیچکدام از فرهنگهای جهان و به تبع آن کشورها، قانون اخلاقی یا عرفی را پیدا نمیکنید که براساس آن بیاحترامی و نادیدهگرفتن حقوق سالمندان لحاظ شده باشد و این مساله نیز در اولویت مسایل مدنی یا قاعدههای عرفی باشد. اینکه چرا شان و منزلت افراد سالمند این قدر مهم و اساسی است؟ پرسشی است که پاسخی بر اساس احتمالات متفاوت و بسته به نوع فرهنگها و قواعد عرفی ندارد. سالمندان ذخیرههایی از روزگاری هستند که برای ما هماکنون به یادگار ماندهاند و ارزشهایی متحرک هستند که وقتی نباشند احساس خواهیم کرد که چه انسانهایی که نه؛ چه منابع عظیم و ارزشمندی را از دست دادهایم. آنها و تجربههایشان در باب زندگی چیزی نیست که نسلهای معاصر بتوانند یا قادر به درک آنی و حتی مشابه آن باشند، اینها همه وقتی با اصل حضور آنها در زندگیهای ما امتزاج پیدا میکنند یعنی حضور آنها (سالمندان) را با تمام وجود خود درک کردیم و در زندگی فعلی ما حضور دارند، میتواند دلیلی قاطع بر توجه ما و ساختارسازان اجتماعی به آنها و مسایلی که سالمندان با آنها درگیر هستند، باشد. از این روی خدمات اجتماعی بر اساس این تعریف بسیار پیچیدهتر و حساستر رخ نشان میدهد چراکه توجه به سالمندان انواع و گونههای مختلف و متفاوتی را به خود میبیند. بر اساس محیط درونی یا خانه و محیط بیرون یا اجتماع پیرامون ما، خواستهها و نیازها متفاوت شده و بالطبع نوع ارائه خدمات در جهت تسهیل زندگی تفاوتهایی جدی و اساسی به خود میبیند.
این خدمات اجتماعی که اکنون مد نظر ماست بخش بسیار مهمتر و اساسیتری نیز در درون خود دارد که بدون در نظر گرفتن آن برای سالمندان، هیچگونه زندگی مناسبی را نمیتوان برای آنها متصور شد. پرداختن به مساله آتیه سالمندان و مهم در نظر گرفتن معیشت آنها اساسیترین وجه توجه به نیازها و خواستههای سالمندان در بعد اجتماعی به حساب میآید. این مساله به جای خود به قدری مهم و حیاتی است که دولتها و نهادهای رسمی هر کشوری را درگیر میکند و تحتالشعاع خود قرار میدهد و سالانه هزینههایی کلان از بودجه کشورها صرف هزینههای زندگی و ادامه حیات سالمندان در دوران بازنشستگی و ازکارافتادگی میشود. در بسیاری از کشورهای جهان که جمعیت پیر و سالمند آن بسیار بالاست، بخشی از قوانین کشوری و حتی برخی از ارگانها و نهادها مختص ارائه خدمات به سالمندان به حیات اجتماعی و سیاسی خود ادامه میدهند. این مساله مهم به نوبه خود نوعی مواجهه و آسیبشناسی خدمات اجتماعی برای سالمندان را میتواند تعیین کرده و در نوع خود اثرگذار باشد. با توجه به این اصل میتوانیم وضعیت ارائه خدمات اجتماعی به سالمندان در جامعه خودمان و جایگاه اجتماعی آنها را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. اصولا و با توجه به وضعیت عمومی سالمندان به نظر میرسد نیازهای آنها و وظیفه جامعه و دولتها در برابر آنها در یک تقسیمبندی کلی به دو بخش نیازها یا خدمات پنهان و نیازها یا خدمات آشکار تقسیم میشوند.
