از جمله طرح‌های چالش‌برانگیز که در داخل ایران موافقان و البته مخالفانی بسیار دارد طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی (سمنان) است. در خصوص این طرح تامل و بررسی بیشتر و عمیق‌تری نیاز است.

بایدها و نبایدهای انتقال آب خزر به سمنان

سلامت نیوز-*زهرا یزدانی پرایی:از جمله طرح‌های چالش‌برانگیز که در داخل ایران موافقان و البته مخالفانی بسیار دارد طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی (سمنان) است. در خصوص این طرح تامل و بررسی بیشتر و عمیق‌تری نیاز است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از شبکه مطالعات سیاست گذاری عمومی،کمبود منابع آب در برخی مناطق جهان سبب شده است که دولت ها به انتقال آب از منابع سطحی و یا زیرزمینی حوضه‌ای که کمیت و کیفیت بهتری دارد به حوضه دیگری که نیازمند آب برای مصارف کشاورزی، صنعت و آب شرب است بیاندیشند. این گونه طرح ها معمولا دارای اثرات بسیار در حوضه های اجتماعی، اقتصادی، محیط زیستی و گاهی بین المللی هستند و به همین دلیل در اکثر کشورهای جهان به عنوان آخرین گزینه در جهت تامین منابع آب محسوب می‌گردند. اما آن چه به عنوان انتقال آب بین حوضه‌ای نامیده می‌شود چیست؟

انتقال آب بین حوضه‌ای انتقال فیزیکی آب از یک حوضه به حوضه دیگر است که در این جابجایی یک حوضه آبخیز به عنوان حوضه مبدأ آب را از دست می‌دهد و حوضه دیگر به عنوان حوضه مقصد آب را به دست می‌آورد. این طرح‌ها بر اساس حجم انتقال آب به طبقات کوچک تا عظیم دسته‌بندی می‌شوند. این دسته‌بندی از حجم کمتر از یک میلیارد مترمکعب در سال و با خط انتقال کمتر از 100 کیلومتر به عنوان طرح کوچک شروع می‌شود و تا حجم بیش از 10 میلیارد مترمکعب و با خط انتقال بیش از 2500 کیلومتر به عنوان طرح‌های عظیم انتقال آب ادامه می‌یابد.

طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای در دهه‌های 1960 و 1970 بسیار موردتوجه قرار گرفتند، برای آبرسانی به شهرهایی مانند پاریس، نیویورک، لس‌آنجلس، توکیو و... از این طرح‌ها استفاده شد که در درازمدت با رشد سریع جمعیت این شهرها و ایجاد چالش‌های جدید مانند شوری اراضی، نشست زمین و تغییر فرهنگ مصرف آب و ... عملاً تردیدهایی در این خصوص شروع شد. در ایران نیز طرح‌هایی برای انتقال آب بین حوضه‌ای در دهه 70 شمسی مطرح شد که از آن جمله طرح ایرانرود – آنچه این روزها در قالب طرح‌های انتقال آب خلیج‌فارس به کرمان و انتقال آب از دریای خزر به سمنان در حال پیگیری است- و طرح تونل سوم کوهرنگ و طرح انتقال آب بین حوضه‌ای سبز کوه به چغاخور و طرح انتقال آب بهشت‌آباد است. اما آنچه در این نوشته به آن خواهیم پرداخت بررسی مسائل کلان مطرح در خصوص انتقال آب به ویژه مباحث زیست‌محیطی مربوطه است. همچنین به‌ اختصار به بررسی یکی از طرح‌های انتقال آب در سطح دنیا و یک طرح در ایران خواهیم پرداخت. از مهم‌ترین و چالش‌برانگیزترین طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای می‌توان طرح رودخانه برفی استرالیا، طرح تاگوس-سگورا اسپانیا و طرح انتقال آب لسوتو در آفریقای جنوبی، طرح ملامچی نپال و..را نام برد.

