سلامت نیوز:شناسنامه تنها مدرک شناسایی هویتی رسمی است که تمامی مشخصات فردی که برحیات، ازدواج و حقوق قانونی افراد دلالت دارد، در آن ثبت میشود اما با وجود اینکه این دفترچه کاغذی یکی از اصلیترین نیازها برای زندگی و دریافت حقوق قانونی است هزاران نفر در کشور ما از داشتنش محروم مانده اند.
به گزارش سلامت نیوز طی سال های متمادی به دلایلی از جمله نبود نمایندگی ثبت احوال در نقاط دور افتاده، دوری از مرکز شهرستان، نبود راههای دسترسی روستاها، بیسوادی و ناآگاهی از مزایای شناسنامه، زایمان در منزل یا بیابان، کمبود درآمد و مشکلات دیگری از این دست موجب شد تا هزاران نفر در روستاهای دور افتاده از داشتن مدرک قانونی و سند هویتی محروم شوند.
علاوه بر این در حال حاضر 2 میلیون و 500 هزار نفر از اتباع افغانستان در ایران ساکن هستند که تقریباً نیمی از آنها به صورت غیرقانونی در کشورما زندگی می کنند. این افراد به جهت نداشتن شناسنامه در بهره برداری از امكانات و امتیازات رسمی از جمله تحصیل، ازدواج، اشتغال، بیمه درمانی و غیره با مشکلاتی مواجه هستند و سرگردانی آنان در جامعه موجب بروز ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی شده است و با توجه به عدم وجود هویت معلوم امكان فرار از قانون نیز برای آن ها فراهم است.
همچنین با توجه به اجرای قانون هدفمند كردن یارانه ها و محروم ماندن این قشر از مزایای پیش بینی شده و تحمیل فشارهای اقتصادی به آن ها كه عموما از اقشار پرجمعیت و آسیب پذیر جامعه نیز هستند، زمینه بروز جرایم به ویژه سرقت را در بین آن ها افزایش می دهد.
در برخی موارد افراد اقدام به تهیه شناسنامه های جعلی و یا شناسنامه مربوط به افراد متوفی می کنند كه این موضوع نیز علاوه بر اثرات اجتماعی زمینه ساز مشكلاتی برای دستگاه قضایی نیزمی شود.
مشکلات افراد فاقد شناسنامه اغلب مربوط به کسانی است که از مادر ایرانی متولد شده اند و محدودیت های قانونی پیش رو، رنج و سختی فراوانی را به یک طرف ماجرا که زن ایرانیست تحمیل می کنند.
برابر قوانین فعلی فرزندان حاصل ازدواج زنان ایرانی با تبعه خارجی در صورت رسیدن به سن 18 سال تمام می تواند درخواست تابعیت ایرانی و صدور شناسنامه کند که علیرغم این شرایط، با توجه به پروسه طولانی موجود، امكان به نتیجه رسیدن و دریافت شناسنامه برای این افراد كم است.
همان گونه که مطرح شد این قشر قبل از سن 18 سال امکان دریافت شناسنامه ندارند و در واقع دوران مهم تربیتی آن ها در فضایی تبعیض آمیز و آلوده به محرومیت و حقارت سپری می شود.
اگر چه ممکن است در ازدواج های قانونی، این قشر بتواند از امتیازاتی از جمله تحصیل و بیمه بهره مند شوند اما باید یک واقعیت تلخ که همانا احساس تبعیض و تحقیر در طول دوران تحصیل است را تحمل کند که خود زمینه ساز آسیب های روحی و روانی و در نهایت اجتماعی خواهد بود. لازم به ذکر است که عمده كسانی كه با اتباع بیگانه ازدواج کرده اند، از خانواده های محروم و ناآگاه به عواقب آن بوده اند و در اکثر مواقع شوهر خارجی خانواده را ترک و به کشور خود باز می گردد و زن ایرانی با فرزندان خود و مشکلات بسیار در ایران می ماند.
به گزارش سلامت نیوز، کشور ایران نزدیک به سه دهه است که مهاجران به ویژه اتباع افغانستان را در کشور پذیرفته است و تا به حال آموزش و پرورش و دولت تلاش های زیادی برای فراهم کردن تحصیل و امکانات رفاهی آن ها در ایران کرده است اما هنوز هم مشکلات تحصیلی یکی از مهم ترین دغدغه های مهاجران افغان در ایران و تمام جهان است به طوری که از 5/2 میلیون مهاجر افغان ساکن در ایران یک میلیون و 600 نفر آنها دارای هیچ اوراق شناسایی نبوده و این مسأله موجب محرومیت آنها از خدمات آموزش رسمی شده است.
دکتر فاطمه قاسم زاده روان شناس و رئیس گروه پیش دبستانی انجمن پژوهشی پویا با بیان اینکه ورود غیرقانونی افراد افغانی به ایران را از علل تاثیرگذار در مشکلات آموزشی کودکان آنها است، گفت: این مهاجرها مانند سایر مناطق بر اساس قواعد معمول در هر کشور و قوانین مهاجرت به ایران وارد نشده اند، بلکه بر اساس آموزه های اسلامی و اخلاقی وارد کشور شدهاند. پناهندهها اگر به صورت قانونی وارد هر کشور شوند دارای حقوقی هستند که با توجه به آن حقوق با آنها برخورد میشود اما ورود غیرقانونی مهاجران در کشورها آن ها را با مشکلات زیادی رو به رو و از دستیابی به حقوق شان محروم می کند. متأسفانه مهاجرهای افغانی به خاطر ورود غیرقانونی شان سالهای زیادی است که از تحصیل محروم شده اند. از 5/2میلیون مهاجر افغانستانی یک میلیون و 600 نفر آنها هیچ اوراق شناسایی ندارند و این مسأله موجب محروم شدن آنها از لحاظ آموزشی شده است.