نیازهای پنهان سالمندان چیست
نیازهای پنهان که مهمترین بخش از نیازهای سالمندان محسوب میشوند و شامل بعدمالی و تامین معیشت سالمندان و نیز بخش درمان و توجه به وضعیت سلامت سالمندان به لحاظ جسمانی و روحی میشود. نیازها یا خدمات آشکار که تمامی وضعیت ظاهری و عینی زندگی سالمندان را در بر میگیرد. از نحوه ارائه سرویس و خدمات مناسب در استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی گرفته تا استفاده سالمندان از امکانات ورزشی ورفاهی موجود در جامعه در حوزه خدمات و نیازهای آشکار قرار میگیرند البته باید مدنظر داشت که این نیازها و بالطبع آن ارائه خدمات برای سالمندان در این راستا هم میتواند بخش از نیازهای عمومی آنها به مانند سایر شهروندان جامعه را نیز در برگیرد و هم وقتی که فردی در وضعیت سالمندی قرار میگیرد بخشی از نیازها و خدمات اجتماعی مربوط به او در حوزه سالمندی سوق پیدا میکند یعنی رابطهای براساس عموم و خصوص من وجه منطقی در دایره نیازهای سالمندان و اجتماع وجود دارد.
در حال حاضر رقمی در حدود هشت درصد از کل جمعیت کشور ما را سالمندان تشکیل میدهند که این جمعیت تا سال 1400 شمسی به 10 درصد افزایش یافته و مدام نیز افزایش خواهد یافت چراکه ایران به عنوان یکی از جوانترین کشورهای جهان رقم بالایی از جمعیت جوان را به خود اختصاص داده که در دهههای آینده به همان میزان که اکنون در تقابل با جوانان دچار مشکلات متعددی بوده و هستیم، این جمعیت وقتی به سمت پیری و سالمندی سوق پیدا میکند، مشکلات موجود نیز به همان میزان تغییر ماهوی یافته و به سالمندان اختصاص مییابند.
این شرایط اگرچه هنوز رخ نداده است اما توجه و عملکرد درست در برابر سالمندان در وضعیت فعلی میتواند آزمون مناسبی برای روزهای بحرانی باشد که ایران به عنوان یکی از کشورها با تعداد جمعیت سالمند بسیار باید خدمات اجتماعی به روز و مناسبی را ارائه دهد.
کمبود حمایت تامین اجتماعی بزرگترین مشکل سالمندان است
یکی از بزرگترین نیازها و درعین حال اساسیترین مشکلاتی که در امر توجه به سالمندان مدنظر است تامین اجتماعی آنهاست که شامل مسایل مهمی از جمله تامین مالی آتیه سالمندان بر اساس میزان کارکرد آنها در سالهای جوانی و استحقاق آنها برای دریافت حقوق بازنشستگی و نحوه ارائه خدمات مناسب برای استفاده سالمندان از خدمات پزشکی و درمانی که هزینههای زیادی را بر سالمندان و خانوادههای آنها و نیز برای دولتها و بخش درمان تحمیل میکند، است. این بخش پنهان از نیازها یا خدمات برای سالمندان به قدری مهم است که تقریبا کوچکترین کارشکنی و عدم ارائه سرویس مطلوب و اهمال برای سالمندان در این حوزه میتواند عواقب و پیامدهای بسیار نامناسبی را در سطح اجتماعی به وجود آورد. برعکس وضعیت مطلوب و توجه مناسب توامان با اهمیت و ارزش گذاری به شان و مقام سالمندی در این حوزه باعث میشود که روحیه اجتماعی سالمندان دست خوش نوسانات بسیار مطلوب و موثری شود. اکنون امید به زندگی در دوران کهولت به سن 74 و 75 سالگی رسیده است که این رقم درست یک دهه پیش، سن 68 وحتی 67 سالگی را در بر میگرفت که علاوه بر خطرات موجود ناشی از کاهش سن کهولت در جامعه میتوانست عواقب جبرانناپذیر اجتماعی و حتی خانوادگی را به همراه داشته باشد. بالا رفتن سن کهولت در یک جامعه بیانگر میزان امید و رغبت عمومی به ادامه حیات است. این رقم اگرچه وضعیت بهتری نسبت به دهه پیشین دارد اما در قبال رقم کشورهایی نظیر ژاپن با رقم سنی 85 نروژ با رقم سنی 78 و سوئد و سوییس با همین رقم و آمریکا با رقم79 و80 به عنوان بزرگترین کشور قاره آمریکا که رقم سن پیری اش با کانادا تقریبا برابری میکند؛ نشان میدهد که هنوز تا رسیدن به شاخصهای مطلوب جهانی فاصله داریم. این شاخصها در افزایش سن کهولت و سالخوردگی گونهای از احترام اجتماعی را نیز در پس خود دارد. یعنی رضایت افراد مسن و سالخورده از نوع رفتار عمومی و اجتماعی با آنها بسیار مهم است شاید در آسیبشناسی رفتارهای اجتماعی در خصوص سالمندان و سالخوردگان یکی از عواملی که به تنهایی باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد، نوع مواجهه افراد جامعه از هر سن و جنسیتی (به غیر افراد سالمند) از بعد احترام و اهمیت به سالمندان در بسترهای عمومی و اجتماعی و نه در محیطهای اختصاصی و خانوادگی باشد. این بررسی حتی میتواند در افزایش و بررسی وضعیت ادب و احترام اجتماعی نیز بسیار مهم تلقی شده و اهمیت حیاتی نیز داشته باشد.