طرح رودخانه برفی استرالیا

طرح رودخانه برفی استرالیا که در سال 1939 و با طول انتقال حدود 100 کیلومتر و با حجم انتقال 1.1 میلیارد مترمکعب از حوضه رودخانه برفی به حوضه موری دارلینگ و باهدف تأمین آب آبیاری و تولید انرژی برقابی صورت پذیرفته است، بر اساس تحقیقات انجام‌شده برای دستیابی به هدف موردنظر که انتقال آب به آن دلیل صورت پذیرفته است، راه‌های جایگزین دیگری نیز وجود داشته است و مشخص‌شده که تولید برق بدون انتقال این آب نیز امکان‌پذیر بوده و اعمال گزینه‌های بهبود و افزایش بهره‌وری مصرف آب در حوضه مقصد نیز می‌توانست باعث بهبود و توسعه کشاورزی در حوضه مقصد گردد. از اثرات زیست‌محیطی مهم این طرح می‌توان به از بین رفتن حیات تالابی منطقه در پایین‌دست سد جینابین به دلیل کاهش جریان رودخانه، رسوب‌گذاری در آبراهه رودخانه و هجوم گونه‌های گیاهی غیربومی، هجوم آب شور در ساحل، تغییر در دمای آب به دلیل برداشت آب از لایه‌های پایین سد جینابین، هجوم برخی گونه‌ها مانند بید به دلیل کاهش جریان رودخانه‌ای و افزایش رسوب‌گذاری، تغییرات در جریانات آبی که باعث تغییر در زادآوری، حضور و یا عدم حضور گونه‌های مختلف و متنوع قورباغه‌ها، ماهی‌ها، پستاندارانی مانند پلاتی پوس و موش آبی و پرندگان آبزی شده است اشاره کرد. در سال 2010 گزارشی برای بررسی چگونگی برگرداندن جریان پایه زیست‌محیطی به رودخانه تهیه‌شده است تا حد امکان معضلات و مشکلات زیست‌محیطی ایجادشده جبران شود.

طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی (سمنان)

از جمله طرح‌های چالش‌برانگیز که در داخل ایران موافقان و البته مخالفانی بسیار دارد طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی (سمنان) است. این طرح در ابتدا باهدف تأمین آب صنعت مطرح شد و در یکی دو سال اخیر مصرف شرب نیز به آن افزوده‌شده است.

بایدها ونبایدهای انتقال آب خزر به سمنان

(منبع: گزارش ارزیابی اثرات زیست محیطی طرح تهیه شده توسط شرکت مهاب قدس)

کارفرمای طرح شرکت مدیریت منابع آب ایران است و هدف طرح تأمین 200 میلیون مترمکعب آب شرب و صنعت فلات مرکزی ایران از دریای خزر پس از شیرین سازی و نمک‌زدایی از آن است. طرح در استان‌های مازندران و سمنان اجرا خواهد شد. محل تقریبی آبگیر و تصفیه‌خانه و شیرین سازی در حد فاصل روستاهای فرح‌آباد تا نیروگاه نکا در 6 کیلومتری غرب نیروگاه و در محل گهرباران است. در حقیقت آب به میزان 7 مترمکعب بر ثانیه برداشت‌شده و پس از شیرین سازی به روش اسمز معکوس با احداث دو خط لوله به قطر 1400 میلی‌متر در کنار خط موجود انتقال نفت (تاکنون مستندی مبنی بر موافقت وزارت نفت با عبور این لوله از مجاورت این خط ارائه نشده است). آب تصفیه‌شده با در نظر گرفتن ارتفاع پمپاژ معادل 2800 متر توسط هشت ایستگاه تلمبه خانه تا ارتفاع 2312 متر پمپاژ شده و پس از عبور از سلسله جبال البرز به‌طور ثقلی به استان سمنان انتقال می‌یابد. طول این خط تا خروجی چشمه روزیه 155 کیلومتر بوده و 5 کیلومتر پس‌ از آن در قالب دو انشعاب شرقی (172 کیلومتر) و غربی (133 کیلومتر) تا شهرهای دامغان و گرمسار ادامه می‌یابد. (طول کل مسیر 624 کیلومتر هست.) در این مسیر هشت ایستگاه پمپاژ، 5 واحد نیروگاه برقابی با ظرفیت تولید مجموعه 42 مگاوات، 33 واحد مخزن مکش و متعادل‌کننده با ظرفیت مجموع 397 هزار مترمکعب پیش‌بینی‌شده است. کل برق مصرفی با احتساب برق مصرفی تأسیسات آب‌شیرین‌کن حدود 3000 گیگاوات در سال خواهد بود که از این میزان معادل 310 گیگاوات در سال در نیروگاه‌های برقابی طرح تولید می‌گردد و هزینه کل این گزینه 60000 میلیارد ریال می‌باشد.