وی میافزاید: رهبر معظم انقلاب فرمانی را مبنی بر اینکه تمام کودکان افغانی در ایران باید در مدارس ثبت نام شوند، صادر کردند و گفتند که تمام این کودکان افغانی و حتی آنهایی که کارت هویت ندارند، باید در مدارس ایران ثبت نام شوند. پس از اعلام این فرمان مسئولان فرصت یک هفته ای را در اختیار کودکان افغانی برای ثبت نام قرار دادند و مکانها و ساعتهای خاصی برای مراجعه آنها تعیین شد. برخی از این مهاجران به علت نا آشنایی با این مکانها یا مطلع نبودن از اطلاعیه، از تحصیل محروم شدند.
همچنین وجود رفتارهای سلیقهای در برخی مسئولان آموزش و پرورش یکی دیگر از چالشهای موجود کودکان مهاجر است. به صورتی که نگرش و رفتارهای سلیقه ای نقش مؤثری در ثبت نام کودکان محروم داشت به طوری که علاقه نداشتن مدیر مدرسه به کودکان محروم منجر به ثبت نام نکردن آنها میشد.
مسئولان آموزش و پرورش نیز تا حدودی در خصوص اجرا نشدن درست این مسأله حق داشتند، چرا که تا حدودی با مشکلات کمبود مکانهای تحصیلی و کمبود کادر نیروی انسانی مواجه بودند و در این فرصت کوتاه نمیتوانستند امکانات آموزشی لازم را برای کودکان محروم تهیه کنند.
سحر موسوی کارشناس ارشد مطالعات زنان و مسئول خانه کودک ناصر خسرو، در خصوص مشکلاتی که این افراد درخصوص کارتهای قانونی خود با آن مواجه میشوند، خاطرنشان کرد: بعضی از این کودکان حتی در ایران متولد شدهاند اما باز هم جزو شهروندان ایرانی محسوب نمیشوند. اغلب این مهاجران دارای کارتهای هویتی نیستند اما مدت زمان استفاده از این کارتها نیز بسیار کوتاه مدت است و نیاز به هزینه زیادی برای تمدید دارد.
بنابراین تعداد بسیاری از آنها نیز موفق به تمدید کارتهای خود نمیشوند. یکی از مشکلاتی که کودکان مهاجر با آن مواجه بودند مسأله ترس از ثبت نام بود. خانواده های آنها میترسیدند که برای ثبت نام فرزندان خود به مراکز تحصیلی مراجعه کنند و به علت نداشتن اوراق قانونی به کشور خود برگردانده شوند. بهبود وضعیت تحصیلی میتواند آینده شغلی و ارتقای وضعیت فرهنگی را در افراد رقم زند. نداشتن موقعیتهای تحصیلی برای مهاجران موجب دور شدن آنها از پیشرفت میشود اما عوامل زیادی در موفقیت افراد و کودکان مهاجر مؤثر هستند.
رفتارهای تحقیرآمیز و همراه با خشونت مسئولان مدرسه اغلب توانسته است منجر به ترک تحصیل بسیاری از دانشآموزان جهان شود اما کودکان مهاجر دچار شرایط سخت تری نسبت به دیگران هستند. بنابراین رفتارهای نامناسب مسئولان مدرسه بیشتر از دیگران آنها را دچار آسیبهای روحی و روانی می کند. معلمان و دانشآموزان باید برخوردی مناسب با این کودکان داشته باشند تا آنها نیز به ادامه تحصیل تشویق شوند.
م. خ کودک افغان 15 ساله با اشاره به اینکه برخورد معلمان و مدیران دخترانه و پسرانه با کودکان مهاجر افغان در ایران متفاوت است، گفت: مسئولان مدارس دخترانه تا حدودی با کودکان رفتارهای مناسبی دارند اما وجود رفتارهای تبعیضی و خشونتآمیز در مدارس پسرانه بیشتر از مدارس دخترانه است . برخی از خانوادههای ایرانی نسبت به افغانیهای داخل کشور بدبین هستند و به آنها احساس خوبی ندارند. طرز فکر این خانوادهها در اغلب موارد به کودکان آنها نیز منتقل می شود.
در طول مدت محرومیت در اعطای تابعیت و شناسنامه، روند ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی بدون اجازه دولت متوقف نشده و فقر فرهنگی و اقتصادی موجود در برخی مناطق محروم موجب ادامه این وضعیت شده است، بنابراین این دیدگاه که اصلاح قوانین باعث گسترش این قبیل ازدواجها خواهد شد، چندان موضوعیتی نداشته و همان گونه که تاکید شد بی توجهی به این قشر عظیم تبعات بسیار منفی را به ارمغان خواهد آورد.
نکته مهم این است که چون این قبیل ازدواجها منع شرعی ندارد، مهار و کنترل آن با اعمال محدودیتهای قانونی چندان اثری نداشته است و تصمیم گیری با این شیوه که پاک کردن صورت مسئله است، می تواند منجر به بروز تبعات اجتماعی و امنیتی شود.
چنانچه دستگاههای مخالف بر دیدگاه خود اصرار دارند، می توان با کاهش سن دریافت تابعیت از 18 سال به سنین کمتر(زیر هفت سال و قبل از سن ورود به مدرسه) این بازدارندگی را اعمال کنند و یا تصمیم گیری پیرامون اعطای شناسنامه را به کمیسیونی متشکل از دستگاههای ذی ربط و با مدیریت فرمانداری ها سپرد تا به واسطه وجود این مسیرها، احتمال گسترش این ازدواجها که مورد ادعای مخالفین هست به حداقل برسد.
نظر شما