گرچه این آمار و برخی دیگر از شاخصهای جمعی نشان میدهند که عملکرد وضعیت پزشکی و تامین اجتماعی در اختصاص به سالمندان با همه نارساییها و کمبودها در تقابل با وضعیت عینی اجتماعی از جمله افزایش قیمتها در بخش ملزومات زندگی و پر بودن سبد خرید روزانه و توان خرید عمومی، تعادل مناسب و هم ردیفی نداشته اما توانسته است تا حدود بسیار زیادی شاخصهای امید به زندگی را افزایش دهد. به هرحال سختیها و مشکلات در راه ارائه خدمات به سالمندان از آن حیث که دولتها و دولتمردان را درگیر میکند، نشان میدهد که نه مسالهای بومی بلکه امری جهانی است و همه کشورهای جهان با این مشکلات مواجه بوده و هستند و تلاشی مضاعف در راه تسهیل و هموار شدن راهها برای حل مشکلات و نقصانهای مبتلا به سالمندان دارند.
اعتراض اصلی سالمندان به وضعیت عمومی زندگیشان است
اگر بنا به آسیبشناسی وضعیت ارائه خدمات اجتماعی به سالمندان باشد بیشترین معضلات عینی و ملموس در جامعه ایرانی مربوط به همان بخش عینی و آشکار خدمات اجتماعی است. با وجود مشکلات عمومی و مسایلی که خانواده بازنشستگان را بهطور جدی درگیر و حتی تهدید میکند، به نظر میرسد سالمندان به وضعیت عمومی زندگی خود بیشتر معترض هستند تا سایر مقولات و معضلات موجود. با کمی دقت در این زمینه ملاحظه میشود که ریخت اجتماعی شهرها و روستاهای ما و اماکن موجود در این چارچوبها هیچگونه تقارنی با نیازها و وضعیت سالمندان نداشته و ندارد حتی تصور حضور یک شخص سالمند و پیر در جامعه برای انجام برخی کارها سخت و دشوار است. به بیان دیگر وقتی بازنشسته میشوید یا در جرگه سالمندان جامعه قرار میگیرید، در بسیاری مواقع تصور میکنید که ریخت اجتماعی شهرتان با خواستهها و نیازهای شما طراحی نشده است یا نوع نگاه عمومی به وضعیت شما یک دور کامل با نیازها و مقتضیات زندگی شما متفاوت است.