بایدها ونبایدهای انتقال آب خزر به سمنان

در خصوص این طرح موارد زیر جای تامل و بررسی بیشتر و عمیق‌تر دارد:


1. متأسفانه در هزینه‌های تمام‌شده پروژه خسارت‌های زیست‌محیطی و هزینه‌های انتقال موردمحاسبه قرار نگرفته‌اند و هزینه‌های ناشی از خسارات زیست‌محیطی محاسبه نشده‌اند، فلذا محاسبات اقتصادی انجام‌شده ضرورتاً دربرگیرنده همه ابعاد پروژه نیستند و به عبارتی می‌توان گفت مطالعات پروژه ناقص می‌باشد. با توجه به اینکه ضابطه 691 سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور با موضوع ارزیابی وارزش‌گذاری اقتصادی محیط‌زیست در طرح‌های تملک دارایی‌های سرمایه‌ای تهیه‌شده است، می‌توان از ضابطه موجود به عنوان راهنما در فرایند محاسبه ارزش‌های اقتصادی محیط‌زیست در معرض خطر طرح استفاده نمود.

2. نظر به اینکه هدف اصلی انتقال آب بین حوضه‌ای تأمین آب صنایع حوضه مقصد می‌باشد، میزان نیاز آبی حوضه مقصد در زمان فعلی و نیز سایر مصارف آتی و همچنین منابع آبی حوضه مقصد به صورت دقیق و شفاف باید بررسی شود. همچنین با توجه به اینکه با وجود تکنولوژی‌های کم آب بر در صنعت و فرایندها و تکنولوژی های موجود در دنیا که بر پایه بازیابی و باز چرخانی آب هستند می‌توان میزان مصرف آب را تا حد بسیار چشمگیری کاهش داد، باید ضرورت انجام چنین هزینه‌هایی در ابعاد ملی و با سایر طرح‌های ملی و منطقه‌ای که قادر به تأمین کسری آب(در صورت وجود) باشد مورد مقایسه قرار گیرد.

3. به دلیل تعجیل بسیار زیادی که در آغاز به کار اجرای این طرح در دوره ریاست جمهوری قبلی وجود داشت اطلاعات کافی جهت بررسی موضوع از جنبه‌های فنی و زیست‌محیطی وجود نداشت؛ در حقیقتSOE (State of Environment) که اولین گام انجام ارزیابی صحیح است در این طرح وجود نداشت. البته با درخواست‌های مکرر سازمان حفاظت محیط‌زیست مطالعات در محیط‌های آبی و خشکی ادامه یافت، اگرچه هنوز به دو موضوع اساسی یعنی ضرورت اجرای طرح و خسارات زیست‌محیطی ناشی از طرح پاسخ داده نشده است.
 
[quote-left]در طول مسیر بیش از 120 هکتار اراضی کشاورزی آبی، 21 هکتار باغات، 10 هکتار دیم و 94 هکتار منابع طبیعی و جنگل از بین خواهد رفت. [/quote-left]
 

1. با توجه به حساسیت زیست‌محیطی منطقه و مجاورت محل طرح با نیروگاه نکا و همچنین بندر امیرآباد ارزیابی اثرات تجمعی طرح و تعیین ظرفیت برد اکولوژیکی منطقه بسیار ضروری است.

2. غلظت خروجی آب‌شیرین‌کن‌ها 50 گرم بر لیتر یعنی بیش از 4 برابر شوری معمولی خزر است که با توجه به حساسیت منطقه دریایی طرح و وجود گونه‌های بومی (24 درصد گونه‌های موجود در محدوده طرح بومی منطقه هستند)، وجود گونه‌های متعدد فیتوپلانکتون و زئوپلانکتون در منطقه که حلقه اول زنجیره غذایی هستند که درنهایت به فک خزری به عنوان گونه‌ای در معرض خطر انقراض می‌رسد و نیز شیرین و یا لب شور پسند بودن آبزیان منطقه نابودی کامل گونه‌های منطقه، حیات جانوری و گیاهی منطقه و آسیب‌های جدی به محیط‌زیست فیزیکی و زیستگاه‌های دریایی و ساحلی را در برخواهد داشت.

3. در مسیر انتقال خط لوله با رودخانه‌هایی که محل تردد و تخم‌ریزی ماهیان هستند تقاطع دارد که باعث قطع سیکل زیستی گونه‌ها و درنهایت منجر به کاهش تولید مثل و نابودی گونه‌های رودخانه‌ای طول مسیر انتقال می‌گردد.

4. در طول مسیر بیش از 120 هکتار اراضی کشاورزی آبی، 21 هکتار باغات، 10 هکتار دیم و 94 هکتار منابع طبیعی و جنگل از بین خواهد رفت که گونه‌های راش، بلوط، آزاد، انجیلی، شمشاد، ارس و زربین (گونه‌های ممنوع القطع) در بین آن‌ها وجود دارد و هزینه‌های اکولوژیکی و زیست‌محیطی ناشی از این تخریب باید در معادلات هزینه- فایده پروژه مدنظر قرار گیرد. به این موارد باید هزینه‌های اکولوژیکی و اقتصادی ناشی از بین رفتن گونه‌های اقتصادی و صیادی (وجود ماهی سفید، گاو ماهیان و ماهیان خاویاری که ارزش زیستی و نیز تجاری دارند)و همچنین سایر گونه‌های موجود در محل آب‌شیرین‌کن نیز اضافه گردد.

5. نظرات مردم تحت تأثیر پروژه (صیادان و ...) در محدوده‌های مستقیم و غیرمستقیم و در سطح شهرستان‌های مسیر انتقال باید موردبررسی قرار گیرد.

6. مباحث حقوقی مطروحه در مورد دریای خزر و عضویت ایران در کنوانسیون تهران و پروتکل‌های مربوطه نیز در این خصوص حائز اهمیت هستند. پروتکل ارزیابی اثرات فرامرزی کنوانسیون تهران از این دست پروتکل‌ها است.

7. آیا صرفه‌جویی در مصارف کشاورزی و بهینه ساختن مصرف آب در این بخش و سایر بخش‌ها، اجرای طرح‌های مدیریت آبخیز با صرف هزینه‌های بسیار پایین‌تر نمی‌تواند تأمین‌کننده این هدف باشد؟ همچنین آیا مقایسه‌ای در ابعاد ملی بین گزینه‌های موجود جهت تأمین آب موردنیاز حوضه مقصد صورت گرفته است که به نتیجه انتقال آب بین حوضه‌ای با این هزینه‌های سنگین اقتصادی –در کشوری که به‌شدت درگیر مسائل اقتصادی و مالی، اجتماعی و زیست‌محیطی است- دست‌یافته باشد؟

8. در مذاکرات طرح گاهی مجریان و مشاوران از انتقال آب از این طریق به اصفهان، قم، یزد و حتی کرمان سخن می‌گویند. گذشته از اینکه در غیاب برنامه آمایش سرزمین، جانمایی غلط صنایع آب بر در فلات مرکزی ایران را داریم که خود دردی است بسیار بزرگ، انتقال آب‌ها همواره در حوضه مقصد بارگذاری اضافی صنعتی و جمعیتی را به دنبال خواهند داشت که نتیجه آن چیزی جز ادامه روند غلط قبلی و افزایش ردپای اکولوژیک، تخریب زیستگاه‌ها و خسارات اقتصادی و اجتماعی نخواهد بود. آنچه در خبرها مبنی بر استقرار و یا توسعه هشت طرح بزرگ صنعتی آب بر با مصرف 1492 لیتر بر ثانیه در استان سمنان آماده است خود مؤید همین موضوع است. (ایرنا، 24/7/93، مصاحبه معاون امور صنایع سازمان صنعت، معدن و تجارت استان سمنان)

9. با توجه به اینکه آب انتقالی بسیار گران‌تر از آب فعلی در دسترس صنایع خواهد بود قطعاً باعث افزایش قیمت محصولات صنعتی و متأسفانه شاید در آینده‌ای نه‌چندان دور دریافت سوبسیدهایی از دولت برای این صنایع باشد که خود فشار مضاعفی به مردم و همچنین دولت وارد خواهد نمود.