اجازه دهید از یک مثال عینی برای بحث آسیبشناسی استفاده کنیم؛ زمانی که کارت منزلت میان افراد سالمند و به اصطلاح سن بالای جامعه ما توزیع شد، هدف تکریم و توجه به سالمندان اجتماع به عنوان ذخایر این مرزو بوم بود. غافل از اینکه توجه به این ذخایر عظیم و گنجینههای ارزشمند که تجربیاتشان در بسیاری از مواقع و در شرایط خاص میتواند راهگشای زندگی شخصی و اجتماعی ما باشد؛ چقدر قربانی نگاههای سطحی و خام مدیران اجتماعی و دستاندرکاران نحوه معیشت سالمندان شده است چراکه نیازهای سالمندان در بخش استفاده رایگان از مترو، اتوبوسهای شهری، برخی از استخرها و سوناهای عمومی و نه بخشخصوصی و دیدن فیلمهای سینمایی و چند مورد دیگر خلاصه شد. گویی سرزمینی برای سالمندان درست شده است که در همین حد تحرک اجتماعی داشته باشند و هیچگونه فعالیت اجتماعی و اقتصادی با حضور آنها متصور نشود. شهری شبیه همان شهری که روزی پینوکیو وارد آن شد و قرار بود تا دلش میخواهد بدون درنظر گرفتن گذران عمر بازی و تفریح کند غافل از اینکه روزگار این خسران و روبه تباهی رفتن را پاسخ مناسبی نخواهد داد. درجامعهای که معیشت سالمندان به سختی گذران دارد، حقوق دوره بازنشستگی پاسخگوی هزینههای خانواده نشده و نمیشود، نمود عینی بحران کار و افزایش تعداد بیکاران در جامعه تقریبا در هر خانهای یک یا دو نفر مابه ازاء دارد چطور کل حوایج یک فرد بازنشسته را باید در یک کارت به نام کارت منزلت دید؟ کارتی که راننده بخشخصوصی اتوبوسرانی از پذیرش آن سرباز میزند و در مراکر تفریحی و ورزشی نیز با نوعی اکراه و عدم تمایل به ارائه سرویس برای سالمندان اقدام میکنند.
جامعه در عمل کمترین اخلاقیات را در قبال سالمندان میپذیرد
جامعه ما متاسفانه در وضعیت اخلاقی بسیار التزام به احترام و تعهد به موقعیت و جایگاه سالمندان سیر میکند ولی در عینیتهای ملموس اجتماعی کمترین میزان این التزامها و اخلاقیات را میتوانید ببینید و از آن مثال بر زبان بیاورید. احترام به شان و منزلت سالمندان و ارائه خدمات مناسب اجتماعی به آنها باید در عرصه مشورتدهی از سوی آنها و مشورت گرفتن از آنها توسط دستگاههای اجرایی و حتی دولتی صورت پذیرد. اتفاقا یکی از بهترین جایگاههای اجتماعی برای سالمندان که بتواند تجربیات آنها را به فعلیت اجتماعی درآورد استفاده از آنها به عنوان مشاوران اجتماعی است. امری که کمترین توجهی به آن شده و برعکس باز استفاده مجدد از آنها در امور کاری و معمول در بخشهای مختلف، فرصتهای شغلی را از جوانان مستعد و سرشار از انرژی و کار ربوده است. توجه به همین چند مورد عینی و قابل رویت برای همگان میتواند تا حد بسیار زیادی در بهبود وضعیت سالمندان اجتماع مفید باشد. سالمندان به مثابه مشاوران مناسب برای مردم در اجتماع میتوانند خودشان نیز در بهبود وضعیت خدمات اجتماعی تاثیرگذار و اثربخش باشند. تصور چنین چرخهای و التزام به آن میتواند سطح رفاه و ارائه خدمات مطلوب اجتماعی به سالمندان را تا حدود بسیار زیادی بهبود بخشد البته این از مواردی است که در بحث آسیبشناسی خدمات اجتماعی برای سالمندان میتواند مورد مثال و توجه باشد و از سوی دیگر بالطبع نیازهای اجتماعی سالمندان نیز فراتر از این موارد است. دستکم بحث مورد نظر میتواند زمینههای جدی رسیدگی به وضعیت اجتماعی سالمندان را فراهم کند و در عین حال در تغییر نگاه اجتماعی و حتی سازمانهای دستاندرکار امور و حقوق سالمندان سودمند باشد چراکه وقوف و آشنایی با نیازها میتواند زمینههای جدی و راهگشایی برای از بین بردن همان نیازها به وجود آورد.
نظر شما