10. بر اساس اطلاعات موجود راندمان آبیاری کشاورزی 35 درصداست که از میانگین منطقه‌ای 60 درصد نیز بسیار پایین‌تر است. چنانچه یک‌پنجم اراضی استان یعنی 40000 هکتار تحت آبیاری با سامانه‌های تحت فشار قرار گیرند سالانه 110 میلیون مترمکعب صرفه‌جویی در مصرف آب در استان خواهد بود. که نتیجه آن خودکفایی آب در استان و عدم نیاز به انتقال آب‌هایی چنین پرهزینه خواهد بود. (درویش،1391)

11. استان سمنان با جمعیت حدود ششصد هزار نفر (سی‌امین استان کشور با جمعیت 631218 نفر) و با تراکم 17.1 نفر در هکتار کم تراکم‌ترین استان کشور است. حال‌آنکه مقدار آب در دسترس هر سمنانی 1874 مترمکعبدر سال در مقایسه با سرانه 1750 مترمکعب در سال هر ایرانی است که از میانگین کل آب در دسترس ایرانیان نیز بالاتر است. (درویش،1391)

12. مقدار برق مصرفی برای پروژه سالانه 3000 گیگا وات خواهد بود که بر اساس مستندات منتشر شده آژانس اطلاعات انرژی آمریکا، در صورت مصرف سوخت گاز برای تولید این مقدار برق سالانه یک‌میلیون و پانصد هزار تن دی‌اکسید کربن و 31 میلیون و شصت و دو هزار گیگاژول گرما تولید خواهد شد، حال‌ آنکه ایران متعهد است که تا سال 2030 کاهش 4 درصدی قطعی و 8 درصدی مشروط انتشار دی‌اکسید کربن و گازهای گلخانه‌ای را داشته باشد و 25 درصد این کاهش جزو وظایف وزارت نیرو است.

13. کل مصرف شرب شهرهای دامغان و گرمسار در حداکثر حالت ممکن برابر 40 میلیون مترمکعب در سال و بنابر اعلام وزارت نیرو30 میلیون مترمکعب در سال است که قطعاً می‌توان راه‌های بسیار کم‌هزینه‌تر و به‌صرفه‌تری را در کنار اصلاح الگوی مصرف، جداسازی مصرف آب شرب، بهداشتی در شبکه آب شهری، تحویل آب شرب به صورت بسته‌بندی‌شده و ... را جستجو و بررسی نمود که نیازی به اجرای چنین طرح پرهزینه و چالش‌برانگیز که در همه جای دنیا آخرین گزینه تأمین آب هستند نباشد.

برای هر یک از طرح‌های در دست بررسی انتقال آب در کشور می‌توان مواردی این‌چنینی برشمرد که به دلیل خارج بودن از حوصله بحث به آن‌ها پرداخته نمی‌شود. مع‌الوصف آنچه به عنوان سیاست‌های موردقبول نخبگان و دستگاه‌ها و آژانس‌های بین‌المللی درزمینه انتقال آب مطرح است را می‌توان دربندهای زیر خلاصه نمود که امید است موردتوجه دستگاه‌های متولی قرار گیرد:

1. ضروری است در طرح به ارزش آب در مکان انتقال یابنده به همراه محاسبه هزینه‌های انتقال و خسارت‌های زیست‌محیطی وارده پرداخته شود.

2. به‌طورکلی طرح‌های انتقال آب باید به عنوان آخرین گزینه برای تأمین آب می‌باشد و انتقال آب بایستی با نگرش‌های تأمین سنتی و مدیریت تقاضا تلفیق گردد.

3. حداقل بودن هزینه‌های انتقال آب از جمله معیارهای بسیار قابل‌توجه انتقال آب است.

4. سرمایه‌گذاری در چنین طرح‌هایی باید با سرمایه‌گذاری در سایر طرح‌های ملی و عمومی کشور مقایسه گردد.

5. طرح‌های انتقال آب قابلیت رودخانه در تأمین آب و غذا را کاهش می‌دهند حتی اگر تنها ده تا پانزده درصد از آب یک حوضه برداشته شود در فصول کم باران ممکن است منجر به خشکی رودخانه‌ها بشود.

6. منافع اقتصادی تولیدشده در حوضه مقصد یا پذیرنده اغلب برابر با هزینه‌هایی است که ساکنان حوضه اهداکننده یا مبدأ متقبل می‌شوند.

7. برخی از این پروژه‌ها باعث جابه‌جایی کل یک جامعه به مکانی دیگر می‌شوند.

8. معمولاً مردمی که زندگی‌شان وابسته به حوضه مبدأ است مورد مشورت قرار نمی‌گیرند. این امر باعث ایجاد تضادهای اجتماعی بسیاری بین مردم حوضه مبدأ و مقصد می‌شود.

9. علیرغم اینکه این طرح‌ها معمولاً برای منافع اقتصادی در حوضه مقصد طراحی می‌شوند مردم بومی حوضه مقصد یا پذیرنده هم با پیامدهای منفی آن روبه‌رو می‌شوند. از آن جایی که این طرح‌ها با هزینه‌های بسیار زیاد انجام می‌شوند طبیعتاً افزایش قیمت محصولاتی که در حوضه مقصد تولید می‌شوند قابل‌ انتظار است یا اینکه یارانه‌های مالی هنگفتی از طرف دولت باید پرداخت شود.

10. در بسیاری از موارد محل های مصرف آب در حوضه مقصد معمولاً مورد ارزیابی دقیق قرار نمی‌گیرد و این امر موجب ادامه روند مصرف ناپایدار شده و میزان نیاز به آب را افزایش می‌دهد. به‌طور مثال در مورد پنبه که یکی از پرمصرف‌ترین محصولات کشاورزی در زمینه آب است، ذخیره بیش از 70 درصد آب مصرفی با تغییر سیستم آبیاری به آبیاری بارانی یا قطره‌ای قابل‌دسترسی است. البته اگر رویکرد به سمت انتقال آب باشد اغلب انگیزه کمتری برای حرکت به این شیوه‌ها وجود دارد در حقیقت همان‌طور که جهان محدودیت‌های منابع آب را روزبه‌روز محسوس‌تر لمس می‌کند، تلاش‌ها به‌طور فزاینده‌ای به سمت مدیریت بهتر از طریق بهره‌وری استفاده از آب، بازیافت آب، بهبود و تعدیل قوانین موجود و ایجاد بازار آب است.

11. اجرای طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای باید همراه با اعمال الزامات محدودکننده جهت مدیریت تقاضای آب در حوضه مقصد باشد.

12. معمولاً چنین طرح‌هایی ناشی از اجرای حکمرانی ضعیف در زمینه مدیریت تقاضا است.

13. باید توجه داشت که قبل از تصمیم‌گیری در مورد اجرای این‌چنین طرح‌هایی امکان انجام‌پذیری اقدامات زیر مدنظر قرار بگیرد:

الف- انجام اقدامات مدیریت تقاضا و مصرف آب در بخش‌های مختلف مصرف (کشاورزی، شرب و صنعت)

ب- استفاده از منابع آب محلی موجود از طریق کنترل، ذخیره‌سازی و استحصال روان‌آب‌ها در فصول کم‌مصرف.

پ- شیرین کردن آب‌های شور در دسترس

ت- استفاده از آب باران از طریق انجام اقدامات جمع‌آوری و استحصال آب باران (توسعه کشت دیم در مناطق دارای بارندگی مناسب)

14. اجماع کارشناسان خبره جهانی در این زمینه چنین است که اغلب این تغییرات (پس از سالیان متمادی) باعث وخیم شدن شرایط اقلیمی شده و غیرقابل‌ برگشت و جبران می‌باشد. بر اساس اصول اکولوژیک موجود می‌توان آب را از یک رودخانه به حوضه دیگری انتقال داد به شرط آنکه با توجه به نیاز به توسعه تمامی مناطق و افزایش جمعیت و تقاضا از جمله مبدأ انتقال آب به هیچ‌وجه تا 15 سال دیگر مبدأ دچار کمبود آب باکیفیت نگردد و بعد از آن نیز کمبود آب بر اساس دلایل منطقی رخ ندهد.

15. از نظر هزینه‌های سرمایه‌ای نیز انتقال آب بین حوضه‌ای پرهزینه‌ترین روش تأمین آب است که باید به آن هزینه شیرین‌سازی آب شور را که خود از نظر هزینه تأمین آب تنها دو رده پایین‌تر از انتقال آب بین حوضه‌ای هست؛ افزود.


*کارشناس ارشد برنامه‌ریزی، مدیریت و آموزش محیط زیست

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha